قنداق كردن بتن (JACKETING)

قنداق كردن بتن (JACKETING)
براي اينكه مقاومت بتن را در مقابل عوامل مخرب و مزاحمي كه باعث خرابي و خرد شدن آن مي شود، بالا بريم، مي توانيم از مواردي از قبيل فلزات، لاستيك، پلاستيك و يا بتن با مقاومت بالا، جهت پوشش دادن سطح بتني مورد نظر استفاده كنيم. عامل پوششي (حفاظتي) را مي توان با استفاده از ميخ، پيچ، پرچ، چسب، مواد و يا عمل ثقلي روي سطح بتن مورد نظر تثبيت نمود. معمولترين بخشهايي كه در آنها از سيستمJACKETING استفاده مي شود، عبارتند از: تانكها و مخازن، لوله ها، سرريزها، شمعها و غيره كه در معرض عوامل ساينده و يا خورنده قرار دارند.
بتن با سنگدانه از پيش آكنده (PREPLACED AGGREGATE CONCRETE)
در اين روش، سنگدانه هايي كه از نظر دانه بندي داراي شكاف هستند (GAP- GRADED) در داخل حفره ها و يا كانالهايي قرار داده مي شوند و سپس با استفاده از آب، اين سنگدانه ها را كاملاً اشباع مي نمايند (در بعضي اوقات خود كانال و يا حفره از قبل پر از آب مي باشد). سپس ملات و يا دوغاب از پايين ترين نقطه به وسيله پمپ وارد سيستم مي شود، به گونه اي كه آب موجود را جا به جا مي نمايد. اين روش براي محلهايي كه در دسترس نيستند مانند بتنهاي مغروق، بسيار مناسب مي باشد. در مواقعي اين روش به همراه روش قنداق كردن JACKETING نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. از اين روش در موارد تعمير شمعها، پايه ها،ستونها،ديوارهاي حائل ABUTMENTS,RETAININGWALLSBASEPLATES, (كف ستون)، تونلها و DAWS استفاده مي گردد.
اگرچه چسبندگي خوب و جمع شدگي كم (LOW SHRINKAGE) از جمله خصوصيات اين روش مي باشد، معذالك خلل و فرجهايي در داخل ين بتن يافت مي شود. با توجه به مهارت و تجهيزات فني پيشرفته كه از ضرورتهاي به كارگيري اين روش مي باشد؛ كار بايستي حتماً به وسيله يا تحت نظر پيمانكاران متخصص انجام گيرد.
لايه هاي سطحي (THIN OR REGULAR RESURFACING)
در اين روش يك لايه يكنواخت (UNIFORM) از مواد تعميري بر روي سطح گسترده اي از بتن اعمال مي شود. اين شيوه بيشتر در تعميرات سطحي كفها و محلهاي عبوري كه از نظر سازه اي يعني استحكام، داراي مقاومت كافي بوده ولي سطح بتن دچار فساد و خرابي و خردشدگي شده است، به كار مي رود.
اعمال يك لايه نازك روي سطح (THIN RESURFACING) را اغلب TOPPING (لايهء رويي) مي نامند كه در اين صورت ضخامت لايه كمتر از پنج سانتيمتر مي باشد. همچنين لايه هاي تعميري كه ضخامت آنها بيش از 5cm باشد، لايه منظم سطحي (REGULAR RESURFACING) ناميده مي شوند.

طرق مختلف ترميم بتن(REPAIR TECHIQUES)

