نحوه طویل کردن ستون ها

نحوه طویل کردن ستون ها

ابتدا سطح تماس دو ستون را به خوبی گونیا می کنند و با سنگ زدن صاف می نمایند تا کاملا در تماس با یکدیگر یا صفحه وصله قرار گیرد . در صورتی که پروفیل دو ستون یکسان نباسد ، باید اختلاف دو نمره ستون را با گذاردن صفحات لقمه (هم سو کننده) بر ستون فوقانی را پر نمود ؛ سپس صفحه وصله را نصب کرد و جوش لازم لازم را انجام داد . اگر ابعاد مقطع دو نیمرخ که به یکدیگر متصل می شوند ، تفاوت زیاد داشته باشند ، به طوری که قسمت بزرگی از سطح آن دو در تماس با یکدیگر قرار نگیرد ، در این صورت باید یک صفحه تقسیم فشار افقی بین دو نیمرخ به کار برد . این صفحه معمولا باید ضخیم انتخاب شود تا بتواند بدون تغییر شکل زیاد ، عمل تقسیم فشار را انجام دهد. کلیه ابعاد و ضخامت صفحه و مقدار جوش لازم را باید طبق محاسبه و بر اساس نقشه های اجرایی انجام داد.

طویل کردن ستونها

طویل کردن ستون ها
سازهای فلزی را اغلب در چندین طبقه احداث می کنند ، طول پروفیلها برای ساخت ستون محدود است . با در نظر گرفتن بار وارده و دهانه بین ستونها و نحوه قرار گرفتن ستونهای کناری ، مقاطع مختلفی برای ساخت ستون ها به دست می اید. ممکن است در هر طبقه ، ابعاد مقطع ستون با طبقه دیگر تفاوت داشته باشد ؛ بنابراین ، باید اتصال مقاطع با ابعاد مختلف برای طویل کردن با دقت زیادی انجام شود . محل مناسب برای وصله ستونها به هنگام طویل کردن آنها حداقل در ازتفاع 45 تا 60 سانتی متر بالاتر از کف هر طبقه یا 6/1 ارتفاع طبقه می باشد. این ارتفاع اندازه حداقلی است که از نظر دسترسی به محل اجرای جوش و نصب اتصالات مورد نیاز برای ادامه ستون یا اتصال بادبند لازم است.

روش نصب نبشی بر روی کف ستونها (بیس پلیت) برای استقرار ستون

روش نصب نبشی بر روی کف ستونها (بیس پلیت) برای استقرار ستون
هنگام محاسبه ابعاد کف ستونها باید حداقل فاصله میله مهاری از لبه کف ستون و محل جاگذاری نبشی با ضخامت جوش لازم برای نگه داشتن ستون ، همچنین ضخامت پلیت انتهایی ستون و ابعاد ستون را با دقت بررسی کرد ؛ سپس با توجه به موارد یاد شده ، به نصب نبشی و استقرار ستون به این صورت اقدام نمود . بر روی بیس پلیت ها محل کف ستون و محل آکس را کنترل می کنیم ؛ سپس نبشیهای اتصال را به صورت عمود بر هم بر روی بیس پلیت جوش داده ، آنگاه ستون را مستقر و اقدام به نصب دگر نبشیهای لازم کرده و آنها را به بیس پلیت جوش می دهیم . از مزایای عمود بر هم بودن دو نبشی روی بیس پلیت علاوه بر سرعت عمل و استقرار بهتر به علت تماس مستقیم ستون به بال نبشی ، اتصال جوشکاری به گونه ای درست تر و اصولی تر صورت می گیرد . روشن است که قبل از جوشکاری باید ستونها را هم محور و قائم نموده و عمود بودن در دو جهت کنترل گردد . پس از نصب ستونها با توجه به ارتفاع ستون و آزاد بودن سر ستون ممکن است تا زمان نصب پلها ، ستونها در اثر شدت باد و وزن خود حرکتهایی داشته باشند که احتمالا تاثیر نا مطلوب و ایجاد ضعف در جوشکاری و اتصالات کف ستونها خواهد داشت . به این سبب ، باید پس از نصب ، فورا به مهاربندی موقت ستونها به وسیله میلگرد یا نبشی بصورت ضربدری اقدام کرد.

چگونگی ساخت ستون (مقاطع مرکب)

چگونگی ساخت ستون (مقاطع مرکب)


ستونها ممکن است بر حسب نیاز با ترکیب و اتصالات متنوع از انواع پروفیلهای مختلف ساخته شوند ، اما رایجترین اتصال برای ساخت ستونها سه نوع است :

1- اتصال دو پروفیل به یکدیگر به طریقه دوبله کردن : ابتدا دو تیرآهن را در کنار یکدیگر و بر روی سطح صاف به هم چسبیده گردند ؛ سپس دو سر و وسط ستون را جوش داده و ستون برگردانده شده و مانند قبل جوشکاری صورت می گیرد ؛ آن گاه ستون معکوس و در قسمت وسط ، جوشکاری می شود . همین کار را در سوی دیگر ستون انجام می دهند و به ترتیب جوشکاری ادامه می یابد تا جوش مورد نیاز ستون تامین گردد. این شیوه جوشکاری برای جلوگیری از پیچش ستون در اثر حرارت زیاد جوشکازی ممتد می باشد . در صورتیکه در سرتاسز ستون به جوش نیازی نباشد ، دست کم جوشها باید به این ترتیب اجرا گردد :

الف) حداکثر فاصله بین طولهای جوش در طول ستون به صورت غیر ممتد از 60 سانتیمتر تجاوز نکند.

ب) طول جوش ابتدایی و انتهایی ستون باید برابر بزرگترین عرض مقطع باشد و به طور یکسره انجام گیرد.

ج) طول موثر هر قطعه از جوش منقطع نباید از 4 برابر بعد جوش یا 40 میلیمتر کمتر باشد.

د) تماس میان بدنه دو پروفیل نباید از یک شکاف 5/1 میلیمتری بیشتر ، اما از 6 میلیمتر کمتر باسد ؛ ضمنا بررسیهای فنی نشان دهد مه مساحت کافی برای تماس وجود ندارد ؛ در آن صورت ، این بادخور باید با مصالح پر کننده مناسب شامل تیغه های فولادی با ضخامت ثابت پر شود.

2- اتصال دو پروفیل با یک ورق سراسری روی بالها : در مقاطع مرکبی که ورق اتصال بر روی دو نیمرخ متصل می شود تا مقاطع مرکب تشکیل بدهد ؛ فاصله جوشهای مقطع (غیر ممتد) که ورق را به نیمرخها متصل می کند ، نباید از 30 سانتیمتر بیشتر شود . اندازه حداکثر فاصله فوق الذکر در مورد فولاد معمولی به صورت t22 که t در آن ضخامت ورق است در می آید.

3- اتصال دو پروفیل با بستهای فلزی (تسمه) : متداولترین نوع ستون در ایران ستونهای مرکبی است که دو تیرآهن به فاصله معین از یکدیگر قرار می گیرد و قیدهای افقی یا چپ و راست این دو نیمرخ را به هم متصل می کند ؛ البته بستهای چپ و راست که شکلهای مثلثی را به وجود می آورند ، دارای مقاومت بهتری نسبت به قیدهای موازی می باشند.÷

اتصال ستون به ستون

اتصال ستون به ستون

در مورد اینگونه ستونها ، بویژه ستون با قید موازی مسائل زیر را بایستی رعایت کرد :

الف) ابعاد بست (وصله ) افقی ستون کمتر از این مقادیر نباشد:

L : طول وصله حداقل به فاصله مرکز تا مرکز دو نیمرخ باشد .

B : عرض وصله از 42 درصد طول آن کمتر نباشد .

T : ضخامت وصله از 35/1 طول آن کمتر نباشد.

ب) در اطراف کلیه وصله ها و در سطح تماس با بال نیمرخها عمل جوشکاری انجام گیرد (مجموع طول خط جوش در هر طرف صفحه نباید از طول صفحه کمتر شود) .

ج) فاصله قیدها و ابعاد آن بر اساس محاسبات فنی تعیین می شود.

جزئیات و نکات اجرایی ستون ها

جزئیات و نکات اجرایی ستون ها


تعریف ستون فلزی :

ستون عضوی است که معمولا به صورت عمودی در ساختمان نصب می شود و یارهای کف ناشی از طبقات به وسیله تیر و شاهتیر به آن منتقل می گردد و سپس به به زمین انتقال می یابد.

شکل ستون ها :

شکل سطح مقطع ستونها معمولا به مقدار و وضعیت بار وارد شده بستگی دارد. برای ساختن ستونهای فلزی از انواع پروفیلها و ورقها استفاده می شود.عموما ستونها از لحاظ شکل ظاهری به دو گروه تقسیم می شوند:

1- نیمرخ (پروفیل) نورد شده شامل انواع تیرآهنها و قوطیها : بهترین پروفیل نورد شده برای ستون ، تیرآهن با پهن یا قوطیهای مربع شکل است؛ زیرا از نظر مقاومت بهتر از مقاطع دیگر عمل می کند.ضمن اینکه در بیشتر مواقع عمل اتصالات تیرها به راحتی روی آنها انجام می گیرد.

2- مقاطع مرکب : هرگاه سطح مقطع و مشخصات یک نیمرخ (پروفیل ) به تنهایی برای ایستایی ( تحمل بار وارد شده و لنگر احتمالی ) یک ستون کافی نباشد ، از اتصال چند پروفیل به یکدیگر ، ستون مناسب آن (مقاطع مرکب ) ساخته می شود.

محافظت کف ستون ها و پیچ های مهاری

محافظت کف ستون ها و پیچ های مهاری ( مهره و حدیده )

کف ستون ها از جمله قطعات ساختمانی هستند که اغلب در معرض اثر شدید رطوبت قرار دارند و باید به نحو مطلوب حفاظت شوند . در ساختمانهای معمولی و به طور کلی در ساختمانهایی که پس از پایان یافتن کار اسکلت فلزی دیگر نیازی به بازدید و تنظیم کف ستون ها نیست ، اطراف کف ستون را با بتن پر می کنند و در صورتی که قبل از بتن ریزی سطوح فولادی خوب تمیز شده و کا جوش یا زغال جوش برداشته شده باشد ، بتن به فولاد می چسبد و آن را کاملا محافظت می کند . در بعضی دیگر از ساختمانها ، کف ستونها را نظیر سایر قطعات به وسیله رنگ محافظت می کنند . در ساختمانهای صنعتی که امکان باز کردن و نصب مجدد آنها وجود دارد، با مواد قیری مخلوط با ماسه نرم از کف ستون ها حفاظت می شود ؛ همچنین برای تمیز ماندن حدیدهای پیچهای مهاری و دوری از آسیب دیدگی باید قبل از بتن ریزی فنداسیون ، قسمت حدیدها به وسیله پلاستیک یا گونی یا سیم مناسب بسته شده ، پوشش مناسب صورت گیرد .

انواع اتصال ستون به شالوده

انواع اتصال ستون به شالوده

جزئیات اتصال ستون فلزی به شالوده بتنی به نیروی موجود در پای ستون بستگی دارد . در ستون با انتهای مفصلی فقط نیروی فشاری و برشی از ستون به شالوده منتقل می شوند. اگر بخواهیم لنگر خمشی را نیز به شالوده منتقل نماییم ، در ان صورت ، نیاز به طرح اتصال مناسب برای این کار خواهیم داشت که اتصال گیردار خوانده می شود.

روش نصب پیچهای مهاری

به طور کلی ، دو روش برای نصب پیچهای مهاری وجود دارد :

الف) نصب پیچهای مهاری در موقع بتن ریزی شالوده ها : در این روش ، پیچها را در محلهای تعیین شده قرار می دهند و موقیعت آنها را به وسیله مناسبی تثبیت می کنند ؛ سپس اطرافشان را با بتن می پوشانند . روشهای گوناگونی برای تثبیت پیچهای مهاری در محل خود وجود دارد که صورت زیر توضیح خواهم داد :

روش اول : ابتدا بوسیله صفحه ای نازک مشابه با ورق کف ستونی که شابلن یا الگو نامیده می شود . قسمت فوقانی بولت و قسمت پایین را بوسیله نبشی به یکدیگر می بندیم تا مجموعه ای بدون تغییر شکل به دست آید ؛ آن گاه محورهای طولی و عرضی صفحه الگو را با مداد رنگی ( گچ و یا رنگ) مشخص می کنیم ؛ سپس بوسیله ریسمان کار یا دوربیت تئودولیت با میخهای کنترول محور کلی فنداسیون را در جهتهای طولی و عرضی به دست می آوریم و به کمک شخصی با تجربه در موقیعت مناسب آن قرار می دهیم. ( محور طولی و عرضی صفحه شابلن بر محور طولی و عرضی کلی فنداسیون منطبق می شود و در ارتفاع صحیح و به صورت کاملا تراز نصب می گردد.) سپس به وسیله قطعات آرماتور آن را به میلگردهای شبکه آرماتور فنداسیون یا به قطعات ورقی (که در بتن قرارداده اند )جوش (منتاژ) داده می شود ؛ به گونه ای که هنگام بتن ریزی ، صفحه از جای خود حرکتی نداشته باشد. باید دقت داشته باشیم که در موقع بتن ریزی ، هوا در زیر صفحه شابلن ، محبوس نسود . برای این منظور، معمولا سوراخ بزرگی در وسط شابلن تعبیه می کنند که وقتی بتن از اطراف زیر صفحه را پر می کند ، هوا از راه سوراخ خارج گردد و با بیرون زدن بتن از وسط صفحه ، از پر شدن کامل زیر آن اطمینان حاصل شود.

روش دوم : صفحه تقسیم فشار پیش از بتن ریزی پی به طور دقیق در محل خود قرار می گیرد و بوسیله آن بولت ها در جای خود ثابت می شوند . پس از بتن ریزی ، صفحه را از جای خود خارج می کنند و در کارگاه به طور مستقیم به پای ستون متصل می نمایند و پس از نصب ستون به همراه صفحه مهذه ها را محکم می بندند. در این حالت ، هر صفحه ای باید کاملا علامت گذاری شود تا هنگام نصب اشتباهی رخ ندهد.

روش سوم : صفحه را قدری بالاتر از محل اصلی خود نگه می دارند تا محل میله های مهار به طور دقیق تعیین شود ؛ سپس میله مهارها را ثابت می کنند و عمل بتن ریزی را انجام می دهند ؛ در حالی که صفحه هنوز در جای خود ثابت است . پس از پایان یافتن بتن ریزی صفحه را در تراز مورد نظر نگه می دارند . این عمل را می توان به وسیله مهره های فلزی در زیر صفحه ای که میله مهارها از درون آنها عبور کرده اند با پیچتندن و تنظیم آنها تا تراز لازم انجام داد. سپس فاصله های بین دو صفحه و روی بتن پی با ملات ماسه شسته و سیمان به نسبت یک حجم سیمان به دو حجم ماسه کاملا پر می گردد یا از ماسه سیمان نرم (گروت) استفاده می گردد.

ب) نصب پیچهای مهاری پس از بتن ریزی شالوده : در این روش ، در محل پیچهای مهاری به وسیله قالب در داخل بتن فضای خالی ایجاد می کنند که این قالب جعبه نامیده می شود . میلگردی در بتن قرار می دهیم ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن شالوده ، جعبه را از محل خود خارج می کنیم ؛ سپس پیچ مهاری را در محل خود درگیر با آرماتور قرار می دهیم و تنظیم می کنیم و اطراف آن را با بتن ریزدانه ( با حفظ اصول بتن ریزی) پر می کنیم . لازم به یادآوری است جعبه ای که برای ایجاد فضای خالی لازم برای نصب پیچ مهاری به کار می رود ، باید چنان طرح ریزی و ساخته شده باشد که به سادگی و در حد امکان ، بدون ضربه زدن ، شکستن و خرد کردن از داخل بتن خارج شود. برای این منظور می توان از جعبه هایی که قطعات آنها به صورت کام و زبانه متصل می شوند یا از جعبه های لولایی و سایر اقسام جعبه ها استفاده کرد . در مواردی که از پیچهای مهاری با قلاب انتهایی و رکاب یا از پیچهای مهاری با انتهای کلنگی استفاده می شود . برای سزعت بخشیدن به کار ، از جعبه های ساخته شده یا ورقهای فولادی که در درون بتن باقی می مانند، استفاده می شود . باید توجه داشت که این شیوه کار بیشتر برای فنداسیون ماشین آلات صنعتی در کارخانجات کاربرد دارند . لازم به ذکر است در بعضی مواقع برای اتصال کف ستون به شالوده ، به جای پیچهای مهاری از میلگردها یا تسمه هایی استفاده می کنند که به ورق کف ستون جوش داده می شوند که به این صورت می باشد که معمولا در موقع بتن ریزی ، مجموع ورق کف ستونها و مهارها را در شالوده کار می گذارند ، پس از گرفتن و سخت شدن بتن ، ستون را روی ورق کف ستون قرار می دهند و جوشکاری می کنند.