طرق مختلف ترميم بتن (REPAIR TECHIQUES)
در اين قسمت، روشهاي مختلف ترميمي كه در صنعت بتن معمول هستند، شرح داده مي شوند. اين روشها شامل پر كردن تركها، جايگزين نمودن قسمتهايي از سازه كه از دست رفته اند، اضافه نمودن قطعات جديدي براي سازه موجود، اعمال حفاظهاي سطحي و همچنين تعميراتي است كه صرفاً جنبه زيباسازي دارند.
تزريق تركها (CRACK INJECTION)
تركهاي باريكي را مي توان به طريقه تزريق رزينهاي اپوكسي پر نمود. در اين روش، نقاط تزريق متناوباً با فواصل كوتاهي در طول ترك قرار داده شده و سپس سطح ترك كاملاً آب بند(SEAL) مي شود تا از فرار و نشست رزين در مدت تزريق جلوگيري گردد. روش تزريق به اين صورت است كه رزين از يك نقطه تزريق شده و سپس اطمينان حاصل مي گردد كه عمل تزريق تا نقطه بعدي كاملاً صورت گرفته و خلل و فرجهاي اطراف پر شده است. در اين روش، مواد تزريقي به صورت مداوم (لاينقطع) به ترتيب از نقاط مختلف تزريق، پمپ مي شود تا اطمينان حاصل گردد كه علاوه بر مسير اصلي ترك، كليه خلل و فرجها نيز كاملاً پر شده اند.
در صورتي كه كه ابتدا و انتهاي ترك در يك سطح (از جهت ارتفاع) نباشد تزريق بايستي از پايين ترين نقطه آغاز و به بالاترين نقطه ختم گردد؛ و همچنين براي حصول اطمينان از پر شدن مطلوب ترك از مواد تزريقي، از لوله هاي شفاف استفاده مي شود.