طراحی صفحه ستون

چگونگی اجراء و نصب پیچهای مهاری ( بولت) و صفحه کف ستونی (Baseplate)

ابتدا دلایل استفاده از صفحه کف ستونی و بولت را توضیح می دهم :

ستونهای یک ساختمان اسکلت فلزی ، نقش انتقال دهنده بارهای وارد شده را به فنداسیون (به صورت نیروی فشاری ، کششی ، برشی یا لنگر خمشی) به عهده دارند.

در این میان ، ستون فلزی با صفحه ای فلزی که از یک سو با ستون و از سوی دیگر با بتن درگیر شده است روی فنداسیون قرار می گیرد. توجه به اینکه ستون فلزی به علت مقاومت بسیار زیاد تنشهای بزرگی را تحمل می کند و بتن قابلیت تحمل این تنشها را ندارد ؛ بنابراین صفحه ستون واسطه ای است که ضمن افزایش سطح تماس ستون با پی ، سبب می گردد توزیع نیروهای ستون در خد قابل تحمل برای بتن باشد.

کار اتصال صفحه زیر ستونی با بتن بوسیله میله مهار (بولت Bolt) صورت می گیرد و برای ایجاد اتصال ، انتهای آن را خم می کنیم و مقدار طول بولت را محاسبه تعیین می کند. تعداد بولت ها بسته به نوع کار از دو عدد به بالا تغییر می کند، حداقل قطر این میله های مهاری میلگرد نمره 20 است ؛ در حالی که صفحه تنها فشار را تحمل می کنر ، بولت نقش عمده ای ندارد و تنها پایه را در محل خود ثابت نگه می دارد . نکته مهم هنگام نصب ستون بر روی صفحه تقسیم فشار این است که حتما انتهای ستون سنگ خورده و صاف باشد تا تمام نقاط مقطع ستون بر روی صفحه بیس پلیت بنشیند و عمل انتقال نیرو بخوبی انجام پذیرد . از آنجا که علاوه بر فشار ، لنگر نیز بر صفحه زیر ستونی وارد می شود ، طول بولت باید به علاوه بر فشار ، لنگر نیز بر صفحه زیر ستونی وارد می شود ، طول بولت باید به اندازه ای باشد که کشش وارد شده را تحمل نماید که این امر با محاسبه تعیین خواهد شد.

خاکریزی  زیر فنداسیون

نکات فنی و اجرایی مربوط به خاکریزی و زیر سازی فنداسیون :

چاههای متروکه با شفته مناسب پر می شوند و در صورت برخورد محل با قنات متروکه ، باید از پی مرکب یا پی تخت استفاده کرد یا روی قنات را با دال بتن محافظ پوشاند. از خاکهای نباتی برای خاکریزی نباید استفاده کرد . ضخامت قشرهای خاکریز برای انجام تراکم 15 تا 20 سانتیمتر است . برای انجام تراکم باید مقداری آب به خاک

اضافه کنیم و با غلتکهای مناسب آن را متراکم نمایی ، البته خاکریزی و تراکم فقط برای محوطه سازی و کف سازی است و خاکریزی زیر فنداسیون مجاز نمی باشد. در برخی موارد ، برای حفظ زیر بتن مگر ، ناچار به زیر سازی فنداسیون هستیم ، اما ممکن است ضخامت زیر سازی کم باشد ( حدود 30 سانتیمتر ) در این صورت می توان با افزایش ضخامت بتن مگر زیر سازی را انجام داد و در صورت زیاد بودن ارتفاع زیر سازی ، می توان با حفظ اصول فنی لاشه چینی سنگ با ملات ماسه سیمان انجام داد.

بتن مگر چیست؟

بتن با عیار کم سیمان زیر فنداسیون که بتن نظافت نیز نامیده می شود معمولا به ضخامت 10 تا 15 سانتیمتر و از هر طرف 10 تا 15 سانتیمتر بزرگتر از خود فنداسیون ریخته میشود.

قالب بندی فنداسیون چگونه است؟

قالب بندی باید از تخته سالم بدون گره به ضخامت حداقل 5 . 2 سانتیمتر یا ورقه های فلزی صاف یا از قالب آجری (تیغه 11 سانتیمتری آجری یا 22 با اندود ماسه سیمان برای جلوگیری از خروج شیره بتن ) صورت گیرد. لازم به یادآوری است که پی های عادی می توان با قرار دادن ورقه پلاستیکی ( نایلون) در جداره خاکبرداری از آن به عنوان قالب استفاده کرد.

تذکر: در آرماتور بندی فاصله میله گردها تا سطح آزاد بتن در مورد فنداسیون نباید از 4 سانتیمتر کمتر باشد.

مراحل ساخت فنداسیون

مراحل ساخت فنداسیون ساختمان های اسکلت فلزی
نکات اجرایی زیر سازی پی


فرض کنید یک پروژه اسکلت فلزی را بخواهیم به اجرا در آوریم ، مراحل اولیه اجرایی شامل ساخت پی مناسب است که در کلیه پروژه ها تقریبا یکسان اجرا می شود، اما قبل از شرح مختصر مراحل ساخت پی ، باید توجه داشت که ابتدا نقشه فنداسیون را روی زمین پیاده کرد و برای پیاده کردن دقیق آن بایستی جزئیات لازم در

نقشه مشخص گردیده باشد. از جمله سازه به شکل یک شیکه متشکل از محورهای عمود بر هم تقسیم شده باشد و موقعیت محورهای مزبور نسبت به محورها یا نقاط مشخصی نظیر محور جاده ، بر زمین بر ساختمان مجاور و غیره تعیین شده باشد.( معمولا محورهای یک امتداد با اعداد 3،2،1و... شماره گذاری می شوند و محورهای امتداد دیگر با حروف C-B-A و ... مشخص می گردند. همچنین باید توجه داشت ستونها و فنداسیونهایی را که وضعیت مشابهی از نظر بار وارد شده دارند ، با علامت یکسان نشان می دهند : ستون را با حرف C و فنداسیون را با حرف F نشان میدهند . ترسیم مقاطع و نوشتن رقوم زیر فنداسیون ، رقوم روی فنداسیون ، ارتفاع قسمت های محتلف پی ، مشخصات بتن مگر ، مشخصات بتن ، نوع و قطر کلی که برای بریدن

میلگرد ها مورد نیاز است باید در نقشه مشخص باشد. قبل از پیاده کردن نقشه روی زمین اگر زمین ناهموار بود یا دارای گیاهان و درختان باشد ، باید نقاط مرتفع ناترازی که مورد نظر است برداشته شود و محوطه از کلیه گیاهان و ریشه ها پاک گردد.سپس شمال جغرافیایی نقشه را با جهت شمال جغرافیایی محلی که قرار است پروژه در آن اجرا شود منطبق می کنیم ( به این کار توجیه نقشه می گویند) پس از این کار ، یکی از محورها را (محور طولی یا عرضی ) که موقیعت آن روی نقشه مشخص شده است ، بر روی زمین ، حداقل با دو میخ در ابتدا و انتها ،

پیاده می کنیم که به این امتداد محور مبنا گفته می شود ؛ حال سایر محورهای طولی و عرضی را از روی محور مبنا مشخص می کنیم ( بوسیله میخ چوبی یا فلزی روی زمین ) که با دوربین تئودولیت و برای کارهای کوچک با ریسمان کار و متر و گونیا و شاغول اجرا می شود. حال اگر بخواهیم محل فنداسیون را خاکبرداری کنیم

به ارتفاع خاکبرداری احتیاج داریم که حتی اگر زمین دارای پستی و بلندی جزئی باشد نقطه ای که بصورت مبنا (B.M) باید در محوطه کارگاه مشخص شود ( این نقطه بوسیله بتن و میلگرد در نقطه ای که دور از آسیب باشد ساخته می شود). نکات فنی و اجرایی مربوط به خاکبرداری: داشتن اطلاعات اولیه از زمین و نوع خاک از قبیل : مقاومت فشاری نوع خاک بویژه از نظر ریزشی بودن ، وضعیت آب زیر زمینی ، عمق یخبندان و سایر ویژگیهای فیزیکی خاک که با آزمایش از خاک آن محل مشخص می شود ، بسیار ضروری است. در خاکبرداری پی هنگام اجرا زیر زمین ممکن است جداره ریزش کند یا اینکه زیر پی مجاور خالی شود که با وسایل مختلفی باید

شمع بندی و حفاظت جداره صورت گیرد ؛ به طوری که مقاومت کافی در برابر بارهای وارده داشته باشد یکی از راه حلهای جلوگیری از ریزش خاک و پی ساختمان مجاور، اجرای جز به جز است که ابتدا محل فنداسیون ستونها اجرا شود و در مرحله بعدی، پس از حفاری تدریجی ، اجزای دیگر دیوار سازی انجام گیرد.

چاه ارت استاندارد - قسمت اول

نكات عمومي و مهم در خصوص سيستمهاي ارت
1- كليه اتصالات با مفتول برنج يا نقره جوشكاري گردد.سطح جوش بايد CM 6 باشدو جهت اتصالات وجوشكاري رعايت گردد(در مواردي كدولد توصيه ميشود).
2- ازهرپايه دكلهاي خودايستا هم فونداسيون دكل توسط سيم مسي و بست مخصوص به سيستم ارت و هم پاي دكل به سيستم ارت جوشكاري گردد.
3- سيم ميله برقگير ازپايه اي كه آنتنهاي كمتري نصب مي شود و با كابلهاي روي لدر حداكثرفاصله را داشته باشد،بدون خمش درمسير ومستقيما به رينگ داخل كانال و از كوتاهترين مسير توسط جوش متصل گردد.
4- ميله برقگير روي دكل در بالاترين نقطه دكل(با رعايت مخروط حفاظتي با زاويه 45 درجه ) بطوريكه تجهيزات راكاملا پوشش دهد،قرارگيرد و جنس آن تمام مس با آلياژ استاندارد به قطرmm 16 و طول آن بستگي به ارتفاع نصب انتنهاي روي دكل دارد.
5- شعاع خم سيم مسي حداقل CM20 وزاويه قوس حداقل 60 درجه رعايت گردد(رعايت زاويه خمش سيم مسي )
6- پايه.ها و نقاط ابتداوانتهاي لدر افقي به سيستم گراند متصل گردد.
7- كليه كابلهاي ورودي به سالن دستگاه توسط بست گراند به بدنه دكل و ابتداي لدر افقي(بعد از محل خم شدن كابل)گراند شوند.
8- به هيچ عنوان در روي دكل،جوشكاري صورت نگيرد.
9- اتصال از شبكه گراند سيستم اجرا شده به تانكر سوخت ديزل ژنراتور، تانكر آب هوايي ، اسكلت فلزي ساختمان و در و پنجره هاي اتاق دستگاه صورت گيرد.
10- اگر سيستمي.ازقبل.اجرا شده باشد،سيستم قديم به.جديد در عمق.خاك متصل گردند.
11- سيم.ارت. درروي زمين بايد باروكش.وسيم.داخل.كانالها. بايد بدون روكش و مستقيم كشيده شود.
12- پركردن كانال بايد با خاك سرند شده كشاورزي يا خاك نرم انجام گردد.
13- ارتفاع نصب شينه مسي CM 50 ازكف تمام شده باشد.
14- شينه داخل اتاق حدالمقدور به چيدمان دستگاهها نزديك باشد.
15- ازهر دستگاهي جداگانه سيم ارتي به شينه متصل گردد ( قطر و طول شينه گراند بستگي به تعداد انشعابات آن دارد).
16- در دكلهاي مهاري پر ظرفيت ، مهارهاي دكل بايستي توسط بست مخصوص به گراند اتصال يابد.
17- جهت استفاده ترانس برق شهر در ايستگاههاي مخابرات بايستي گراند جداگانه اجرا گردد.
18- در سايتهاي کامپیوتري جهت اجراي سيستم زمين حتي المقدور بايستي از يك زمين با سطح يكنواخت ( بدون شيب ) استفاده نمود.
19- در ايستگاهها بين نول و گراند نبايستي اختلاف ولتاژ وجود داشته باشد.
20- در دكلهاي پر ظرفيت كه ابعاد قسمت بالاي دكل بيشتر از m 2 مي.باشد نياز به نصب يك عدد برقگير اضافي در سمت مقابل برقگير اول مي.باشد.
21- در سيم.كشي داخل محوطه سايت هاي کامپوتري براي چراغهاي روشنايي و ساير موارد بايد از كابل زميني استفاده گردد و در ايستگاههاي بالاي كوه و نقاط دور از شهر نبايد از چراغهاي روشنايي خياباني استفاده شود.
22- استاندارد قابل قبول آزمايش و تحويل اتصال زمين براي سايتهاي كوچك زير 10 اهم و براي سايت هاي بزرگ و مهم زير 3 اهم مي.باشد. 1- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت حفاظت و ايمن سازي افراد ، تجهيزات و دستگاه ها 2- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي اتاق سرور 3- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي انواع دکل هاي مخابراتي ( دکل مهاري ، خودايستا و منوپل) 4- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي مجتمع هاي مسکوني ، برج ها و ساختمان ها 5- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي پست هاي برق 6- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي سيستم هاي کنترل دقيق و تجهيزات ديجيتال مشاوره و بازديد از محل حفر چاه ارت بصورت رايگان توسط کارشناسان اين شرکت انجام مي پذيرد . براي تست چاه ارت خود به دو صورت ميتوانيد عمل نماييد 1- توسط دستگاه ارت سنج در اين حالت براي تست چاه ارت دو عدد سوند که جزء لوازم جانبي دستگاه ارت سنج مي باشد را در فاصله هاي مساوي بين 5 تا 10 متر و در يک راستا از چاه در زمين قرار دهيد لازم به ذکر است جهت تست دقيق ، اين فاصله ها حتماً برابر باشند بطوري که اگر سوند اول را در فاصله 6 متري از چاه نصب نموديد سوند دوم را در فاصله 12متري از چاه و يا 6 متري ازسوند دوم نصب نماييد.سپس سه عدد پراپ دستگاه را بترتيب به سيم ارت چاه و سوند اول ودوم وصل نموده و سپس چاه ارت را تست نماييد 2- توسط يک عدد ترانسفورماتور ايزوله ، يک عدد ولتمتر و يک عدد آمپرمتر در اين حالت نيز مانند حالت قبل سوند ها را در زمين قراردهيدسپس آمپر متر را با ثانويه ترانس سري نماييد و يک سر آزاد ترانس را به سيم ارت چاه وصل نموده ويک سر آمپر متر را به سوند آخر وصل نماييد . يکسر ولتمتر را به سيم ارت چاه و سر ديگرآن را به سوند اول وصل نماييد سپس اوليه ترنس ايزوله را به برق 220 ولت وصل نموده و مقدار ولت قرائت شده را بر مقدار عدد آمپر متر تقسيم نماييد.مقدار بدست آمده مقاومت تقريبي چاه ارت شما مي باشد. احداث چاه ارت براي کليه پست هاي برق و سيستم هاي قدرت تحويل زير 2 اهم در صورت نياز 2- احداث چاه ارت براي سيستم هاي ابزاردقيق و کنترل و دستگاه هاي دقيق و گران قيمت با ضمانت تحويل زير 1 اهم در اين چاه ها از مواد کاهنده اهم زمين و بنتونيت و خاک رس با زيرسازي مناسب و به روش مهندسي و به مقدار مورد نياز ، اجرا ميگردد وقتي بار الکتريکي انباشته شده در ابرها تخليه شده و به صورت يک قوس الکتريکي به زمين برخورد کند ، صاعقه اتفاق مي افتد . ولتاژ صاعقه معمولاً بين 10 تا 20 ميليون ولت در نوسان است و بعضاً تا 100.000.000 ولت هم افزايش پيدا مي کند . اين جريان در حدود 10.000 آمپر شدت دارد . مي توان نتيجه گرفت که صاعقه به طور معمول حدود 100 ميليارد وات (!) انرژي توليد مي کند و مي تواند اين مقدار را تا 16000 ميليارد وات (!) نيز بالا ببرد . صاعقه مي تواند علاوه بر تلفات جاني ، بطور مستقيم و يا غير مستقيم باعث اختلال و صدمات شديد در تجهيزات و ادوات شبکه ، « ايجاد ميدانهاي شديد مغناطيسي » و يا « اضافه ولتاژهاي » قدرتمند مخابرا ت شده و باعث خسارات زيادي گردد . به منظور جلوگيري از ايجاد اينگونه خسارات و حفاظت و ايمن سازي افراد ، تجهيزات و دستگاه ها ، بايد اضافه ولتاژ توليد شده را در جايي خنثي نماييم . سيستم ارتينگ ( خازني و معمولي ) بهترين راهکار جهت دستيابي به اين هدف مي باشد . شرکت ايستا سازه با بهره گيري از دانش فني و تجارب متخصصين کارآزموده و متبحر در اين زمينه ، به منظور دستيابي به اهداف فوق آماده ارائه خدمات ذيل به هموطنان گرامي مي باشد : 1- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت حفاظت و ايمن سازي افراد ، تجهيزات و دستگاه ها 2- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي اتاق سرور 3- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي انواع دکل هاي مخابراتي ( دکل مهاري ، خودايستا و منوپل) 4- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي مجتمع هاي مسکوني ، برج ها و ساختمان ها 5- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي پست هاي برق 6- حفر و ايجاد چاه ارت استاندارد جهت ايمن سازي سيستم هاي کنترل دقيق و تجهيزات ديجيتال شايان ذکر است که اين شرکت با اعزام کارشناسان خود به منظور بازديد از محل و بررسي مکان مناسب جهت حفر چاه ارت ، با توجه به ميزان اهم درخواست شده ، چاه ارت را همراه با گارانتي و بصورت تضميني تحويل مي دهد .

اجراي ارت به روش سطحي
هفت روش براي اجراي زمين سطحي وجود دارد كه عبارتند از :
1-ROD
RING -2
3-پنجه اي (شعاعي)
4-مختلط
5- حلزوني
6- الكتروشيميايي
7- شبكه اي

اجراي ارت به روش ROD كوبي

مصالح مورد نياز
مصالح مورد نياز همانند روش عمقي مي باشد با اين تفاوت كه به جاي صفحه مسي از ميله هاي مغز فولادي 5/1 متري و با قطر 14 ميليمتر و با روكش مس استفاده مي نمائيم.

روش اجرا
كانالي به عمق 80 سانتيمتر و عرض 45 سانتيمتر و طول X حفر مي نمائيم طول كانال را به دو روش ميتوان تعيين نمود.
الف - اندازه گيري مقاومت مخصوص خاك و انجام محاسبات لازم
ب - به روش تجربي كه در ادامه شرح داده مي شود.
ج - چنانچه سايت داراي دكل خود ايستا مي باشد براي حفر كانال از فاصله بين اتاق تجهيزات و دكل و همچنين اطراف دكل استفاده شود .
(شكل 2)
د - چنانچه دكل روي ساختمان قرارداشته حفاري با در نظر گرفتن اتاق دستگاه و دكل در مسيري كه زمين رطوبت بيشتري دارد انجام گيرد.
ه - پس از آماده شدن كانال 2 ميله به فاصله 3متر از يكديگر در زمين ميكوبيم به گونه اي كه حدود 15 سانتيمتر از ميله ها بيرون بمانند سپس 2ميله را با كابل مسي يا كابل برق به هم وصل نموده و با دستگاه ارت سنج مقاومت زمين ايجاد شده را اندازه ميگيريم ، چنانچه مقاومت نشان داده شده با دستگاه بالاي 4 اهم بود ميله ديگري به فاصله 3 متر از ميله دوم ميكوبيم و با اتصال 3 ميله به هم مقاومت زمين ايجاد شده را اندازه گيري مي نمائيم . اينكار را تا زماني كه مقاومت اندازه گيري شده به زير 4 اهم برسد ادامه مي دهيم بعد از آنكه به تعداد كافي ميله كوبيده شد سيمي را كه به شينه مسي نصب شده در اتاق دستگاه متصل است به تك تك ميله ها جوش داده و به سمت دكل ميبريم.
و - براي پر نمودن كانال ابتدا با بنتونيت روي سيم مسي را پوشانده (در زمينهايي كه رطوبت كافي ندارند) و سپس با خاك سرند شده كشاورزي يا خاك نرم كانال را پر مي نمائيم.
ز - مقاومت زمين اجرا شده را اندازه گيري نموده و ثبت مينمائيم ( بعد ازپر كردن كانال مقاومت زمين اندازه گيري شده كاهش خواهد داشت و بايد كمتر از 3 اهم باشد.)

نكته : در مناطق سردسير عمق كانال حفاري شده و بطور كلي مسير عبور كابل مسي خيلي مهم مي باشد و نبايد در معرض يخبندان قرار گيرد . تاثير كاهش درجه حرارت بر افزايش مقاومت سيستم زمين به شرح زير مي باشد .

دما بر حسب درجه سانتيگراد ميزان مقاومت بر حسب اهم بر متر

20+ 72
10+ 99
0 138
5- 790

ساير روش ها:
روش هاي ديگر در مناطق كوهستاني و سنگلاخي و مكانهاي خاص كاربرد دارد كه بنا به مورد با بازديد از محل و اندازه گيريهاي لازم ميتواند طرح مناسب تهيه گردد

اجراي ارت در ارتفاعات

ارتفاعات كشور را با توجه به نوع زمين و خاك ميتوان به سه دسته تقسيم كرد.
ارتفاعات خاكي كه امكان حفاري و كوبيدن ميله مغز فولادي در آنها وجود دارد.
ارتفاعات سنگلاخي كه امكان حفاري عميق در آنها وجود ندارد ولي ميتوان شيار ايجاد كرد.
ارتفاعات صخره اي

براي حالت اول : به يكي از روش هاي حفر چاه يا كوبيدن ROD ميتوان سيستم ارت را اجرا نمود

در حالت دوم : شيارهايي بصورت ستاره و پنجه اي ايجاد نموده و تسمه مسي را در داخل شيار ها خوابانده و براي كاهش مقاومت روي تسمه را با مخلوط خاك و بنتونيت مي پوشانيم .

نكته : كليه اتصالات در زير خاك بايد به يكديگر جوش داده شود .


روش اول :
در زمينهاي صخره اي كه امكان حفاري وجود ندارد با مصالح ساختماني كانال ساخته، تسمه مسي را در كف كانال خوابانده و كانال را با بنتونيت پر مي نمائيم . طول كانال يا كانالها بايد به اندازه اي باشد كه مقاومت اندازه گيري شده زير 3 اهم گردد. براي گرفتن نتيجه مطلوب ميبايستي داخل كانال بصورت مصنوعي دائما مرطوب نگهداشته شود.

روش دوم:
روش شبكه اي است بدين صورت كه ابتدا شبكه شطرنجي با سيم مسي به طول 3+x و عرض3+y بطوريكه نقاط اتصال به هم جوش داده شده درست كرده سپس با مصالح ساختماني آنرا در زمين با بنتونيت به ارتفاع 40cm بطوريكه ابتدا 20cm بنتونيت ريخته سپس شبكه ساخته شده را قرار داده و روي آنرا هم تا 20cm با بنتونيت مي پوشانيم و انشعابهاي لازم جهت دكل و سايت ونقاط ديگر از آن گرفته ميشود متغيير هاي x و y به ميزان مقاومت خوانده شده بستگي دارد .

چاه ارت استاندارد - قسمت اول

چاه ارت استاندارد

همون چاهی که 1کابل از آن به کنتور منتقل میشه، معمولاً در عمق 2 تا 3متری از کف پارکینگ هست.

برای کندن همچین چاهی با قطر 1 تا 2متر، امکان ریزش دیواره وجود دارد یا اگر خاک را به بالا منتقل کنند، یا با بیل به دور چاه بریزند، به راحتی بخشی از خاک بر می گردد، به همین دلیل، دور اون رو ابتدا و در کف، با قطر بیشتری می کنند، بعد 1دیوار چینی خیلی ساده با آجر یا بلوک انجام می دن و بعد چاه رو حفر می کنند.

رديف نوع جنس توضيحات

1 ميله برقگير ميله برقگير به طول 5/1متر و قطر آن16 ميليمتر وجنس آن مس خالص و نوك تيزباشد

2 بست ميله برقگير به سيم ارت جهت اتصال ميله برقگير به سيم ارت در نقاطي كه ارتفاع دكل حدودا 20 متر باشد
3 يوبوليت جهت استغاده در ميله برقگير
4 بست سيم به دكل سيم نمره 50 را به اندازه هاي لازم بريده و رشته رشته كرده جهت اتصال سيم ارت به دكل استفاده مي نمائيم 5 تسمه آلومينيومي يا مسي در اندازه 3*30*100 ميليمتر عدد بكار گيري با يوبوليت جهت بستن ميله برق گير در دكل هاي مهاري
6 سيم مسي نمره 50 متر 7 رشته
7 كابلشو نمره 50 جهت اتصال سيستم ارت به شينه داخل سايت و يا اتصال پاي دكلهاي مهاري و خود ايستا به سيستم ارت
8 لوله پلي اتيلن 10 اتمسفر براي ايجاد پوشش عايق روي سيم مسي در محوطه و محل تردد
9 بست لوله پلي اتيلن همراه پيچ و رولپلاك جهت اتصال لوله پلي اتيلن به ديوار
10 پودر انفجاري cadweld جهت جوش دادن سيم به صفحه يا سيم به ميله ROD يا اتصال سيمها به يكديگردر نقاطي كه دسترسي به جوش نقره يا جوش برنج وجودندارد .
11 شينه مسي به ابعاد 3*30*250 ميليمتر براي نصب در داخل سايت و اتصال دستگاهها به آن
12 صفحه مسي 5.*50*50 مورد استفاده در روش عمقي ×
13 مقره همراه پيچ و رولپلاك جهت اتصال شينه مسي به ديوار
14 پيچ و مهره نمره 8 با واشر فنري و تخت جهت استفاده شينه مسي –پليت-شينه پاي دكل و …
15 بست سيم به صفحه مسي به منظورمحكم كردن اتصال سيم روي صفحه مسي
16 بست دو سيم نمره 50 جهت اتصال دو سيم نمره 50 روي زمين
17 پليت مخصوص اتصال ميله برقگير به دكل براي دكل هاي خود ايستاي 60متري استفاده مي گردد.
18 شينه مسي مخصوص پاي دكل 3*30*100 براي وصل نمودن پاي دكل هاي خود ايستاي 60متري به سيستم ارت
19 ميله ROD در روش سطحي استفاده مي گردد.
20 بست مربوط به سيم مسي و ميله ROD براي اتصال سيم به ميله برقگير ياROD

21 كرپي ابروئي همراه پيچ و مهره براي بستن ميله برقگير به دكل هاي 100 فوتي و دكل هاي خود ايستاي لوله اي
22 بنتونيت اكتيو كيلو براي روش عمقي و سطحي
23 بست ميله برقگير به پليت جهت اتصال ميله برقگير به پليت در دكلهاي خود ايستاي60متري

× : صفحه مسي به ابعاد 5/.*40*40 سانتيمتر براي مناطق شمالي كشور و 5/0*50*50 سانتيمتر براي مناطق نيمه خشك مانند تهران و 5/0*70*70 سانتيمتر براي مناطق كويري استفاده شده و محصول كارخانه مس شهيد باهنر باشد . از صفحه مسي با ضخامت 3 يا 4 ميليمتر نيز مي توان استفاده نمود.

روشهاي اجراي ارت يا زمين حفاظتي

بطور كلي جهت اجراي ارت و سيستم حفاظتي دو روش كلي وجود دارد كه ذيلاً ضمن بيان آنها ، موارد استفاده و تجهيزات مورد نياز هر روش و نحوه اجراي هر يك بيان مي.گردد .

1ـ زمين عمقي :
در اين روش كه يك روش معمول مي باشد از چاه براي اجراي ارت استفاده مي شود.

2- زمين سطحي:
در اين روش سيستم ارت در سطح زمين (براي مناطقي كه امكان حفاري عميق در آنها وجود ندارد) و يا در عمق حدود 80 سانتيمتر اجرا مي گردد.

در چه شرايطي از روش سطحي براي اجراي ارت استفاده نمائيم ؟
در مكانهايي كه :
ـ فضاي لازم و امكان حفاري در اطراف سايت وجود داشته باشد .
ـ ارتفاع از سطح دريا پائين باشد مانند شهرهاي شمالي و جنوبي كشور .
ـ پستي و بلندي محوطه سايت كم باشد .
ـ فاصله بين دكل و سايت زياد باشد .


با توجه به مزاياي روش سطحي اجراي ارت به اين روش ارجحيت دارد .
حفر چاه ارت
با توجه به شرايط جغرافيايي منطقه چاهي با عمق مناسب و در مكان مناسب (با توجه با راهنماي انتخاب محل چاه ارت ) حفر گردد. شياري به عمق 60سانتيمتر از چاه تا پاي دكل براي مسير سيم چاه ارت تا برقگير روي دكل همچنين براي سيم ارت داخل ساختمان حفر نمائيد. در صورتي كه مسير 2 سيم مشترك باشد بهتر است مسير دو سيم ايزوله گردند. همينطور مسير سيمها بايد كوتاهترين مسير بوده و سيم ميله برقگير و ارت حتي الامكان مستقيم و بدون پيچ و خم باشد و نبايستي خمهاي تند داشته باشد و در صورت نياز به خم زدن سيم در طول بيش از 50 سانتيمتر انجام گردد.
پر نمودن چاه ارت
۱-ابتدا حدود 20 ليتر محلول آب و نمك تهيه و كف چاه ميريزيم بطوريكه تمام كف چاه را در برگيرد بعد از 24 ساعت مراحل زير را انجام مي دهيم .
2-به ارتفاع 20 سانتيمتر از ته چاه را با خاك رس و يا خاك نرم پر مينمائيم.
3- به مقدار لازم (حدود 450كيلو گرم معادل 15 كيسه 30 كيلو گرمي)بنتونيت را با آب مخلوط كرده و بصورت دوغاب در مياوريم و مخلوط حاصل را به ارتفاع 20
سانتيمتر از كف چاه ميريزيم هر چه مخلوط حاصل غليظ تر باشد كيفيت كار بهتر خواهد بود.
4-صفحه مسي را به 2 سيم مسي نمره 50 جوش ميدهيم اين سيمها يكي به ميله برقگير روي دكل و ديگري به شينه داخل ساختمان خواهد رفت بنابراين طول سيم ها را متناسب با طول مسير انتخاب مي نمائيم.
5- صفحه مسي را بطور عمودي در مركز چاه قرار مي دهيم
6- اطراف صفحه مسي را با دوغاب تهيه شده تا بالاي صفحه پر مي نمائيم
7- لوله پليكاي سوراخ شده را بطور مورب در مركز چاه و در بالاي صفحه مسي قرار مي دهيم و داخل لوله پليكا را شن ميريزيم تا 50 سانتيمتر از انتهاي لوله پر شود اين لوله براي تامين رطوبت ته چاه مي باشد و در فصول گرم سال تزريق آب از اين لوله بيشتر انجام گردد. لازم بذكر است در مواردي كه چاه ارت در باغچه حفر شده باشد و يا ته چاه به رطوبت رسيده باشد و يا كلا در جاهايي كه رطوبت ته چاه از بالاي چاه يا از پايين چاه تامين گردد نيازي به قراردادن لوله نمي باشد .
8- بعد از قراردادن لوله پليكا به ارتفاع 20 سانتيمتر از بالاي صفحه مسي را با دوغاب آماد شده پر مينمائيم.
9-الباقي چاه را هم تا 10 سانتيمتر بر سر چاه مانده ، با خاك معمولي همراه با ماسه يا خاك سرند شده كشاورزي پر مي نمائيم و 10 سانتيمتر از چاه را براي نفوذ آب باران و آبهاي سطحي به داخل چاه با شن و سنگريزه پر مي نمائيم . روئ چاه مخصوصا در مواقعي كه از لوله پوليكا استفاده نمي گردد نبايد آسفالت شده و يا با سيمان پر گردد.
10-داخل شيار هاي حفاري شده را با خاك سرند شده كشاورزي يا خاك نرم معمولي و يا خاك معمولي مخلوط با بنتونيت پر نمائيد

اجراي ارت به روش عمقي
الف ـ انتخاب محل چاه ارت
چاه ارت را بايد در جاهايي كه پايين.ترين سطح را داشته و احتمال دسترسي به رطوبت حتي.الامكان در عمق كمتري وجود داشته باشد و يا در نقاطي كه بيشتر در معرض رطوبت و آب قرار دارند مانند زمينهاي چمن ، باغچه.ها و فضاهاي سبز حفر نمود.
ب- عمق چاه
با توجه به مقاومت مخصوص زمين ، عمق چاه از حداقل 4 متر تا 8 متر و قطرآن حدودا 80 سانتيمتر مي تواند باشد. در زمين هايي كه با توجه به نوع خاك داراي مقاومت مخصوص كمتري هستند مانند خاكهاي كشاورزي و رسي عمق مورد نياز براي حفاري كمتر بوده و در زمينهاي شني و سنگلاخي كه داراي مقاومت مخصوص بالاتري هستند نياز به حفر چاه با عمق بيشتر مي باشد. براي اندازه گيري مقاومت مخصوص خاك از دستگاههاي خاص استفاده مي گردد. در صورتي كه تا عمق 4 متر به رطوبت نرسيديم و احتمال بدهيم در عمق بيشتر از 6 متر به رطوبت نخواهيم رسيد نيازي نيست چاه را بيشتر از 6 متر حفر كنيم . بطور كلي عمق 6 مترو قطر حدود 80 سانتيمتر براي حفر چاه پيشنهاد مي گردد.
محدوده مقاومت مخصوص چند نوع خاك در جدول زير آمده است.