اثرات جوي و محيطي اثرات نامطلوب مواد شيميايي مخرب

اثرات جوي و محيطي
اثرات نامطلوب مواد شيميايي مخرب
عمليات ترميمي(REMEDIAL- ACTION)
پس از اينكه عامل يا عوامل سازه دقيقاً مشخص شد، مهندسين مسؤول با در نظر گرفتن هزينه اقدامات لازم، عملياتي را كه براي استفاده و ادامه بهره برداري از سازه براي مدت مورد نظر ضروري است، به كارفرما ارائه مي دهند. اين عمليات ممكن است شامل خراب كردن و از بين بردن كامل سازه و ساخت مجدد آن باشد يا اينكه تعميرات اساسي صورت گيرد و يا اينكه روشهايي اتخاذ شود تا پيشروي خرابي و فرسودگي را در سازه كاهش دهد. البته اين امر يعني كاستن از سرعت پيشرفت خرابي در سازه، در مواقعي ضرورت مي يابد كه امكان تعميرات اساسي پيشگيري كننده وجود نداشته باشد، مانند تخريبي كه علت اصلي آن عكس العمل واكنش قليايي- سيليكا(ALKALI- SILICA) مي باشد.
در هر حال اگر در مراحل تشخيص و ارائه راه حل، تعمير سازه به عنوان تصميم مقتضي، اتخاذ شده باشد، با در نظر گرفتن نوع سازه بتني، طرق متعددي براي اجراي اين تعميرات موجود مي باشد كه اعم آنها عبارتند از:
(الف) جايگزين نمودن تمام يا قسمتي از المانهاي سازه
(ب) تزريق و تلقيح تركها
(پ) چسباندن المانهاي فلزي كمكي (مانند آرماتور، صفحات فلزي، بخيه و …)
(ث) پوششها
از آنجا كه با توجه به موقعيت و موضع مناطق تحت تعمير سازه، ممكن است عمل تعمير در شرايط كاملاً خشك، نيمه خشك، و داخل آب (مغروق) انجام گيرد، مطالبي كه در پي خواهد آمد، شامل تمامي روشهاي مرتبط و معمول در صنعت بتن مي باشد.
 آماده سازي سطوح(SURFACE PREPARATION)
قبل از انجام و اعمال سيستم تعميري، سطوح بتن مادر (قديم) بايستي كاملاً آماده گردد. از جمله اهداف اصلي آماده سازي سطوح را مي توان موارد زير ذكر نمود:
(الف) بر طرف نمودن تمامي تكه ها و قطعه هاي نا مناسب و نرم و جدا شدهء بتني جهت ايجاد سطحي مناسب با مقاومت كافي.
(ب) تميز نمودن تمامي سطوح از آلودگيها. اين آلودگيها مانع از ايجاد چسبندگي لازم بين لايه تعميري و بتن مادر مي گردند.
(پ) آشكار نمودن و در دسترس قرار دادن طول و يا عمق آرماتورها براي تميز كردن، تقويت، پوشش و…
(ت) ازدياد درجه زبري سطوح بتني جهت ايجاد سطح تماس بيشتر بين بتن مادر و لايه تعميري و همچنين ازدياد قفل و بست مكانيكي.
تميز نمودن با اسيد، شستن با اسيد، اسيد خراشي(ACID ETCHING)
اين روش، علاوه بر تميز نمودن، درجه زبري سطح را نيز افزايش مي دهد. با توجه به اهداف تعميرات مورد نظر، اسيد هيدروكلريك رقيق شده را روي سطح بتني ريخته و سپس با برس زبر سطح مذكور را با شدت مي سايند، تا زماني كه عمل ايجاد حباب متوقف گردد. پس از كاربرد اسيد مذكور، سطوح بتني سريعاً با آب شستشوي كامل داده شده، به طريقي كه آب بر روي سطح جاري گردد و آلودگيهاي اسيدي را از بين ببرد. درجه زبري سطح بتن بستگي خواهد داشت به قدرت اسيد و عمل برس زدن. از آنجا كه اسيد مذكور براي پوست ضرر دارد، لازم است كه اقدامات ايمني مناسبي جهت اجتناب از آلودگي به اسيد و همچنين تهويه مناسب صورت گيرد. لازم به يادآوري است كه علاوه بر اسيد هيدروكلريك، اسيد ارتوفسفريك نيز براي تميز كردن سطوح بتني به كار گرفته شده است.
رس زدن (WIRE BRUSHING)
در نقاطي كه قطعات و تكه هاي شل روي سطوح بتني چسبيده است، استفاده از برس زدن جهت تميز نمودن سطوح، از معمولترين روشها مي باشد. مثلاً در مناطقي كه جلبكها و گياهان دريايي روييده اند اين روش به كار مي رود. نقطه ضعف اين روش كند بودن آن مي باشد و عملاً وقت زيادي جهت حصول نتايج مطلوب صرف مي شود.
چكش زدن(JACKHAMMERING)
اين روش در مواقعي مورد استفاده قرار مي گيرد كه علاوه بر برطرف نمودن تكه ها و قطعات شل، ايجاد زبري لازم بر روي سطوح از اهداف آماده سازي باشد.
سند بلاست و گريت بلاست (شن و ساچمه پاشي)(SAND OF GRIT BLASTING)
اين روش يكي از روشهاي بسيار مناسب است، چرا كه علاوه بر تميز نمودن سطوح بتني، طريقه ايده آلي نيز جهت تميز نمودن سطوح آرماتورها ساير فلزات از زنگ زدگي و ساير آلودگيها به شمار مي آيد. اين روش علاوه بر تميز نمودن سطح، درجه زبري سطوح را نيز افزايش مي دهد. بايستي توجه داشت كه گرد خاك حاصله در اين روش آن را بر جاهاي بسته مناسب نمي سازد.
وترجت (آب فشاري) با مواد ساينده و بدون آن (WATER JETTING WITH OR WITHOUT ABRASIVE)
اين روش كه وترجت با فشار بسيار بالا مي باشد، هم مي تواند به همراه مواد ساينده از قبيل شن و ساچمه به كار كرفته شود و هم بدون مواد ساينده. از امتيازات اين روش آن است كه بدون توليد گرد و خاك، سطوح بسيار تميزي ايجاد مي كند كه علت اين امر وجود آب مي باشد. بايستي توجه داشت كه در اين روش رعايت موارد ايمني از اهميت ويژه اي برخوردار است.
روشهاي ديگر(OTHER METHODS)
علاوه بر روشهايي كه شرح آنها گذشت، روشهايي نيز از قبيل جت آتش (فواره آتش)، عمل آوري توسط تفنگهاي سوزني، سائيدن، اسكراپر دستي و دستگاههاي دوار برقي، موجود مي باشد كه بسته به شرايط محيط، سطح بتن تعميري و انتظاراتي كه از تعميرات مي رود، مورد استفاده واقع مي شوند.