نوع خاك مقاومت مخصوص زمين ( اهم متر )
باغچه.اي 5 الي 50
رسي 8 الي 50
مخلوط رسي ، ماسه.اي و شني 25 الي 40
شن و ماسه 60 الي 100
سنگلاخي و سنگي 200 الي 10000

مصالح مورد نياز
مصالح مورد نياز و مشخصات آن براي اجراي چاه ارت ( روش عمقي ) و Rod كوبي ( روش سطحي ) در جدول زير آمده است.


اتصال سيم به صفحه مسي
اتصال سيم به صفحه مسي بسيار مهم مي باشد و هرگز و در هيچ شرايطي نبايد اين اتصال تنها با استفاده از بست ، دوختن سيم به صفحه و يا … برقرار گردد.بلكه حتما بايد سيم به صفحه جوش داده شود و براي استحكام بيشتر با استفاده از 2 عدد بست سيم به صفحه ( رديف 15 جدول مصالح مورد نياز )بسته شده و محكم گردد.
براي جوش دادن قطعات مسي به يكديگر از جوش برنج يا نقره استفاده شود و در صورت عدم دسترسي به اين نوع جوش از جوش (Cadweld) استفاده گردد .


نصب شينه و ميله برقگير
شينه داخل ساختمان بايد توسط مقره هايي از ديوار ساختمان ايزوله گردد.قطر و طول شينه بستگي به تعداد انشعابات داخل ساختمان دارد .(تمامي تجهيزات داخل ساختمان بايستي بطور جداگانه و موازي به اين شينه متصل گردد.)در حالتيكه دكل روي ساختمان قرار داشته باشد سيم ميله برقگير نبايستي از داخل ساختمان برده شود بلكه بايد خارج از ساختمان سيم كشيده شود و همينطور مسير عبوري سيم ارت به داخل ساختمان تا شينه ورودي ساختمان بايد عايق دار باشد.
در پاي دكل توسط بست ، سيم ميله برقگير به يكي از پايه هاي دكل خيلي محكم متصل شود و تا بالاي دكل به ميله برقگير متصل گردد. لازم بذكر است مسير ميله برقگير از كابلهايي كه به آنتنها مي روند بايد جدا باشد .

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت چهارم

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت چهارم

151.     اگر توسط سفال زهكشی كنیم باید حتما درز قطعات را با ملات پركنیم.
152.     حداقل شیب لوله های زه كشی به سمت خوضچه 2 تا 4 درصد می باشد.
153.     حداقل شیب لوله های فاضلاب 2 درصد است.
154.     برای جلوگیری از ورود بو به داخل ساختمان ، شترگلو را نصب می كنند.
155.     عالیترین نوع لوله كشی فاضلاب از نوع چدنی می باشد كه با این وجود در اكثر ساختمانها از لوله های           سیمانی استفاده می شود كه ضعف این لوله ها شكست در برابر فشارهای ساختمان می باشد.
156.      سنگ چینی به سبك حصیری رجدار بیشتر در دیوار و نما سازی استفاده می شود.
157.      ضخامت سنگهای كف پله و روی دست انداز پنجره 5/4 سانتیمتر می باشد.
158.      جهت اتصال سنگهای نما به دیوار استفاده از ملات ماسه سیمان و قلاب مناسبتر می باشد كه جنس                 قلابها از آهن گالوانیزه می باشد.
159.      سنگ مسنی معمولا در روی و كنار كرسی چینی نصب می شود و زوایای این سنگ در نماسازی حتما            بایستی گونیای كامل باشد.
160.     در نما سازی طول سنگ تا 5 برابر ارتفاع آن می تواند باشد.
161.      معمولا 30 درصد از سنگهای نما بایستی با دیوار پیوند داشته باشند كه حداقل گیر سنگهای نما سازی             در داخل دیوار 10 سانتیمتر است.
162.      در بنائی دودكشها باستی از مخلوطی از اجزاء آجر استفاده شود.
163.      در علم ساختمان دانستن موقیعت محلی ، استقامت زمین ، مصالح موجود ، وضعیت آب و هوایی منطقه            برای طراحی ساختمان الزامی می باشد.
164.      در طراحی ساختمان ابتدا استقامت زمین نسبت به سایر عوامل الویت دارد و لازم به ذكر مقاومت                  خاكهای دستی همواره با زمین طبیعی جهت احداث بنا هرگز قابل بارگذاری نیست.
165.      زمینهای ماسهای فقط بار یك طبقه از ساختمان را می تواند تحمل كند.
166.      هنگام تبخیر آب از زیر پی های ساختمان وضعیت رانش صورت می گیرد.
167.      زمینی كه از شنهای ریز و درشت و خاك تشكیل شده دج نامیده می شود كه مقاومت فشاری زمینهای             دج 10-5/4 كیلوگرم بر سانتیمتر مربع می باشد.
168.      مطالعات بر روی خاك باعث می گردد وضع فونداسیون ، ابعاد و شكل آن بتوانیم طراحی كنیم.
169.      در صحرا برای آزمایش خاك از چكش و اسید رقیق استفاده می گردد.
170.      سیسموگراف همان لرزه نگار است.
171.      خاكی كه برنگ سیاه قهوه ای باشد مقاومتش بسیار عالی است كه نفوذ آب در آنها كم و به سختی                  انجام می گیرد.
172.       سنداژ یا گمانه زنی همان میله زدن در خاك و برداشت خاك از زمین می باشد.
173.       اوگر همان لوله حفاری است.
174.      خاك چرب به رنگ سبز تیره و دارای سیلیكات آلومینیوم آبدار است.
175.      معیار چسبندگی خاك این است درصد دانه های آن كوچكتر از 002/0 میلیمتر باشد.
176.      اصطلاحا خاك مرغوب زد نامگذاری می شود.
177.      برای جلوگیری از ریزش بدنه و ادامه پی كنی و همین طور جلوگیری از نشست احتمالی ساختمان               همسایه و واژگونی آن و جلوگیری از خطرات جانی باید دیوار همسایه را تنگ بست كه تحت زاویه 45              درجه انجام می گیرد.
178.      دیوار اطراف محل آسانسور معمولا ازمصالح بتون آرمه می سازند.
179.      پی سازی كف آسانسور معمولا 40/1 متر پایین تر از كفسازی است.
180.      قدیمی ترین وسیله ارتباط دو اختلاف سطح بواسطه شیب را اصطلاحا رامپ می گویند كه حداكثر شیب          مجاز آن 12 درصد می باشد كه ات 5/2 درصد آن را میتوان افزایش داد.
181.      برای ساختن پله گردان بیشتر از مصالح بتون آرمه و آهن استفاده می شود.
182.      پله معلق همان پله یكسر گیردار است.
183.      پله آزاد در ورودی ساختمان به حیاط یا هال و نهار خوری استفاده می شود.
184.      پله های خارجی ساختمان حتی الامكان می بایست آجدار باشد.
185.      به فضای موجود بین دو ردیف پله چشم پله می گویند.
186.      فواصل پروفیل های جان پناه پله 12-7 سانتیمتر می باشد.
187.      شاخكهای فلزی جانپناه بهتر است كه از پهلو به تیر آهن پله متصل شود.
188.      سرگیر یا حدفاصل بین دو ردیف پله كه رویهم واقع می شوند حداقل 2 متر می باشد.
189.      طول پله مساوی است با تعداد كف پله منهای یك كف پله.
190.      پیشانی پله به سنگ ارتفاع پله اطلاق می شود.
191.      برای جلوگیری از سرخوردن در پله لب پله ها را شیار و اجدار می سازند و گاهی اوقات لاستیك                  -            می كوبند
192.      اتصال پله های بالا رونده به دال بتنی (پاگرد) یه روی دال بتنی متصل می شوند ولی پله های پایین رونده           در دال بتنی بایستی به مقابل دال بتنی وصل شوند.
193.      اجرای جانپناه پله معمولا با مصالح چوبی زیاتر می باشد.
194.      پله هایی كه مونتاژ می شوند به پله های حلزونی معروف هستند.
195.      از نظر ایمنی اجرای پله فرار با مصالح بتنی مناسبتر است.
196.      تیرهای پوشش دهنده بین دو ستون (روی پنجره ها و درب ها ) نعل درگاه نام دارد كه انتقال بار توسط آن         یكنواخت و غی یكنواخت است.
197.      گره سازی در چهار چوبهای درب و پنجره و دكوراسیون بكار می رود.
198.      تحمل فشار توسط بتن و تحمل كشش توسط فولاد را به اصطلاح همگن بودن بتن و فولاد می نامند.
199.      بالشتك بتونی در زیرسری تیرآهن های سقف مصرف می شود كه جنس آن می تواند فلزی ، بتونی زیر           سری و بتونی مسلح باشد.
200.      در اجرای تیر ریزی سقف با تیرآهن ، مصرف بالشتك كلاف بتنی و پلیت مناسبتر است.
201.      بالشتك های منفرد زیرسری ، حداقل ریشه اش از آكس تیر ریزی سقف 25 سانتیمتر است.
202.      اجرای مهار تیر ریزی سقف با میلگرد معمول تر می باشد.
203.      برای تراز كردن تیر ریزی سقف باید بوسیله سیمان همه در یك افق ترازی قرار گیرد.
204.      طاق ضربی از نظر ضخامت به سه دسته تقسیم می شودكه معمول ترین آن نیم آجره می باشد كه              مهمترین عامل مقاومت در طاق ضربی خیز قوس مناسب است.
205.      در زمستان پس از دوغاب ریزی طاق ضربی ، بلافاصله بایستی كف سازی كامل روی سقف انجام شود.
206.      اگر هوا بارانی باشد پس از اتمام طاق ضربی نباید دوغاب ریخت.
207.      سقفهای بتنی قابلیت فرم(شكل) گیری بهتری دارند.
208.      وظیفه انسجام و انتقال نیروها در سقفهای بتنی بعهده آرماتور می باشد.
209.      اودكادر سقف های بتنی به منظور خنثی كردن نیروی برشی بكار می رود.
210.      بطور نسبی عمل بتون ریزی بین دو تكیه گاه می بایست حداكثر طی یك روز عملی شود.
211.      از ویژگی های سقفهای مجوف سبكی آن است كه در این سقف ها آرماتور گذاری بصورت خرپا می           باشد.
212.      تفاوت سقف های پیش فشرده با سقف های مجوف سفالی كشیده شدن آرماتورها می باشد.
213.      حداقل زمان بریدن میلگردها در سقفهای پیش تنیده معمولا 7 روز می باشد.
214.      نیروی كششی ذخیره شده در آرماتور سقفهای پیش تنیده عامل خنثی كننده نیروی فشاری است.
215.      در سقفهای مجوف هنگامی از تیرهای دوبل استفاده می شود كه دهانه و طول تیر زیاد باشد.
216.      قبل از ریختن پوشش بتون در اجرای تیرچه بلوكها ابتدا می بایست سطح تیرچه و بلوك مرطوب شود.
217.      اصطلاحا میش گذاری در بتن مسلح آرماتورهای شبكه نمره كم اطلاق می گردد.
218.      حداكثر فاصله دو تیر در سقفهای چوبی 50 سانتیمتر می باشد.
219.      معمولا زمان باز كردن قالبهای مقعر در سقف های بتونی 5 روز می باشد.
220.      استفاده از قالبندی مقعر بتنی در سقفهای اسكلت فلزی و بتنی معمولتر است.
221.      كابلهای برق در سقفهای مقعر داخل لوله های فولادی تعبیه می شود.
222.      در ساختمان هایی كه بیشتر مورد تهدید آتش سوزی بهتر است نوع بنا بتنی باشد.
223.      در كارخانه های صنعتی معمولا از سقف اسپیس دكس استفاده می شود.
224.      اصطلاحا مفهوم سرسرا همان سقف نورگیر است.
225.      در شیشه خورهای نورگیر سقف برای فضاهای وسیع از سپری استفاده میشود زیرا از خمش در طول               -          جلوگیری می كند.
226.      مهمترین مزیت سقفهای كاذب آكوستیك بر سایرسقفهای كاذب عایق در برابر صدا می باشد.
227.      مهمترین مزیت سقفهای كاذب آلومینیومی عدم اكسیداسیون آن می باشد.
228.      روش جلوگیری از زنگ زدگی آرماتور در بتن این است كه جرم آن را  می گیریم و داخل بتن قرار می دهیم.
229.      اتصال سقف كاذب در راستای دیوارها باعث پیش گیری از جابجایی سقف و تركهای موئین خواهد شد.
230.      قرنیز یكطرفه آب را به یك سمت منتقل می كند و هنگامی از قرنیز دو طرفه هنگامی استفاده می شود           كه دو طرف دیوار آزاد باشد.
231.      قرنیز حتما باید آبچكان داشته باشد كه آبچكان شیاره زیر قرنیز می باشد.
232.      قرنیزی كه توسط آجر چیده می شود هره چینی می نامند.
233.      قرنیز پای دیوارهای داخلی به منظور جلوگیری از مكش آب توسط گچ و … و  جلوگیری از ضربه ها و            -          خراشها استفاده می شود و حتما باید آبچكان داشته باشد.