فرسودگی بتن - قسمت دوم

فرسودگی بتن
۱ـ۵- حملات سولفاتی (SULPHATE ATTACK)
محلول نمکهای سولفاتی از قبیل سولفاتهای سدیم و منیزیم به دو طریق می توانند بتن را مورد حمله و تخریب قرار دهند. در طریق اول یون سولفات ممکن است آلومینات سیمان را مورد حمله قرار داده و ضمن ترکیب، نمکهای دوتایی از قبیل:THAUMASITE و ETTRINGITEتولید نماید که در آب محلول می باشند. وجود این گونه نمکها در حضور هیدروکسید کلسیم، طبیعت کلوئیدی(COLLOIDAL) داشته که می تواند منبسط شده و با ازدیاد حجم، تخریب بتن را باعث گردد. طریق دومی که محلولهای سولفاتی قادر به آسیب رسانی به بتن هستند عبارتست از: تبدیل هیدروکسید کلسیم به نمکهای محلول در آب مانند گچ (GYPSUM) و میرابلیت MIRABILITE که باعث تجزیه و نرم شدن سطوح بتن می شود و عمل LEACHING یا خلل و فرج دار شدن بتن به واسطه یک مایع حلال، به وقوع می پیوند.
1-6- حريق (FIRE)
سه عامل اصلي وجود دارد كه مي توانند مقاومت بتن را در مقابل حرارت بالا تعيين كنند. اين عوامل عبارتند از:
(الف) توانايي بتن در مقابله با گرما و همچنين عمل آب بندي، بدون اينكه ترك، ريختگي و نزول مقاومت حاصل گردد.
(ب) رسانايي بتن (CONDUCTIVITY)
(ج) ظرفيت گرمايي بتن(HEAT CAPACITY)
بايد توجه داشت دو مكانيزم كاملاً متضاد انبساط (EXPANSION) و جمع شدگي مسؤول خرابي بتن در مقابل حرارت مي باشند. در حالي كه سيمان خالص به محض قرار گرفتن در مجاورت حرارتهاي بالا، انبساط حجم پيدا مي كند، بتن در همين شرايط يعني در معرض حرارتهاي (دماي) بالا، تمايل به جمع شدگي و انقباض نشان مي دهد. چون حرارت باعث از دست دادن آب بتن مي گردد، نهايتاً اينكه مقدار انقباض در نتيجه عمل خشك شدن از مقدار انبساط فراتر رفته و باعث مي شود جمع شدگي حاصل شود و به دنبال آن ترك خوردگي و ريختگي بتن به وجود مي آيد .به علاوه در درجه حرارت 400 درجه سانتي گراد، هيدروكسيد كلسيم آزاد بتن كه در سيمان پر تلند هيدراته شده موجود است، آب خود را از دست داده و تشكيل اكسيد كلسيم مي دهد. سپس خنك شدن مجدد و در معرض رطوبت قرار گرفتن باعث مي شود، تا از نو عمل هيدراته شدن حاصل شود كه اين عمل به علت انبساط حجمي موجب بروز تنشهاي مخرب مي گردد. هچنين انبساط و انقباض نا هماهنگ و متمايز (DIFFERENTIAL EXPANSION AND CONTRACTION)مواد تشكيل دهنده بتن مسلح مانند آرماتور، شن، ماسه و ... مي توانند در ازدياد تنشهاي تخريبي نقش مؤثري داشته باشند.
1-7- عمل يخ زدگي (FROST ACTION)
براي بتنهاي خيس، عمل يخ زدگي يك عامل تخريب مي باشد، چون آب به هنگام يخ زدن ازدياد حجم پيدا كرده و باعث توليد تنشهاي مخرب دروني شده و لذا بتن ترك مي خورد. تركها و درزهائيي كه نتيجه يخ زدگي و ذوب متناوب مي باشند، باعث مي گردند سطح بتن به صورت پولكي درآمده و بر اثر فرسايش، خرابي عمق بيشتري يابد بنابراين عمل يخ ز دگي بتن و ميزان تخريب حاصله، بستگي به درجه تخلخل و نفوذپذيري بتن دارد كه اين موضوع علاوه بر تأثير تركها و درزهاست.
1-8- نمكهاي ذوب يخ (DE-ICING SALTS)
اگر براي ذوب نمودن يخ بتن، از نمكهاي ذوب يخ استفاده شود، علاوه بر خرابيهاي حاصله از يخ زدگي، ممكن است همين نمكها نيز باعث خرابي سطحي بتن گردند. چون باور آن است كه خرابيهاي حاصل از نمكهاي ذوب يخ، در نتيجه يك عمل فيزيكي به وقوع مي پيوندد، غلظت نمكها، موجود بودن آبي كه قابليت يخ زدگي داشته باشد و در كل فشارهاي هيدروليكي و غشايي (OSMOTIC) نقش بسيار مهمي در دامنه و وسعت خرابيها ايفا مي كنند.
1-9- عكس العمل قليايي سنگدانه ها (ALKALI-AGGREGATE REACTION)
در اين قسمت مي توان از واكنشهاي "قليايي- سيليكا" و "قليايي- كربناتها" نام برد.
عكس العمل قليايي – سيليكا(ALKALI-SILICA) عبارتست از: ژلي كه از عكس العمل بين هيدروكسيد پتاسيم و سيليكاي واكنش پذير موجود در سنگدانه حاصل مي شود. بر اثر جذب آب، اين ژل انبساط پيدا كرده و با ايجاد تنشهايي منجر به تشكيل تركهاي دروني در بتن مي شود. واكنش قليايي –كربنات، بين قلياهاي موجود در سيمان و گروه مشخصي از سنگهاي آهكي (DOLOMITIC) كه در شرايط مرطوب قرار مي گيرند، به وقوع مي پيوندد. در اينجا نيز انبساط حاصله باعث مي شود تا تركهايي ايجاد شود يا در مقاطع باريك خميدگيهايي به وجود آيد.
1-10- كربناسيون(CARBONATION)
گاه لايه حفاظتي كه در مجاورت آرماتور داخل بتن موجود است، در صورت كاهش PH بتن اطراف، به كلي آسيب ديده و از بين مي رود. بنابراين نفوذ دي اكسيد كربن از هوا، عكس العملي را با بتن آلكالين ايجاد مي نمايد كه حاصل آن كربنات خواهد بود و در نتيجه درجه PH بتن كاهش مي يابد. همچنان كه اين عمل از سطح بتن شروع شده و به داخل بتن پيشروي مي نمايد؛ آرماتور بتن تحت تأثير اين عمل دچار خوردگي مي گردد. علاوه بر خوردگي، دي اكسيد كربن و بعضي اسيدهاي موجود در آب دريا مي توانند هيدروكسيد كلسيم را در خود حل كرده و باعث فرسايش سطح بتن گردند.
1-11- علل ديگر (OTHER CAUSES)
علل بسيار ديگري نيز باعث آسيب ديدگي و خرابي بتن مي شوند كه در سالهاي اخير شناسايي شده اند. بعضي از اين عوامل داراي مشخصات خاصي بوده و كاربرد بسيار موضعي دارند. مانند تأثير مخرب چربيها بر كف بتن كشتارگاه ها، مواد اوليه در كارخانه ها و كارگاههاي توليدي، آسيب حاصله از عوارض مخرب فاضلابها و مورد استفاده قرار دادن سازه هايي كه براي منظورها و مقاصد ديگري ساخته شده باشند، نه آنچه كه مورد بهره برداري است. مانند تبديل ساختمان معمولي به سردخانه، محل شستشو، انباري، آشپزخانه، كتابخانه و غيره. با اين همه اكثر آنها را مي توان در گروههاي ذيل طبقه بندي نمود:
(الف) ضربات و بارههاي وارده (ناگهاني و غيره) در صورتي كه موقع طراحي سازه براي اين گونه بارگذاريها پيش بينيهاي لازم صورت نگرفته باشد.