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت سوم

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت سوم
101.      اندودهای هوایی یعنی اندودی كه در مقابل هوا خودگیری خود را انجام می دهند.
102.      تركیب اندود تگرگی یا ماهوئی پودر سفید سنگ + سیمان رنگی +آب  (در حالت شل) می باشد.
103.    وقتی با سنگ سمباده و آب روكار سیمانی را می شویند تا سنگهای الوان خود را نشان دهند به اصطلاح  آب ساب شده می گویند.
104.      كار شیشه گذاری در آب ساب و شسته انجام می گیرد.
105.     فرق اندود سقف با دیئار در فضاهای بسته (مانند اطاق) این است كه اندود سقف سبك و دیوارهای معمولی می باشد.
106.       مهمترین عامل استفاده از اندود در سقف های چوبی محافظت از آتش سوزی می باشد.
107.       سقفهایی با تیرآهن معمولی طاق ضربی و بتنی مسلح در درجه حرارت 400 تا 500 درجه تغییر شكل              پیدا می كنند.
108.       ضخامت اندود گچ و خاك حدودا 2 سانتیمتر است.
109.      توفال تخته 30 تا 40 سانتیمتری كه تراشیده و سبك است.
110.       علت ترك اندود در سقفهای چوبی افت تیرهاست.
111.      سقف كاذب در مقابل گرما ، سرما ، رطوبت و صدا عایق خوبی به حساب می آید.
112.       در زیر سازی سقف جهت اجرای اندود در كنار دریا از نی بافته شده بیشتر استفاده مس شود.
113.    توری گالوانیزه در نگهداری پشم شیشه در سقفهای سبك ، سطح دیوارهای قیراندود و سطح تیرآهنهای  سقف كاربرد دارد.
114.       مصرف میلگرد جهت اجرای زیر سازی سقفهای كاذب 9 عدد در هر متر مربع می باشد.
115.       موارد اصلی استفاده از سقفهای كاذب بیشتر به منضور كم كردن ارتفاع ، عبور كانالها و لوله ها و زیبایی   -           آن می باشد كه شبكه آن حتما باید تراز باشد.
116.       بهتر است در سقفهای بتونی میله های نگهدارنده سقف كاذب قبل از بتون ریزی كار گذاشته شود.
117.       در سقفهای كاذب مرتبط با هوای آزاد(مانند بالكن) اندود گچ + موی گوساله و آهك استفاده می شود.
118.       شالوده در ساختمان یعنی پی و فونداسیون.
119.       ابعاد پی معمولا به وزن بنا و نیروی وارده ، نوع خاك و مقاومت زمین بستگی دارد.
120.       در نما سازی سنگ ، معمولا ریشه سنگ حداقل 10 سانتیمتر باشد.
121.       در فشارهای كم برای ساخت فونداسیونهای سنگی از ملات شفته آهك استفاده می شود و برای                  ساخت فونداسیونهایی كه تحت بارهای عظیم قرار می گیرند از ملات ماسه سیمان استفاده می شود.
122.       در ساختمان فونداسیونهای سنگی پر كردن سنگهای شكسته را میان ملات اصطلاحا پر كردن غوطه ای           می نامند.
123.       پخش بار در فونداسیون سنگی تحت زاویه 45 درجه انجام می گیرد.
124.       در ساختمانهای آجری یك طبقه برای احداث فونداسیون اگر از شفته آهكی استفاده شود اقتصادی تر            است.
125.       در پی های شفته ای برای ساختمانهای یك تا سه طبقه 100 تا 150 كیلو گرم آهك در هر متر مكعب           لازم است.
126.       اصطلاح دو نم در شفته ریزی یعنی تبخیر آب و جذب در خاك.
127.       معمولا سنگ مصنوعی به بتن اطلاق می شود.
128.      زاویه پخش بار فنداسیون بتنی نسبت به كناره ها در حدود 30 تا 45 درجه می باشد.
129.      بتن مكر برای پر كردن حجمها و مستوی كردن سطوح كاربرد دارد.
130.     مهمترین عمل ویبراتور دانه بندی می باشد.
131.     معمولا بارگذاری در قطعات بتنی بجز تاوه ها پس از هفت روز مجاز می باشد.
132.     از پی منفرد بیشتر در زمینهای مقاوم استفاده می شود.
133.     بتون مسلح یعنی بتن با فولاد.
134.     از نظر شكل قالبندی برای فونداسیونها قالب مربع و مسطیل مقرون به سرفه مس باشد.
135.     پی های نواری در عرض دیوارها و زیر ستونها بكار می رود و در صورتیكه فاصله پی ها كم باشد و با دیوار   -         همسایه تلاقی نماید پی نواری بیشترین كاربرد را دارد.
136.     در آسمان خراشها ، معمولا از پی ژنرال فونداسیون استفاده می شود و وقتی از این نوع پی در سطحی          بیش از سطح زیر بنا استفاده شود زمین مقاوم و بارهای وارده بیش از تحمل زمین است.
137.     هرگا فاصله پی ها از هم كم بوده یا همدیگر را بپوشند یا یك از پی ها در كنار زمین همسایه قرار گیرد از         پی های مشترك استفاده می شود.
138.     اصطلاح ژوئن درز انبساط است.
139.     میتوان به جای دو پی با بار مخالف از پی ذوزنقه ای استفاده كرد.
140.     بهترین و مناسب ترین نوع پی در مناطق زلزله خیز پی رادیه ژنرال است.
141.     در اجرای شناژبندی جهت اتصال به فونداسیون معمولا شناژها از بالا و پایین همسطح هستند.
142.     در كفراژبندی پی چهارگوش از نظر سرعت و اجرا اقتصادی تر است.
143.     در عایق بندی از گونی استفاده می كنیم ،زیرا از جابجایی قیر جلوگیری می كند و حكم آرماتور را دارد كه         در پشت بام از جلو ناودان به بعد پهن می شود و در 2 لایه گونی انجام می گیردكه گونی ها در لایه  بعدی نسبت به لایه قبل با زاویه 90 درجه برروی هم قرار می گیرند.
144.     زیر قیروگونی از اندود ملات ماسه سیمان استفاده می شود كه بعضی از سازندگان در زیر قیر اندود ملات     -         ماسه آهك استفاده می كنند كه در اینصورت قیروگونی فاسد می شود.
145.     از قلوه سنگ (ماكادام) در طبقه هم كف می توانیم بجای عایق كاری استفاده كنیم كه ضخامت آن حدود        40-30 سانتیمتر خواهد بود.
146.     اگر در عایقكاری ، قیر بیش از حد معمول مصرف شود باعث می شود قیر در تابستان جابجا شود.
147.     عایقكاری قیروگونی می بایست از سر جانپناه حدودا 20 سانتیمتر پایینتر شروع شود و قیروگونیی كه روی          جانپناه كشیده می شود برای جلوگیری از نفوذ بارش با زاویه است.
148.     سطح فونداسیون به این دلیل عایق می شود كه از مكش آب توسط ملات دیوار چینی ها به بالا جلوگیری         میكند.
149.     در عایقكاری عمودی روی دیوارهای آجری بهتر است كه از اندود ماسه سیمان استفاده شود.
150.     اصطلاح زهكشی یعنی جمع كردن و هدایت آب ،كه فاصله آبروها در زهكشی باید به حدی باشد كه به            پی ها نفوذ نكند.

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت دوم

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت دوم
51.       طول پله عبارت است از جمع كف پله های حساب شده با احتساب یك كف پله بیشتر.
52.       آجر جوش بیشتر در فونداسیون مورد استفاده قرار می گیرد.
53.       اثر زنگ زدگی در آهن با افزایش قلیایت در فلز نسبت مستقیم دارد.
54.       از امتیازات آجر لعابی صاف بودن سطوح آن ، زیبایی نما ، جلوگیری از نفوز آب می باشد.
55.       در كوره های آجر پزی بین خشتها صفحه كاغذی قرار می دهند.
56.       بهترین نمونه قطعات كششی ضلع تحتانی خرپاها می باشد.
57.       تیرهای بتن آرمه، خاموتها(كمربندها) نیروی برشی را خنثی می كنند.
58.       چسبندگی بتون و فولاد بستگی به اینكه آرماتورهای داخل بتون زنگ زده نباشد.
59.       شیره یا كف بتون زمانی رو می زند كه توسط ویبره كردن هوای آزاد داخل بتون از آن خارج شده باشد.
60.       آلوئك در اثر وجود دانه های سنگ آهن در خشت خام در آجرها پدیدار می گردد.
61.       خشك كردن چوب به معنی گرفتن شیره آن است.
62.       لغاز به معنی پیش آمدگی قسمتی از دیوار.
63.       مقدار كربن در چدن بیشتر از سرب است.
64.       لوله های آب توسط آهك خیلی زود پوسیده می شود.
65.       آجر سفید و بهمنی در نمای ساختمان بیشترین كاربرد را دارد.
66.       آجر خوب آجری است كه در موقع ضربه زدن صدای زنگ بدهد.
67.       لاریز یعنی ادامه بعدی دیوار بصورت پله پله اتمام پذیرد.
68.       كرم بندی همیشه قیل از شروع اندود كاری گچ و خاك انجام می گیرد.
69.       برای خم كردن میلگرد تا قطر 12 میلیمتر از آچار استفاده می گردد.
70.       اسپریس یعنی پاشیدن ماسه و سیمان روان و شل روی دیوار بتونی.
71.       برای دیرگیری گچ ساختمانی از پودر آهك شكفته استفاده می گردد.
72.       مشتو یعنی ایجاد سوراخهائی در سطح خارجی دیوارها جهت ساختن داربست.
73.       بتون معمولا پس از 28 روز حداكثر مقاومت خود را به دست می آورد.
74.       پیوند هلندی از اختلاط پیوندهای كله راسته و بلوكی شكل می گیرد.
75.       وجود بند برشی در پیوند مقاومت دیوار را ضعیف می كند.
76.       كاملترین پیوند از نظر مقاومت در مقابل بارهای فشاری وارده پیوند بلوكی می باشد.
77.       قپان كردن در اصطلاح یعنی شاقولی نمودن نبش دیواره.
78.       خط تراز در ساختمان برای اندازه برداریهای بعدی و مكرر در ساختمان است.
79.       ضخامت و قطر كرسی چینی در ساختمانها بیشتر از دیوارهاست.
80.       پارتیشن میتواند از جنس چوب ، پلاستیك و فایبرگلاس باشد.
81.       از دیوارهای محافظ برای تحمل بارهای افقی و مایل استفاده می شود.
82.       ملات باتارد از مصالح ماسه ، سیمان و آهك ساخته می شود.
83.       مقدار عمق سطوح فونداسیونها از زمین طبیعی در همه مناطق یكسان نیست.
84.       ملات ساروج از مصالح آهك ، خاكستر ، خاك رس ، لوئی و ماسه بادی ساخته می شود.
85.       ملات در دیوار چینی ساختمان حكم چسب را دارد.
86.       ملات آبی اگر بعد از ساخته شدن از آب دور نگهداشته شود فاسد می گردد.
87.       در مجاورت عایقكاری (قیروگونی)از ملات ماسه سیمان استفاده می شود.
88.       برای ساخت ملات باتارد        آب + سیمان    250+آهك     150+ ماسه
89.       پیه دارو تركیبی از مصالح آهك ، خاك رس ، پنبه و پیه آب شده
90.       ابعاد سرندهای پایه دار 1 تا 5/1 عرض و طول 5/1 تا 2 متر .
91.       معمولا برای كرم بندی دیوارهای داخلی ساختمان(اطاقها) از ملات گچ و خاك استفاده می شود.
92.       طرز تهیه گچ دستی یا گچ تیز عبارت است از مقداری آب + گچ بااضافه مقداری سریش.
93.       وجود نمك در ملات كاه گل موجب میشود كه در آن گیاه سبز نشود.
94.       هنگام خودگیری حجم گچ 1 تا 5/1 درصد اضافه می شود.
95.       گچ كشته یعنی گچ الك شده ورزداده + آب.
96.        اندودهای شیمیایی در سال 1948 كشف شد كه تركیب آن پرلیت ، پنبه نسوز مواد رنگی و میكا می باشد كه بعد از 8 ساعت خشك میشوند و بعد از دو تا سه هفته استحكام نهایی را پیدا می كنند و در            مقابل گرما ، سرما و صدا عایق بسیار خوبی هستند.
97.       سرامیك بهترین عایق صوتی است ، زیرا سلولهای هوایی بسته ای دارد كه ضخامت آن 6 تا 10 میلیمتر       -          است.
98.       آكوسیت نیز عایق خوبی برای صداست.
99.        اندازه سرندهای چشم بلبلی 5 میلیمتر است.
100.     سرند سوراخ درشت به سرند میلیمتری مشهور است.

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت اول

نکته های اجرایی در ساختمان - قسمت اول
1.         برای اندازه گیری عملیات خاكی در متره و برآورد از واحد متر مكعب استفاده می شود.
2.         آجر خطائی ، آجری است كه در اندازهای 5×25×25 سانتیمتر در ساختمانهای قدیمی برای فرش كف  حیاط و غیره بكار می رفت.
3.         چنانچه لازم باشد در امتداد دیواری با ارتفاع زیاد كه در حال ساختن آن هستیم بعدا دیوار دیگری ساخته       شود باید لاریز انجام دهیم.                                                                
4.         هرگاه ابتدا و انتهای یك دیوار در طول دیوار دیگری بهم متصل شود ، به آن دیوار در تلاقی گفته می شود.
5.        در ساختمانهای مسكونی (بدون زیرزمین)روی پی را معمولا بین 30 تا 50 سانتی متر از سطح زمین بالاتر          می سازند كه نام این دیوار كرسی چینی است.
6.        قوس دسته سبدی دارای زیبایی خاصی بوده و در كارهای معماری سنتی استفاده می شود.
7.        حداقل ارتفاع سرگیر در پله 2 متر می باشد.
8.        ویژگیهای سقف چوبی : الف) قبلا عمل كلاف كشی روی دیوار انجام می گیرد ب) عمل تراز كردن سقف           در كلاف گذاری انجام می شود ج) فاصله دو تیر از 50 سانتیمتر تجاوز نمی كند د) تیرها حتی الامكان هم         قطرهستند.
9.         گچ بلانشه كندگیر بوده ولی دارای مقاومت زیاد مانند سیمان سفید است.
10.       به سیمان سفید رنگ معدنی اكسید كرم اضافه می كنند تا سیمان سبز به دست آید.
11.       سنگ جگری رنگ كه سخت ، مقاوم و دارای رگه های سفید و در سنندج و خرم آباد فراوان است.
12.       دستگاه كمپكتور ، دستگاهی است كه فقط سطوح را ویبره می كند ، زیر كار را آماده و سطح را زیر سازی          می كند.
13.       عمل نصب صفحات فلزی (بیس پلیتها) در زمان 48 ساعت بعد از بتن ریزی صورت می گیرد.
14.       زمانی كه خاك (زمین) بسیار نرم بوده و مقاومت آن كمتر از یك كیلوگرم بر سانتیمتر مربع باشد  از فونداسیون پی صفحه ای استفاده می گردد.
15.       قطر دایره بتون خمیری ، بر روی صفحه مخصوص آزمایش آب بتون ، حدود 30 تا 35 سانتیمتر می باشد.
16.       حدود درجه حرارت ذوب شدن خاك آجر نسوز 1600 درجه می باشد.
17.       نام آجری كه از ضخامت نصف شده باشد ، آجر نیم لایی نامیده می شود.
18.       نام دیوارهای جداكننده و تقسیم پارتیشن نام دارد.
19.       عمل برداشتن خاك كف اطاق و ریختن و كوبیدن سنگ شكسته بجای آن را بلوكاژ می گویند.
20.       زمین غیر قابل تراكم هوموسی نامیده می شود.
21.       عمق پی های خارجی یك ساختمان در مناطق باران خیز حداقل 50 سانتیمتر است.
22.       نام فضای موجود بین دو ردیف پله چشم نامیده می شود.
23.       در سقف های چوبی حداكثر فاصله دو تیر 50 سانتیمتر است.
24.        سیمان نوع اول برای دیوارها و فونداسیونهای معمولی استفاده میگردد.
25.       اكسید آهن را برای تهیه سیمان قرمز رنگ ، با كلینگر سیمان سفید آسیاب می كنند.
26.       نام دیگر لوله های سیاه بدون درز مانسمان نام دارد.
27.       سریعترین و عملی ترین وسیله اجرای اتصالات ساختمان ،پلها و نظایر جوش می باشد.
28.       حاقل درجه حرارت برای بتن ریزی 10 درجه می باشد.
29.       ضخامت اندود سقف با ملات گچ و خاك باید بین 1 تا 2 سانتیمتر باشد.
30.       اندود زیر قیروگونی ، ماسه سیمان است.
31.       چنانچه گودبرداری از سطح زمین همسایه پائین تر باشد ، حداكثر فاصله شمعها 5/2 متر می باشد.
32.       در پی كنی های كم عمق در زمین های ماسه ای حدود زاویه شیب 30 تا 37 درصد می باشد.
33.       برای ایجاد مقاومت مناسب در طاق ضریس حداقل خیز قوس باید 3 سانتیمتر باشد.
34.       لوله های مانسمان سیاه و بدون درز ، گاز رسانی
35.       در بتون ریزی دیوارها و سقفها ، صفحات قالبی فلزی مناسب ترند.
36.       از اسكدیپر برای خاكبرداری ، حمل ، تخلیه و پخش مواد خاكی استفاده می گردد.
37.       اتصال ستون به فونداسیون به وسیله ستكا انجام می گیرد.
38.       برای لوله كشی فاضلاب یهتر است از لوله چدنی استفاده گردد.
39.       پر كردن دو یا سه لانه از تیرآهن لانه زنبوری در محل تكیه گاهها جهت ازدیاد مقاومت برشی است.
40.       بهترین و با استفاده ترین اتصالات در اسكلت فلزی از نظر استحكام و یك پارچگی اتصالات با جوش             است.
41.       ارتفاع كف داربست جهت اجرای طاق ضربی تا زیر تیرآهن سقف برابر است با قدبنا+پنج سانتیمتر.
42.       در ساختمانهای مسكونی كوچك (یك یا دو طبقه) قطر داخلی لوله های گالوانیزه برای آب رسانی باید                     -          2/1 اینچ باشد.
43.       وجود سولفات سدیم،پتاسیم و منیزیم محلول در آب پس از تركیب با آلومینات كلسیم و سنگ آهك موجود          در سیمان سبب كم شدن مقاومت بتون می گردد.
44.       زمان نصب صفحات بیس پلیت معمولا باید 48 ساعت پس از بتون ریزی فونداسیون انجام شود.
45.       برای ساخت بادبند بهتر است از نبشی ، تسمه ، ناودانی و میلگرد استفاده گردد.
46.        هدف از شناژبندی كلاف نمودن پی های بنا به یكدیگر و مقاومت در برابر زلزله می باشد.
47.       سقفهای كاذب معمولا حدود 30 تا 50 سانتیمتر پایین تر از سقف اصلی قرار می گیرد.
48.       قلاب انتهایی در میلگردهای یك پوتربتونی برای عامل پیوند بیشتر آرماتور در بتون می باشد.
49.       حد فاصل بین كف پنجره تا كف اطاق را دست انداز پنجره میگویند.
50.       در ساخت كفراژ ستونها ، قالب اصلی ستون بوسیله چوب چهارتراش مهار می گردد.