فرسودگی بتن - قسمت اول

فرسودگی بتن
علل مختلفی که باعث فرسودگی و تخریب سازه های بتنی می شوند - علائم هشدار دهنده که کار مرمت را الزامی می دارند.
۱- علل فرسودگی و تخریب سازه های بتنی (CAUSES OF DETERIORATIONS)
علل مختلفی که باعث فرسودگی و تخریب سازه های بتنی می شود همراه با علائم هشدار دهنده دیگری که کار تعمیرات را الزامی می دارند، در نخستین بخش از کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند:
۱ـ۱- نفوذ نمکها (INGRESS OF SALTS)
نمکهای ته نشین شده که حاصل تبخیر و یا جریان آبهای دارای املاح می باشند و همچنین نمکهایی که توسط باد در خلل و فرج و ترکها جمع می شوند، هنگام کریستالیزه شدن می توانند فشار مخربی به سازه ها وارد کنند که این عمل علاوه بر تسریع و تشدید زنگ زدگی و خوردگی آرماتورها به واسطه وجود نمکهاست. تر وخشک شدن متناوب نیز می تواند تمرکز نمکها را شدت بخشد زیرا آب دارای املاح، پس از تبخیر، املاح خود را به جا می گذارد.
 
۱ـ۲- اشتباهات طراحی (SPECIFICATION ERRORS)
به کارگیری استانداردهای نامناسب و مشخصات فنی غلط در رابطه با انتخاب مواد، روشهای اجرایی و عملکرد خود سازه، می تواند به خرابی بتن منجر شود. به عنوان مثال استفاده از استانداردهای اروپایی و آمریکایی جهت اجرای پروژه هایی در مناطق خلیج فارس، جایی که آب و هوا و مواد و مصالح ساختمانی و مهارت افراد متفاوت با همه این عوامل در شمال اروپا و آمریکاست، باعث می شود تا دوام و پایایی سازه های بتنی در مناطق یاد شده کاهش یافته و در بهره برداری از سازه نیز با مسائل بسیار جدی مواجه گردیم.
۱ـ۳- اشتباهات اجرایی (CON STRUCTION ERRORS)
کم کاریها، اشتباهات و نقصهایی که به هنگام اجرای پروژه ها رخ می دهد، ممکن است باعث گردد تا آسیبهایی چون پدیدهء لانه زنبوری، حفره های آب انداختگی، جداشدگی، ترکهای جمع شدگی، فضاهای خالی اضافی یا بتن آلوده شده، به وجود آید که همگی آنها به مشکلات جدی می انجامند.
این گونه نقصها و اشکالات را می توان زاییدهء کارآئی، درجهء فشردگی، سیستم عمل آوری، آب مخلوط آلوده، سنگدانه های آلوده و استفاده غلط از افزودنیها به صورت فردی و یا گروهی دانست.
۱ـ۴- حملات کلریدی (CHLORIDE ATTACK)
وجود کلرید آزاد در بتن می تواند به لایهء حفاظتی غیر فعالی که در اطراف آرماتورها قرار دارد، آسیب وارد نموده و آن را از بین ببرد.
خوردگی کلریدی آرماتورهایی که درون بتن قرار دارند، یک عمل الکتروشیمیایی است که بنا به خاصیتش، جهت انجام این فرآیند، غلظت مورد نیاز یون کلرید، نواحی آندی و کاتدی، وجود الکترولیت و رسیدن اکسیژن به مناطق کاتدی در سل (CELL)خوردگی را فراهم می کند.
گفته می شود که خوردگی کلریدی وقتی حاصل می شود که مقدار کلرید موجود در بتن بیش از ۶/۰ کیلوگرم در هر متر مکعب بتن باشد. ولی این مقدار به کیفیت بتن نیز بستگی دارد.
خوردگی آبله رویی حاصل از کلرید می تواند موضعی و عمیق باشد که این عمل در صورت وجود یک سطح بسیار کوچک آندی و یک سطح بسیار وسیع کاتدی به وقوع می پیوندد که خوردگی آن نیز با شدت بسیار صورت می گیرد. از جمله مشخصات (FEATURES ) خوردگی کلریدی، می توان موارد زیر را نام برد:
الف - هنگامی که کلرید در مراحل میانی ترکیبات (عمل و عکس العمل) شیمیایی مورد استفاده قرار گرفته ولی در انتها کلرید مصرف نشده باشد.
ب - هنگامی که تشکیل همزمان اسید هیدروکلریک، درجه PH مناطق خورده شده را پایین بیاورد. وجود کلریدها هم می تواند به علت استفاده از افزودنیهای کلرید باشد و هم می تواند ناشی از نفوذیابی کلرید از هوای اطراف باشد.
فرض بر این است که مقدار نفوذ یونهای کلریدی تابعیت از قانون نفوذ FICK دارد. ولی علاوه بر انتشار (DIFFUSION) به نفوذ(PENETRATION) کلرید احتمال دارد به خاطر مکش موئینه (CAPILLARY SUCTION) نیز انجام پذیرد. 