جمع شدگي يا انقباض (SHRINKAGE)

جمع شدگي يا انقباض (SHRINKAGE)

موضوع انقباض يا جمع شدگي (SHRINKAGE) از خصوصيات بسيار مهم يك سيستم تعميري است. اگر اين جمع شدگي بيش از حد مجاز باشد، باعث ترك خوردگي، جدا شدن لايه تعميري و در نتيجه كاهش استحمام و پايايي مي گردد.

عمل جداشدن لايه تعميري به دليل ايجاد تنشهاي موجود (RESIDUAL) در مرز بين لايه تعميري و بتن قديمي، كه حاصل انقباض سيستم تعميري است، بسيار بحراني بوده و خستگي (FATIGUE) و گسيختگيهاي چسبندگي در طول مرز دو لايه را باعث مي گردد. به طور كلي، بسته به مقدار آب مخلوط، انقباض سيمان پرتلند معمولي بالاست. گفته مي شود كه اين موضوع اساساً به دليل كاهش حجم مخلوط به هنگام گيرش است.
براي فائق آمدن به اين مشكلات، از افزودنيهايي كمك گرفته مي شود كه نه تنها باعث از بين رفتن انقباض (جمع شدگي) سيستم مي گردند، بلكه انبساط كلي را نيز ايجاد مي نمايند. بعضي از موارد منبسط شونده كه در صنعت راه و ساختمان معمول هستند به قرار زير مي باشند:
(الف) پودر آلومينيوم متاليكي (METALLIC ALUMINUM POWDER): در اين سيستم عمل منبسط شدن به دليل آزاد شدن گاز هيدروژن مي باشد كه خود حاصل عمل شيميايي آلكالي روي آلومينيوم متاليكي است.
(ب) آهن متاليكي (METALLIC IRON): در اين سيستم عمل انبساط مربوط مي شود به اكسيدي كه حاصل عكس العمل شيميايي يونهاي كلريدي در يك محيط (MEDIUM) قليايي است كه باعث خوردگي (CORROSION) يا زنگ زدگي (OXIDATION) آهن شده و نتيجتاً حجم بيشتري را ايجاد مي نمايد.
(پ) سولفات كلسيم (GYPSUM): در اين سيستم انبساط حاصله در اثر توليد كلسيم سولفو آلومينات (CALCIUM SULPHO ALUMINATE) مي باشد كه از تركيب شيميايي سولفات كلسيم با تري كلسيم آلومينات به وجود مي آيد.
جدا شدن (SEGREGATION)
جدا شدن (SEGREGATION) در اصطلاح به عملي اطلاق مي گردد كه طي آن اجزاي تشكيل دهندهء يك مخلوط از يكديگر جدا مي شوند. وقتي عمل جدا شدن (SEGREGATION) به وقوع مي پيوندد، ذرات (PARTICLES) سنگينتر تمايل به ته نشين شدن داشته و در نتيجه ذرات سبكتر در قسمتهاي بالا قرار مي گيرند. در نتيجه به خاطر اينكه مخلوط حالت يكنواختي خود را از دست مي دهد، ضعفهايي در سيستم ايجاد شده و باعث خرابي و گسيختگي نهايي آن مي گردد. اين مشكل معمولاً با استفاده از برخي مواد افزودني قابل بر طرف شدن مي باشند. مواد افزودني باعث مي شوند قدرت چسبندگي درون مخلوط (COHESIVE STRENGTH) افزايش يابد.

آسيب پذيري در مقابل مواد شيميايي (SUSCEPTIBILITY TO CHEMICAL ATTACK)

آسيب پذيري در مقابل مواد شيميايي (SUSCEPTIBILITY TO CHEMICAL ATTACK)

گفته مي شود كه تري كلسيم آلومينات (C3A) موجود در مخلوط سيمان پرتلند معمولي، در مقابل عوامل شيميايي چون كلريدها و سولفاتها، آسيب پذير مي باشد. براي بهبود بخشيدن به مقاومت مخلوط سيمان پرتلند معمولي در قبال مواد شيميايي موجود در آب، از افزودنيهاي آب گريز (HYDROPHOBIC) كمك گرفته مي شود. رفتار اين افزودنيها مانند عمل آب بند كننده ها (WATER PROOFERS) بوده و براي پايين آوردن نفوذ پذيري بتن به كار مي روند. راه ديگر آن است كه از سيماني استفاده شود كه داراي تري كلسيم آلومينات كمتري باشد.


رواني ضعيف (POOR FLOWABILITY)
تا آنجا كه به رواني يك مخلوط (بتن، ملات، دوغاب) مربوط مي شود، به كارگيري روشها و تجهيزات مورد نياز از اهميت شاياني برخوردار است. زيرا اعمالي چون هم زدن، جا به جا كردن (HANDLING)، حمل و نقل و قرار دادن (PLACING) يك مخلوط بستگي به حد رواني (FLOWABILITY) يا كارآيي (WORKABILITY) دارد.
هچنين به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه موقعيت مكاني محل تعمير و قابل دسترس بودن آن، در ميزان رواني و جريان مخلوط نقش تعيين كننده دارد.
يك روش براي بهبود بخشيدن به حد رواني (FLOWABILITY)، اين است كه موقع هم زدن مخلوط، آب بيشتري به آن اضافه گردد. اما اين عمل نتايج منفي در پي خواهد داشت. بنابراين به نظر مي رسد كه راه حل در كمك گرفتن از روان كننده ها (PLASTICIZERS) و ساير افزودنيهايي كه باعث كاهش آب مخلوط مي گردد، باشد. با علم به اينكه وظيفه آب موجود در مخلوط، فراهم آوردن رواني لازمه و نيز امكان انجام تركيبات شيميايي با دانه هاي سيمان مي باشد، لذا انتخاب روان كننده (PLASTICIZERS)و ساير مواد كاهندهء آب بايد به طريقي انجام پذيرد كه به وظيفه دوم آب مخلوط يعني فراهم آوردن امكان انجام تركيبات سيمان در مخلوط نه تنها آسيب نرساند بلكه آن را تسهيل نمايد.
باور اين است كه روان كننده ها (PLASTICIZERS) داراي خواصي هستند كه باعث كاهش كشش سطحي (SURFACE TENSION) آب مخلوط شده و با پخش نمودن ذرات سيمان در تمامي فاز AQUEOUS، اين ذرات توسط آب مخلوط كاملاً احاطه شده به نوبه خود باعث بهبود انجام تركيبات شيميايي در درون مخلوط مي شوند.

مواد سيماني براي تعميرات زير آبی

مواد سيماني براي تعميرات زير آبی
(CEMENTITIOUS MATERIALS FOR UNDER WATER REPAIRS)
بر عكس دوغابهاي (GROUTS) رزيني، دوغابهاي سيماني كاملاً براي مهندسين و دست اندر كاران آشنا و شناخته شده مي باشند. ماده چسباننده و گيرش (BINDER) دوغابهاي سيماني، سيمان پرتلند معمولي است كه به دليل در دسترس بودن، قيمت پايين، سهولت مصرف و همچنين به واسطهء شناخته شدن آن در صنعت بتن، ملات و دوغاب ساخته شده با سيمان پرتلند معمولي براي تعميرات داخل آب چندان مناسب نيستند. دلايل آن و اقداماتي كه مي توان براي غلبه بر اين نارساييها و همچنين سيستمهاي تعميراتي ساخته شده با سيمان معمولي به كار برد، در اين بخش به تفصيل شرح داده شده اند.

ويژگيهاي آب اندازي
(HIGH BLEED CHARACTERISTICS)
پس از قرار گرفتن مخلوط بتن يا ملات، آب آن به خاطر پايين بودن وزن مخصوصش، از دانه ها جدا شده و نزديك سطح جمع مي گردد. اين فرآيند (PROCESS) كه نوعي جداشدگي (SEGREGATION) است به نام آب انداختن (BLEEDING) خوانده مي شود. از آنجا كه آب انداختن (BLEEDING) براي تعميرات بتني مخرب مي باشد، بايستي آن را كنترل نمود. يك راه حل آن است كه آب مخلوط را كم مي كنيم كه در اين صورت رواني مخلوط تحت تأثير قرار مي گيرد. راه ديگر آن است كه از افزودنيها كمك گرفته شود.
ماده افزودني كه مورد استفاده قرار مي گيرد بايستي طوري انتخاب شود كه ضمن كم نمودن آب مورد نياز مخلوط، رواني آن را حفظ نمايد. براي اين منظور از روان كننده ها (PLASTICIZERS) استفاده مي شود كه به واسطهء وارد نمودن هوا به درون مخلوط، رواني مخلوط را بهبود مي بخشد بدون آنكه نيازي به آب بيشتر باشد. همچنين مي توان آب انداختن (BLEEDING) را با به كارگيري پودر آلومينيوم، يك ماده منبسط شونده، كلريد كلسيم (cac12)، يك ماده شتاب دهنده با C3A (تري كلسيم آلومينات) بالا و ذرات ريزتر سيمان كم نمود.
3-11-1-2 زمان گيرش طولاني (PROLONGED SETTING TIME)
زمان لازم براي سخت شدن و گيرش مخلوط سيمان پرتلند معمولي، خصوصاً در حرارتهاي پايين بسيار طولاني بوده و حدود چند روز به طول مي انجامد. گرچه ممكن است اين خاصيت، موقع انجام تعميرات، مزيتي به شمار آيد، ولي پس از اينكه بتن در جاي خود قرار گرفت اين مزيت تبديل به يك عيب مي شود. از انجا كه زمان گيرش به حرارت وابسته است، اهل فن دريافته اند كه مي توان با انجام اقداماتي حتي در دماهاي زير 50 درجه سانتيگراد نيز به محض قرار دادن بتن، عمل گيرش آغاز گردد.

شسته شدن (WASHOUT)
اگر سيمان پرتلند معمولي در تماس با آب قرار گيرد (مثلاً آب دريا)، به علت تمايل آن براي مخلوط شدن با آب بيشتر، در آب پخش و در نتيجه مواد متشكله (CONSTITUENTS) خود را از دست مي دهد. از آنجا كه در تعميرات بتني زير آب، بايستي مواد تعميري با آب تماس پيدا كرده و آن را جا به جا نمايد، عمل شسته شدن (WASHOUT) مي تواند اثرات منفي بسيار جدي بر جاي بگذارد. جهت غلبه براين مشكل، از افزودنيهايي با مواد شيميايي با بنيان (BASE) سلولزي (CELLULOSE) و يا پلي اتيلني (POLYETHYLENE) كه به آب مخلوط اضافه مي گردد، كمك گرفته مي شود. در واقع ماده افزودني، توليد محلول كلوئيدي (COLLOID) مي نمايد كه با تشكيل مانع يا پوسته اي با جريان الكتريكي ELECTRO STATIC، در روي سطح، از مخلوط شدن بيشتر آب جلوگيري مي كند.

ساير مواد پوششي (OTHER COATING MATERIALS)

ساير مواد پوششي
(OTHER COATING MATERIALS
)
علاوه بر موادي كه مانند بنتونيت، سيستمهاي قيري و رزيني به عنوان مادهء پوششي مورد استفاده قرار مي گيرند، مواد ديگري نيز از قبيل روغنLINSEED ، سيليكونها (SILICONES) سيلانها (SILANES) موجود مي باشند.

سيمانهاي مخصوص
(SPECIAL CEMENTS)
سيمانهاي مخصوصي از قبيل سيمان با آلوميناي بالا (HIGH ALUMINA) و سيمانهاي فسفات منيزيوم (MAGNESIUM PHOSPHATE) وجود دارند كه مي توان از آنها براي كارهاي تعميرات بتني استفاده نمود. عمده ترين امتيازات اين سيمانها، گيرش سريع و مقاومت بالاي آنها در زمان كوتاه مي باشد. همچنين اين سيمانها در مقابل بعضي از اسيدها، روغنها و چربيها، آب دريا، مواد شكري و سولفاتها از خود مقاومت و پايايي بالايي نشان مي دهند.

مواد تعميري زير آبي
(UNDER WATER REPAIR MATERIALS)
به طور كلي مي توان موادي را كه براي تعميرات زير آبي به كار مي روند، به دو گروه سيماني (CEMENTITIOUS) و رزيني (RESINOUS) تقسيم نمود. با توجه به اندازه و وسعت محل تعمير، ممكن است اين طبقه بندي به چند گروه ديگر از قبيل تعميرات تركها (CRACK REPAIRS) و تعميرات قطعه اي يا سطحي (PATCH REPAIRS) نيز تقسيم گردد. بررسي مدارك موجود نشان مي دهد با وجود آن كه از سيستهاي رزيني هم براي تعمير و تزريق تركها وهم براي تعميرات سطحي (PATCH) استفاده شده است، سيستهاي سيماني هنوز براي تزريق تركها به كار گرفته نشده اند.
در ميان سيستمهاي رزيني به نظر مي رسد كه اكثراً اپوكسيها براي انجام تعميرات بتني زير آبي مورد استفاده قرار گرفته اند و دليل اين امر را مي توان عملكرد و ويژگيهاي بهتر سيستمهاي اپوكسي، در مقايسه با ساير سيتمهاي موجود دانست. از جلمه ويژگيهاي اپوكسيها كه باعث مي گردد آنها براي تعميرات زير آبي مورد توجه و درخواست قرار گيرند مي توان مقاومت بالا، قدرت جمع شدگي (SHRINKAGE) كم در مقابل رطوبت را نام برد. از آنجا كه شرح سيستمهاي رزيني در بخش 3-5 (رزينها-RESINS ) آمده است، فقط به شرح و بررسي كامل سيستهاي سيماني كه براي تعميرات بتني در زير آب به كار گرفته مي شوند، مي پردازيم.

لاتكس (LATICES)

لاتكس (LATICES)
در حال حاضر باور بر اين است كه بتن يا ملاتي كه داراي افزودنيهاي لاتكسي (LATEX) مي باشد، براي مرمت سازه هاي بتني آسيب ديده بسيار مفيد واقع مي شود. اصطلاحاتي كه براي اين گونه مواد تعميري به كار برده مي شود، به شرح زير است:
بتن لاتكسي (LATEX CONCRETE)
بتن اصلاح شده لاتكسي (LATEX MODIFIED CONCRETE)
و اخيراً بتن اصلاح شده پليمري (POLYMER MODIFIED CONCRETE)
توضيح ضروري اين است كه نبايد سيستمهاي ياد شده را با بتن پليمري (POLY. CONC.) اشتباه نمود. چون در بتن پليمري تنها عامل گيرش (BINDER) خود پليمر مي باشد در صورتي كه در بتن اصلاح شده پليمري، سيمان كه داراي خاصيت چسبندگي و گيرش مي باشد نيز به كار رفته است.
به طور كلي، در مقايسه با بتن و ملات ساخته شده از سيمان پرتلند معمولي، بتن و ملات اصلاح شده پليمري داراي خواص و مشخصات ويژه اي مي باشند. اين مشخصات را مي توان به صورت زير خلاصه نمود:
(الف) در صورت نياز مي توان آن را به صورت لايه هاي نازك و لبه پري (FEATHER- EDGED) به كار برد.
(ب) از قدرت چسبندگي بيشتر به بتن مادري كه داراي مقاومت و مرغوبيت كافي باشد، برخوردار است.
(پ) به علت اينكه اين گونه مواد خود حالت نگهدارندهء آب (WATER RETENTIVE) دارند، عامل عمل آورنده و يا پوششهاي عمل آورنده از اهميت چنداني برخوردار نيستند، البته بايستي از خشك شدن در شرايط تابش مستقيم آفتاب و باد اجتناب گردد.
(ت) داراي مقاومت كششي بيشتري مي باشند.
(ث) داراي حالت ارتجاعي و نرمش بيشتري مي باشند.
(ج) از دوام و پايايي بهتري برخوردارند.
با اينكه قيمت بتن و ملات اصلاح شده پليمري از قيمت بتن و ملات با سيمان معمولي، بيشتر است ولي آنها بسيار ارزانتر از مواد اپوكسي به شمار مي آيند. بايد توجه داشت كه وقتي پليمر به مخلوط بتن يا ملات افزوده مي گردد، به كارگيري افزودنيهاي ديگر بايستي با دقت بيشتري صورت گيرد. چرا كه ممكن است سازگاري (COMPATIBILITY) لازم بين آنها موجود نبوده و اختلالاتي را شاهد باشيم. نكته قابل ذكر اينكه جا به جا كردن و پرداخت سطح نهايي بتن و ملات اصلاح شده پليمري مشكلتر از مواردي است كه در آنها از بتن و ملات با سيمان معمولي استفاده شده است.
از جمله پليمرهاي لاتكسي كه در صنعت بتن كاربرد بيشتري دارند، مي توان استيرن بوتادين(STYRENE BUTADIENE)، ساران(SARAN) اكلريك (ACRYLIC) و پلي وينيل استات (POLYVINYL ACETATE) را نام برد. اين پليمرها به صورت پودر و يا مايع به مخلوط بتن يا ملات اضافه مي گردند. گفته مي شود كه نتايج بهينه موقعي حاصل مي گردد كه سيستم به مدت 3-1 روز به صورت خيس، عمل آمده و سپس در هواي آزاد قرار گيرد. صاحبنظران بر اين عقيده هستند كه حداقل بخشي از بهبود مكانيكي و پايايي يا دوام حاصل از به كارگيري اين گونه سيستمها، به دليل كاستن از درجه تخلخلي است كه در نتيجهء وجود پليمر در سيستم پديد مي آيد. همچنين ادعا بر اين است كه يكي از مهمترين مشخصه هاي بتن يا ملات اصلاح شده پليمري، به عنوان دو مادهء تعميري در سازه هاي بتني، قدرت چسبندگي خوب آنها به بتن قديم (مادر) مي باشد.

بتن، ملات، و دوغابهاي منبسط شونده

بتن، ملات، و دوغابهاي منبسط شونده
(EXPANDING MORTARS, GROUTS & CONCRETES)

دليل عمده استفاده از بتن، ملات و دوغابهاي منبسط شونده آن است كه بتوان بر مشكلات انقباض (جمع شدگي) كه معمولاً در به كارگيري مواد با سيمان معمولي مشاهده مي شود فائق آمد. مكانيزم عمل به نحوي است كه باعث مي شود مواد تعميري به هنگام گيرش و سخت شدن (عمل آوري (CURINGانبساط پيدا كرده و با عمل انقباض مخالفت و آن را خنثي نمايد.

بتن و ملات داراي الياف مصنوعي
(FIBRE REINFORCED CONCRETE & MORTAR)
اساساً افزودن الياف مصنوعي به بتن يا ملات به سه منظور اصلي افزايش مقاومت كششي، افزايش مقاومت خمشي و افزايش در مقابل ضربات ناگهاني (IMPACT RESISTANCE) صورت مي گيرد.
به طور كلي دو گروه اصلي از الياف مصنوعي وجود دارند كه براي منظورهاي فوق مورد استفاده قرار مي گيرند. مدلهاي گروهي از اين الياف مصنوعي پايينتر از مدلهاي بتن يا ملات مي باشد؛ مانند نايلون (NYLON) و پلي پروپيلن (POLYPROPYLENE). در حاليكه مدولهاي گروه دوم بالاتر از مدولهاي بتن يا ملات هستند؛ مانند شيشه (GLASS)، استيل و كربن. از بتن يا ملات مسلح به الياف مصنوعي به طور موفقيت آميزي به عنوان لايه هاي نازك روكشي (OVERLAYS) روي جاده ها، خيابانها و باندهاي فرودگاه (RUNWAYS) استفاده شده است. همچنين از اين سيستم مي توان در مكانهايي كه خلأزايي(CAVITATION) و فرسايش (EROSION) مشكلاتي را باعث شده است (مانند روي سرريزهاي سدها) و ساير مراحل خاص كمك گرفت. روشهايي نيز ابداع شده است كه با به كارگيري آنها مي توان از مخلوطهاي واجد الياف مصنوعي، در سيستمهاي بتن پاشي استفاده نمود.
اخيراً گزارش شده است كه افزايش الياف مصنوعي در سيستمهاي باعث ازدياد قدرت چسبندگي لايه هاي تعميري به بتن مادر مي گردد. البته سيستمهاي انحصاري نيز وجود دارند كه براي تعميرات بتن به كار مي روند و در آنها علاوه بر پليمرها، الياف مصنوعي نيز ديده مي شود. عليرغم موفقيتهايي كه تا امروز به دست آمده، ممكن است پيشنهاد اين سيستم به عنوان يك ماده تعميري، ناپخته به نظر برسد چرا كه مسأله دوام و پايداري آن در دراز مدت، در مرحله آزمون و بررسي و مطالعه قرار دارد. نكته اي كه بايد مورد توجه خاص قرار گيرد، نحوه مخلوط و پخش شدن (DISPERSION) الياف مصنوعي در سيستم است. بارها مشاهده گرديده كه به هنگام مخلوط نمودن الياف با ساير مواد بتني يا ملات (سيمان- سنگدانه- آب و…)، الياف مصنوعي تمايل به جمع شدن در يك جا داشته يا در جهات مشخصي قرار مي گيرند. كه اين امر توزيع برابر و يكنواخت الياف را با اشكال مواجه مي سازد.

پلي استرها در بتن (POLYESTERS)

پلي استرها در بتن (POLYESTERS)
عمل گيرش و سخت شدن پلي استرها كاملاً با گيرش و سخت شدن اپوكسيها تفاوت دارد. در مورد پلي استرها بايد گفت كه در صورت وجود كاتاليست ها، عمل و عكس العمل پليمري بين نقاط مشابه در زنجيره هاي رزيني يكسان صورت مي گيرد. بنابراين كنترل دقيق نسبتهاي اختلاط به آن اندازه كه در مورد رزينهاي اپوكسي ضرورت دارد، حساس و بحراني نيست. براي بهبود بخشيدن به قدرت عمل و عكس العمل تركيبي و ويسكوزيته پلي استرها، معمولاً از حلالهايي مانند استيرن كمك گرفته مي شود. هنگامي كه يك سيستم رزيني داراي پر كننده باشد، معمولاً كاتاليست مربوطه به صورت پودر كه به ماده پر كنندهء خنثي (از نظر تركيب شدن) مخلوط شده، به كار گرفته مي شود. نكتهء حائز اهميت اينكه، نه نتها از نظر خواص مكانيكي پلي استرها و اپوكسي ها به هم شباهت دارند، بلكه موارد كاربرد آنها نيز به مشابه هم مي باشد. با اين همه تا آنجا كه به تعميرات بتني مربوط مي شود، تفاوتهايي بين اين دو سيستم يعني پلي استرها و اپوكسيها وجود دارد كه اهم آنها را مي توان به شرح زير بيان نمود:
1- در مقايسه با اپوكسي ها، پلي استرها حداكثر مقاومت نهايي خود را در مدت زمان كمتري به دست مي آورند.
2- با توجه به مدت زمان عمل آوري كوتاه پلي استرها، اثرات اگزوترمي آنها بيش از اثرات اگزوترمي اپوكسي هاست. در نتيجه به هنگام مصرف پلي استرها بايد ضخامت لايه هاي اجرايي كمتر از زماني باشد كه اپوكسي به كار گرفته مي شود.
3- حساسيت سيستمهاي پلي استري نسبت به رطوبت، بيشتر از حساسيت سيستمهاي اپوكسي در شرايط مرطوب مي باشد.
4- امكان حملات شيميايي از طرف خمير حاصل از سيمان پرتلند كه آلكالين (قليايي) است، در مورد سيستمهاي پلي استري بيشتر از سيستمهاي اپوكسي است.
5- مقدار جمع شدگي (SHRINKAGE) سيستمهاي پلي استري حين عمل آوري بيشتر از مقدار همين نوع جمع شدگي در سيستمهاي اپوكسي است.
با توجه به امكان تأثير حملات شيميايي بر روي سيستمهاي پلي استري و اينكه اين سيستمها داراي حساسيت بيشتري (در مقايسه با اپوكسي ها) در مقابل رطوبت مي باشند، نمي توان از اين سيستمها به عنوان پر كننده تركها بهره جست.
3-5-3 پلي يورتانها (POLYURETHANES)
معمولاً از پلي يورتانها در مواقعي استفاده مي شود كه نياز به ماده فنري (RESILIENT) احساس مي شود. زيرا خاصيت ارتجاعي و انعطاف پذيري (FLEXIBILITY) پلي يورتانها بيش از سيستمهاي پلي استري و سيستم اپوكسي ها است. يكي از نمونه هاي پلي يورتانها، به كارگيري آنها در داخل مخازن و جاهايي است كه از سيستم، انتظار مقاومت بالايي در برابر تغييرات و اختلاف دما مي رود. در مورد رطبت بايد توجه داشت كه سيستمهاي پلي يورتاني، حساسيت بسيار زيادي نسبت به ميزان رطوبت محيط داشته و به همين دليل مصرف آنها در كارهاي زير آبي توصيه نمي شود.

استفاده از اپوکسی

 بعضي از اين عوامل محدود كننده در استفاده از اپوکسی
1- سطح بتن مادر بايستي مقاوم، تميز و براي بيشتر سيستمهاي اپوكسي خشك باشد.
2- حرارت حاصل از تركيب و عمل آوري اپوكسيها مي تواند به خاطر اثر حرارت زاي آنها(EXOTHERMAL)، به طور فاحشي بالاتر از سيستمهاي تعميري با سيمان معمولي باشد.
3- با اينكه قدرت انقباض (جمع شدگي) سيستمهاي اپوكسي به گفتهء توليد كنندگان آنها در حد ناچيزي مي باشد، معذالك نمي توان از اثرات منفي آنها صرفنظر نمود. اين موضوع خصوصاً وقتي با اثرت حاصل از حرارت ايجاد شده (EXOTHERMIC) همراه باشد، ممكن است نتايج مخربي را به بار آورد.
4- براي مصرف اپوكسيها حداقل درجه حرارت محيط معمولاً 5 درجه سانتيگراد قيد مي شود كه بايستي كاملاً مراعات گرديده و ممكن است كنترل دوباره اين موضوع ضرورت يابد. البته اين محدوديتها در صورتي است كه انتظار داشته باشيم سيستم حداكثر مقاومت خود را در مدت زمان نسبتاً كوتاهي به دست آورد.
5- اغلب سيستمهاي اپوكسي در مقابل رطوبت حساس مي باشند. بنابراين هنگام استفاده از سيستمهاي اپوكسي، رطوبت و خيسي محيط، بايستي مورد توجه و مطالعه قرار گيرد.
6- نسبت اجزا و همچنين اختلاط كامل اجزاي سيستمهاي اپوكسي بايستي دقيقاً مورد كنترل و بررسي قرار گيرد. بايستي يادآور شد كه اهميت اين مطلب در نظر افرادي كه دائم با مواد سيماني معمولي سر و كار دارند به قدري نيست كه توجه دست اندكاران را آن گونه كه شايسته است به خود معطوف دارد.
7- مسأله ايمني از اهميت ويژه اي برخوردار بوده و بايستي حتماً در تمامي مراحل مراعات شود. بايد توجه داشت كه اجزاي سيستمهاي اپوكسي در صورت تماس با پوست و يا استشمام بخار اپوكسي توسط افراد، ايجاد ناراحتي بسيار جدي مي نمايد. علاوه بر اين بعضي از اجزا قابل احترق بوده كه رعايت اصول و ملاحظات ايمني را حتمي و ضروري مي سازد. اماكني كه در آنها اقدام به مصرف آپوكسي مي گردد، بايستي از تهويه مؤثر و مطلوبي برخوردار باشند. خصوصاً هنگامي كه اپوكسي ها در فضايي محدود و سر بسته به كار گرفته مي شوند.
8- بايد توجه داشت كه بين مدول الاستيسيته (ضريب ارتجاعي) اپوكسي ها و ضريب ارتجاعي بتن مادر و همچنين بين ضريب انبساط حرارتي اين دو، اختلاف فاحش و قابل تأملي وجود دارد كه در صورت نياز، انجام مقايسه و به كارگيري تمهيدات لازم ضروري است. اختلاف قابل ملاحظهء ضرايب فوق الذكر باعث تشكيل تنشهاي برشي در مرز بين لايه اپوكسي و بتن قديم گرديده و در صورت ازدياد بيش از حد، باعث جدا شدگي دو سيستم از يكديگر مي شود.

درزگيری های ارتجاعی (ELASTOMERIC SEALANTS)

درزگيری های ارتجاعی (ELASTOMERIC SEALANTS)
از اين مواد براي پر كردن تركهاي زنده استفاده مي گردد. از وظايف اين گونه مواد آن است كه از نفوذ آب، خاشاك و آلودگيها جلوگيري كرده، انبساط و انقباض مداوم و مورد نظر از خود نشان داده و چسبندگي خوبي را به اطراف و لبه تركها داشته باشد. اساساً اين گونه مواد شامل سيستمهاي گرم و سرد مي باشند. اثرات جوي، حرارتهاي زياد، دماهاي پايين، عبور و مرور، اثرات محيطي، چسبندگي و خاصيت ارتجاعي اين گونه مواد بايستي قبل از انتخاب، به طور دقيق و كامل مورد بررسي قرار گيرند.

رزينه (RESINS)
رزينهاي مصنوعي يا سينتتيكي (SYNTHETIC) كه در صنعت راه و ساختمان به كار گرفته مي شوند، از توليدات صنايع پتروشيمي مي باشند. انواع اين رزينها بسيار زياد و گسترده بوده ولي از جمله آنهايي كه بيشتر در اين صنعت معمول هستند، مي توان اپوكسيها (اپوكسيدها نيز گفته مي شوند)، پلي استرها، پلي يورتانها، اكريليك ها، پلي وينيل استاتها و استيرن بوتادين ها، را نام برد. از آنجا كه سه گروه آخري اساساً براي باروري (IMPREGNATION) و يا همراه سيمان پرتلند معمولي به كار گرفته مي شوند، تنها به شرح سه گروه اولي يعني اپوكسي ها، پلي استرها و پلي يورتانها در اين بخش مي پردازيم.
اپوكسيها (EPOXIES)
نام اپوكسي از اين واقعيت منشأ مي گيرد كه مولكولهاي اين سيستم از رزينها، داراي كربن و اكسيژن هستند و به همين علت اپوكسيدها ناميده مي شوند. اتم اكسيژن به دو اتم كربن اتصال دارد كه خود اين اتمهاي كربن نيز به طرق ديگري به يكديگر متصل هستند. بنابراين ساده ترين نوع اپوكسيدها، اكسيد اتيلين مي باشد كه واكنش(REACTIVITY) رزينهاي اپوكسي وابسته به نوع گروههاي اكسيد ايتلن مي باشد. گروههاي اپوكسيد به خاطر داشتن ساختمان مولكولي خاص، داراي مشخصه عكس العمل (REACTIVITY) بسيار بالايي بوده و در واقع مي توانند با بيش از 50 نوع نمونه (SPECIES) شيميايي مخلوط شده و سيستمهاي عمل آمده و سخت شده رزيني را ايجاد كنند. از انواع مواد عمل آورنده اي كه بعضي از اوقات سخت كننده (HARDENERS) نيز گفته مي شوند، مي توان آمين ها، آميدها، استرها، تريفلوريدبرن و غيره را نام برد.
بايد توجه داشت كه تفاوت در به كارگيري مواد عمل آورنده(CURING AGENTS) ، با محصولات رزيني سخت شده (SET) خصوصيات مختلفي را ايجاد مي نمايد. لذا با توجه به عملكرد فيزيكي كه از يك سيستم رزيني انتظار مي رود، مواد عمل آورنده يا (CURING – AGENTS) را بايستي طوري انتخاب كرد كه انتظار مذكور حاصل گردد. با اين حال رزينهايي كه در عمل مورد استفاده قرار مي گيرند هر كدام حاصل اختلاط و تركيب چند سيستم مي باشند كه با نسبتهاي دقيق مخلوط و تركيب شده اند. اين امر از عهده يك عمل آورنده خارج بوده و معمولاً به اين طريق فرمول دهندگان، عوامل اصلي تشكيل دهنده رزينها را خريداري و با اطلاع كافي از خصوصيات عمل آورنده هاي مختلف، با دقت و توجه به سيستم رزين در عمل و پس از توزين و مخلوط نمودن دقيق نسبتهاي لازم از پايه و عمل آورندهء رزينها، رزين مورد نظر را مي سازند.
نكته قابل توجه اين است كه بعضي اوقات براي دسترسي به خصوصياتي، ممكن است علاوه بر پايه و عمل آورنده رزيني، از موادي نيز به صورت پر كننده و تغيير دهنده، در ساخت اوليه رزين مورد نظر كمك گرفته شود. از سال 1940 كه اپوكسي ها در صنعت راه و ساختمان به كار گرفته شدند، از آنها براي چسباندن قطعه هاي ساختماني، تزريق تركها، پوششها، تعميرات تكه اي (PATCH)، تحكيم پيچها، تحكيم پايهء ماشين آلات، به كارگيري در سطوح قابل سايش، اعمال در كارهاي زير آبي و به عنوان ماده چسباننده استفاده شده است. دلايل عمده علاقه و موارد استفاده مهندسين از رزينهاي اپوكسي را، مي توان به شرح زير توصيف نمود:
(الف) دارا بودن ويسكوزيته (غلظت) پايين كه نفوذ آن را آسان مي سازد.
(ب) بسته به نوع عمل آمرنده و دماي محيط، رزينهاي اپوكسي در مدت زمان كوتاهي عمل آمده و سخت مي شوند.
(پ) با توجه به اينكه سيستم اپوكسي رزينها طوري فرمول بندي شده است كه خالي از حلال مي باشد، تغييرات در نحوه قرار گيري و ترتيب مجدد مولكولها در زمان عمل آوري (CURING) سيستم بسيار اندك بوده و جمع شدگي در موقع سفت شدن نيز در حد پايين مي باشد. همچنين اين سيستمها به هنگام عمل آوري و تركيبات داخلي، دچار واكنشهاي غيره منتظره نمي گردند.
(ت) دارا بودن قدرت چسباندن بسيار بالا.
با وجود امتيازات فوق الذكر اپوكسيها، عوامل محدود كننده اي نيز وجود دارند كه موقع انتخاب اين سيستمها بايستي دقيقاً مد نظر قرار گيرند.