سازه های بتنی و مقابله با خوردگی بتن

سازه های بتنی
مقابله با خوردگی بتن


مسأله خوردگی فولاد در بتن از معضلات عمده کشورهای مختلف جهان است. این مسأله حتی در کشورهای پیشرفته همچون آمریکا، کانادا، ژاپن و بعضی کشورهای اروپایی هزینه های زیادی را برای تعمیر آنها به دنبال داشته است. به عنوان مثال درگزارش های اخیر بررسی پل ها در امریکا حدود 140،000 پل مسأله داشته اند. این مسأله در کشورهای در حال توسعه و در کشورهای حاشیه خلیج فارس بسیار شدیدتر بوده و سازه های بتنی زیادی در زمانی نه چندان طولانی دچار خوردگی و خرابی گشته اند. بررسی ها در این مناطق نشان می دهد که اگر مصالح مناسب انتخاب گردد، بتن با مشخصات فنی ویژه این مناطق طرح گردد، در اجرای بتن از افراد کاردان استفاده شود و سرانجام اگر عمل آوری کافی ومناسب اعمال شود، بسیاری از مسائل بتن بر طرف خواهد گشت. به هرحال برای پیشگیری در سال های اخیر روش ها و موادی توصیه و به کار گرفته شده است که تا حدی جوابگوی مسأله بوده است.
استفاده از آرماتورهای ضدزنگ و نیز آرماتورهای با الیاف پلاستیکیfrp یکی از این روش ها است که به علت گرانی آن هنوز کاملا توسعه نیافته است. به علاوه عملکرد دراز مدت این مواد باید پس از تحقیقات روشن گردد.
از روش های دیگر کاربرد حفاظت کاتدیک در بتن می باشد با استفاده از جریان معکوس با آند قربانی شونده می توان محافظت خوبی برای آرماتورها ایجاد نمود. این روش نیاز به مراقبت دائم دارد ونسبتا پرخرج است ولی روش مطمئنی می باشد.
برای محافظت آمارتور در مقابل خوردگی، چند سالی است که از آرماتور با پوشش اپوکسی استفاده می شود. تاریخچه مصرف این آرماتورها بویژه در محیط های خورنده نشان می دهد که در بعضی موارد این روش موفق و در پاره ای نا موفق بوده است. به هرحال اگر پوشش سالم بکار گرفته شود با این روش می توان حدود 10 تا 15 سال خوردگی را عقب انداخت.
استفاده از ممانعت کننده ها و بازدارنده های خوردگی بتن نیز به دو دهه اخیر برمی گردد. مصرف بعضی از این مواد همچون نیترات کلسیم و نیترات سدیم جنبه تجارتی یافته است. به هر حال عملکرد این مواد در تاخیر انداختن خوردگی در تحقیقات آزمایشگاهی و نیز در محیط های واقعی مناسب بوده است. بازدارنده های دیگری از نوع آندی و کاتدی مورد آزمایش قرار گرفته اند ولی دلیل گرانی زیاد هنوز کاربرد صنعتی پیدا نکرده اند.
برای محافظت بیشتر آرماتور و کم کردن نفوذپذیری پوشش های مختلف سطحی نیز روی بتن آزمایش و به کار گرفته شده است. این پوشش ها که اغلب پایه سیمانی و یا رزینی دارند با دقت روی سطح بتن اعمال می گردند. عملکرد دوام این پوشش به شرایط محیطی وابسته بوده و در بعضی محیط ها عمر کوتاهی داشته و نیاز به تجدید پوشش بوده است. روی هم رفته پوشش های با پایه سیمانی هم ارزانتر بوده و هم به علت سازگاری با بتن پایه پیوستگی و دوام بهتری در محیط های خورنده و گرم نشان می دهند.
با پیشرفت روزافرون انقلاب تکنولوژیک به ویژه در تولید بتن های خاص برای مناطق و شرایط خاص می توان از این بتن ها در ساخت وسازهای آینده استفاده نمود. دانش استفاده صحیح از مصالح، اجرای مناسب و عمل آوری کافی می تواند به دوام بتن ها در مناطق خاص بیفزاید. تحقیفات گسترده و دامنه داری برای بررسی دوام بتن های خاص در شرایط ویژه و در دراز مدت بایستی برنامه ریزی و به صورت جهانی به اجرا گذاشته شود.