بتن، ملات و دوغاب ساخته شده از سيمان پرتلند معمول

بتن، ملات و دوغاب ساخته شده از سيمان پرتلند معمول
(ORDINARY PORTLAND CEMENT CONCRETE, MORTAR AND GROUT)
اين سيستمها كه به عنوان مواد تعميري در نظر گرفته مي شوند، امتيازاتي از قبيل: تغيير حجم مشابه با بتن مادر، شباهت ظاهري، ارزاني نسبي در مقايسه با ساير سيستمها و در دسترس بودن و موجود بودن دانش لازم در مورد خود سيستمها را، دارا مي باشند. در حالي كه جايگزين كردن قسمتهايي از سازه و همچنين نقاطي كه عميقاً نياز به تعمير دارند، با بتن انجام مي گيرد؛ ملات براي قسمتهايي كه كمتر از 35 ميليمتر عمق دارند. بايد توجه داشت كه اندازه سنگدانه بتن نيز مي تواند در انتخاب سيستم تعميري دخالت داشته باشد. نلات سيماني را مي توان با دست، پمپ و يا جريان ثقلي بر روي قسمتهاي تعميري اعمال نمود. خصوصاً در نقاطي كه عمق تعمير زياد نبوده و جريان روان و مداوم (CONSISTENCY) دوغاب مورد نياز نباشد، بايستي از ملات استفاده نمود.
دوغاب براي جاهايي مصرف مي شود كه عمق تعمير كم بوده و يا قسمتهاي مورد تعمير قابل رؤيت نيستند. دوغاب را مي توان با استتفاده از جريان ثقلي و يا پمپ اعمال نمود. بايستي توجه داشت كه دوغاب به علت داشتن آب زياد، پس از خشك شدن بيش از ملات و يا بتن با دانه بندي خوب، جمع شدگي حاصل مي كند. در مواردي كه دوغاب به عنوان سيستم تعميري مد نظر قرار مي گيرد، بهتر است دوغابهاي انحصاري با مشخصه هاي فني خاص را مورد توجه و بررسي قرار داد.

مواد تعميری بتن (REPAIR MATERIALA)

مواد تعميری بتن (REPAIR MATERIALA)
در اين بخش موادي كه در تعميرات بتني معمول است، شرح داده شده اند.

بنونيت (BENTONITE)
اين ماده كه از صخره و يا سنگPULVERISED ROCK استخراج شده از خاكسترهاي آتشفشاني است و داراي درصد بالايي از املاح (مينرال) رس است. بنتونيت در تماس با آب تا حدود 30 برابر حجم اوليه خود آب جذب نموده و منبسط مي گردد. محصول به دست آمده داراي شكل ژله مانند بوده و به صورت سد كننده نفوذ و گذر آب عمل مي كند. از اين ماده براي جلوگيري از نشت آب در زير زمينهاي موجود، استخرها، مخازن آب، حوضچه ها، كانالهاي آبياري، سدها و تأسيسات مشابه استفاده مي شود. هنگام مصرف بنونيت مي توان آن را به صورت خشك كه در درون حفره ها و منافذ سطوح قرار داده مي شود و يا به صورت ژل، به كار برد.

پوششهاي قيري(BITUMINOUS COATINGS)
اين سيستمهاي پوششي عبارتند از: آسفالت و يا موادي چون قطران ذغال سنگ (COAL – TAR). اين مواد موقعي كه آب بند نمودن بتن و يا حفاظت آن در مقابل عوامل جوي مورد نظر باشند به كار گرفته مي شوند. از جمله مشخصات اين مواد مي توان ارزاني و شناخته شدن آن بين دست اندركاران را نام برد. از خصوصيات ديگر اين پوششها آن است كه ضخامت لايه اعمالي را مي توان متناسب با عملكرد خواسته شده از سيستم، تغيير داد. از معايب اين گونه پوششها مي توان نياز به تجديد متناوب، متصاعد شدن بوي بد، كثيفي (MESSINESS) به هنگام اعمال لايه، خشك شدن و ترك خوردن در مقابل نور خورشيد، حساسيت آنها نسبت به درجه حرارت محيط و آسيب پذيري و از بين رفتن اين پوششها در با بعضي محلولها از قبيل بنزين را، ذكر نمود.

انواع روش تعمیر بتن

انواع روش تعمیر بتن
روشهاي سطلي (DUMPBUCKET METHODS)
در اين روش سطلهايي را از مواد تعميري پر كرده و بر روي نقاطي كه بايد تعمير شود قرار مي دهند. اگر اين روش براي تعميرات زير آبي به كار گرفته شود، قسمتي از مواد تعميري هر سطل به علت شسته شدن (WASH- OUT) از بين رفته و در نتيجه حفره هاي لانه زنبوري در سيستم تعمير شده به وجود مي آيد. جهت جلوگيري يا به حداقل رساندن حفره هاي لانه زنبوري، بايستي از مخلوطي با درجه چسبندگي (COHESIVE) بالا استفاده نمود. بايد به خاطر داشت كه اين روش، مناسب مكانهايي است كه به اندازه كافي وسيع بوده و عمل خالي كردن سطل داراي مواد تعميري، بدون آسيب رساندن به قالب امكان پذير باشد.

روش قيفي (HOPPER METHODS)

در اين روش، لوله سخت و يا ارتجاعي به يك قيف (HOPPER) كه منبع تغذيه اي مواد تعميري است، اتصال دارد. با اينكه در شروع عمليات، خروجي لوله بر روي كف قرار مي گيرد، اما به تدريج كه جريان مواد تعميري ادامه مي يابد، خروجي لوله پايين تر از سطح مواد واقع شده و امكان تماس مواد را با آب كه ممكن است در اطراف وجود داشته باشد، قطع كرده و يا به حداقل مي رساند. در اين سيستم جريان مواد به طريقه ثقلي صورت مي گيرد.
روش پمپ (PUMP METHOD)
اين روش شباهت زيادي به روش HOPPER دارد (قسمت 2-2-13) و فرق اساسي اين دو روش در آن است كه در اين روش به جاي استفاده از جريان ثقلي، از يك پمپ داراي فشار استفاده مي شود كه فشار آن را نيز مي توان تغيير داد.

روش كيسه اي (BAGGED METHOD)
اين روش مشابه روش پيش آكنده (PREPACKED) مي باشد. تفاوت اين روش با روش مذكور در آن است كه در اين سيستم سنگدانه هاي درشت درون قالبي قرار داده شده و سپس فضاهاي خالي بين سنگدانه ها با تزريق ملات روان يا دوغاب پر مي گردد.
انتخاب مواد و مصالح مصرفي در بهسازي سازه هاي بتني از اهميت ويژه اي برخوردار است. به همين دليل در اين بخش علاوه بر دوغاب، ملات و بتن ساخته شده از سيمان معمولي، مواد جديد شيميايي مناسبي كه براي اين منظور متداول گرديده شرح داده شده است. مواد و مصالحي كه براي سازه هاي بتني زير آبي مورد نياز است نيز مبسوط تر مورد بررسي قرار گرفته است.

طريقه معمول مرمت قسمتهاي خراب شده با استفاده از مواد شكل پذير

طريقه معمول مرمت قسمتهاي خراب شده با استفاده از مواد شكل پذير (CONVENTIONAL REPLACEMENT USING PLASTIC MATERIALs)
در اين روش پس از كندن و خارج كردن بتن نامرغوب (نامناسب و ناسالم)، قسمتهاي بر داشته شده را مي توان با استفاده از ملات، بتن، سيمان معمولي و يا ساير موادي كه براي تعميرات تكه اي يا وصله پينه اي (PATCH)به كار مي روند، جايگزين نمود. بايستي توجه داشت كه اين گونه مواد، شامل مواد الاستومري (ارتجاعي) نمي باشند. اين روش يكي از روشهاي بسيار معمول در تعميرات سازه هاي بتني بوده و مناسب جاهايي است كه عامل خرابي تكرار نشده و يا كاملاً از بين رفته باشد.

باروري توسط خلاء (VACUUM IMPREGNATION)
در اين روش، معمولاً قسمت آسيب ديده به وسيله صفحه پوليتن (POLYTHENE SHEET ) پوشانده شده، سپس عمل خشك كردن سطح با استفاده از خلأ (VACUUM) انجام پذيرفته و منافذ كاملاً مسدود مي شوند. پس از اطمينان كامل از هوابند و آب بند بودن سيستم، موادي كه قرار است بر روي سطوح و خلل و فرج آسيب ديده اعمال شود، مورد مصرف قرار مي گيرند.
در اين روش ادعا شده است كه از طرفي به دليل ايجاد خلأ در قسمتهاي اطراف منطقهء آسيب ديده و از طرف ديگر به دليل اينكه رزين و يا ساير بارور كننده (IMPREGNANT) به توسط فشار اتمسفر درون منافذ و خلل و فرج تزريق مي گردند، مواد بارور كننده به درون منافذ كاملاً نفوذ كرده و حتي تركهاي مويي را نيز به واسطه عمل موئينگي CAPILLARY پر مي نمايد، لذا پس از انجام باروري (IMPREGNATION) هيچگونه حفره اي باقي نمي ماند. به عنوان مقايسه، بايد توجه داشت كه در سيستم باروري (IMPREGNATION) با فشار، ممكن است مواد، كاملاً منافذ و خلل و فرجها را پر نكند. تشكيل حفره هاي هوادار و يا وجود ذرات خاشاك و غيره از استحكام پوشش كاسته و در نتيجه رسيدن به يك پوشش كامل و بي نقص را تقريباً غير ممكن مي سازد.

بخيه زنی ترک های بتن (STITCHING)

بخيه زنی ترک های بتن (STITCHING)
اين روش در موقعي به كار گرفته مي شود كه تركهاي زيادي روي سطح بتن ظاهر شده و بايستي براي به دست آوردن و حفظ مقاومت سازه اي، آنها را مسدود كنيم. در اين روش المانهاي "U" شكل با پايه هاي كوتاه در عرض تركها در درون حفره هاي تعبيه شده، قرار گرفته (ANCHORED يا مهاري) و سپس اين حفره ها با ملاتهاي روان يا دوغاب كه خاصيت جمع شدگي ندارند، پر مي شود. براي جلوگيري از تمركز تنشها، المانهايي با اندازه هاي متفاوت در جهات مختلف از نظر صفحه تركها (PLANE)، در نظر گرفته مي شود. نكته اي كه بايستي به هنگام به كارگيري اين روش در نظر داشت؛ آن است كه هرچه تركها بيشتر سخت (STIFF) گردند،احتمال به وجود آمدن ترك در جاهاي ديگر بيشتر مي شود. چارهء كار، آن است كه يك لايه بتن مسطح بر روي محلهايي كه بحراني هستند، اعمال گردد.

تـنـيـدن (STRESSING)
اگر در محلهاي مورد تعمير، تركها در منطقه بسيار وسيعي ظاهر شده باشد، به طوري كه بخيه زدن (STITCHING) بسيار گسترده اي را ايجا ب نمايد، ممكن است راه حل تنيدن (STRESSING) ، را مد نظر قرار داد. در روش تنيدن (STRESSING)، ميلگرد يا كابلهايي در منطقهء بتن آسيب ديده كار گذاري شده و سپس به آنها تنشهاي از پيش محاسبه شده را وارد كرده و در نهايت مهارشان مي نماييم. در اين روش بايستي دقت كافي مبذول گردد تا عمل تنيدگي (STRESSING) باعث به وجود آمدن تركهايي در مناطق ديگر نشود.
درزگيري (CAULKING)
در اين روش، گسل يا RUPTURE (تركهاي باريك ايجاد شده در بتن) با ماده اي پر مي شود كه حالت پلاستيك دارد. از خصوصيات اين مواد آن است كه نه مثل ملات روان و دوغاب، جاري مي شود و نه مثل ملات خشك، سفت مي ماند، بلكه حالت پلاستيكي دارد. در صورتي كه تركهايي كه بايستي پر شوند غير فعال (DORMANT) باشند، مي توان از ملات ساخته شده از سيمان پر تلند و يا ملاتي كه خاصيت انبساطي داشته باشد استفاده نمود. اما اگر تركهاي مذكور فعال باشند، بايستي از مواد ارتجاعي (ELASTOMERIC) كه از خاصيت ارتجاعي برخوردار هستند استفاده گردد. در بعضي مواقع و با توجه به شرايط خاصي، ممكن است عمل درزگيري با فشار نيز انجام پذيرد.

پوشش (COATING)

در اين روش نازكي به حالت مايع يا پلاستيك روي قسمتهايي از سطح بتن آسيب ديده و يا در معرض خرابي است اعمال مي گردد. در موقع انتخاب پوشش مذكور، دقت كافي بايستي مبذول گردد تا لايه محافظ حاصله داراي مشخصات مورد نظر باشد. اين پوشش را مي توان با برس، غلتك و يا به طريقه پاشيدن (اسپري) اعمال نمود. پايداري اين گونه پوششها، بسيار متفاوت است. اين پوششها اغلب براي جلوگيري از نفوذ آب، محافظت در برابر عوامل مخرب شيميايي و ايجاد پايداري و دوام بيشتر براي سطح بتن در مقابل آمد و شد زياد و سنگين كاربرد داشته و يا ممكن است پوشش فقط جنبه ظاهري و زيبايي داشته باشد.

بتن پاشي (SHOTCRETING)

بتن پاشي (SHOTCRETING)
به روش شاتكريت يا بتن پاشي، روش اعمال بتن يا ملات به طريقه هوايي يا پنوماتيك (PNEUMATIC) نيز اطلاق مي گردد. در اين روش بتن يا ملات با استفاده از فشار هوا به داخل حفره ها، كانالها، قالبها … و سطوحي كه بايستي تعمير گردند، پرتاپ مي شود. اگر اندازه سنگدانه مخلوط كوچكتر از 6 ميليمتر باشد، روش را گانيت (GUNITING) مي خوانند.
اصولاً روش بتن پاشي و يا شاتكريت به دو گروه «تر» و «خشك» تقسيم مي شود. در روش «تر»، عمل مخلوط شدن آب، سيمان و سنگدانه قبلاً مخلوط شده و سپس مواد مخلوط شده با فشار پرتاپ مي گردند. ولي در روش «خشك»، پس از اينكه سيمان و سنگدانه مخلوط شدند، اين مخلوط با فشار پرتاپ شده و در سر نازل (شيلنگ) آب به مخلوط اضافه مي گردد. معمولاً اين سيستم در جاهايي به كار گرفته مي شود كه سطح تعميري وسيع بوده و عمق تعمير در حدود 10 سانتيمتر باشد. همچنين در جاهايي كه عمل آوري لايه تعميري مشكل بوده و يا روشهاي عمل آوري معمول در صنعت بتن، اثر مطلوب را نداشته باشند، مي توان از اين سيستم بهره جست.
نكته اي را كه بايستي در اين روش به خاطر داشت، آن است كه سطح نهايي تعميرات صاف نبوده و بسته به اندازه سنگدانهء مخلوط، داراي زبري و ناهمواري است.