سنگدانه های بتن

سنگدانه های بتن
•    بهترین منابع سنگدانه ها،در محل رودخانه ها می باشد که بسیار ساده و ارزان استخراج می گردند.
•    دانه های درشت رودخانه ای عموما گرد و دارای دانه بندی مناسب ولی مقاومت بتن ها کمتر می باشند.
•    مصرف سنگدانه های طبیعی (گرد گوشه با سطح صاف) در بتن،کارآئی بهتری می دهد.
•    سنگدانه های شکسته که تیزگوشه می باشند کارآئی کمتر ولی مقاومت خمشی و فشاری بیشتری دارند.
•    بهترین سنگدانه برای تهیه بتن،سنگدانه های سیلیسی هستند.سختی آنها بین 6 تا 7 (از 10 که مربوط به الماس است.) می باشد.ولی برای بتن های معمولی بیشتر از سنگدانه های آهکی استفاده می شود که سختی آنها بین 3 تا 4 است.
•    مقدار آب همراه شن به لحاظ کم بودن آن قابل صرفنظر است ولی آب همراه با ماسه که گاهی به 50 تا 60 لیتر بر مترمکعب ماسه می رسد و قابل ملاحظه است و بایستی در زمان بتن ریزی مورد توجه قرار بگیرد.
•    سنگدانه های مصنوعی که از گرد حاصل از سوزانیدن زباله ها و یا سرباره کوره های ذوب آهن و غیره بدست می آید و حاوی مقادیری فلزات و دیگر مواد سخت می باشند می توان برای ساخت بتن های غیرباربر استفاده نمود.امروزه بیش از 40 درصد بتن های مصرفی در کارگاه باربر نیستند و با استفاده از این روش می توان کمک شایانی به حفظ محیط زیست نمود.

نکات حائز اهمیت در سازه های بتنی

نکات حائز اهمیت در سازه های بتنی


1) باید توجه داشت که خم میلگردها به طرف پائین یا داخل المان و خارج از ناحیه پوشش بتنی قرار داشته باشد.
2) عملیات جوشکاری میلگردها در محیطی با دمای زیر 18- درجه سلسیوس مجاز نیست.
3) بعد از پایان پذیرفتن جوشکاری بایستی اجازه داد تا میلگردها به طور طبیعی تا دمای محیط سرد شود،شتاب دادن به فرآیند سرد شدن مجاز نیست.
4) کاربرد همزمان چند نوع فولاد با مقاومت های مشخصه متفاوت در یک المان بتنی مجاز نیست مگر اینکه در نقشه های اجرائی،مهندس محاسب قید کرده باشد.
5) براب مهار میلگردهای فشاری نبایستی از قلاب و خم استفاده نمود.
6) برای میلگردهای با سطح صاف (بدون آج) استفاده از مهارهای مستقیم مجاز نیست.
7) خم کردن میلگردهاي انتظار باید قبل از قالب بندی انجام گیرد.
8) میلگردهای ساده با قطر بیش از 12 میلیمتر را نباید بعنوان خاموت بکار برد.
9) قطر خاموت ها نباید از 6 میلی متر کمتر باشد.
10) مناسب ترین محل قطع و وصله میلگردهای طولی ستون بتنی، در نصف ارتفاع آن است.
11) محل مناسب برای وصله کردن میلگردهای طولی تیرهای بتنی، بیرون از گره تیر با ستون و در محدوده یک چهارم تا یک سوم از طول دهانه از تکیه گاه است.

اثرات مواد زیان آور بر خواص بتن

اثرات مواد زیان آور بر خواص بتن
1.    کربنات سدیم » گیرش سیمان را تسریع می کند،با حداکثر غلظت 0.1%
2.    بی کربنات سدیم » گیرش سیمان را تسریع یا کند می کند با حداکثر غلظت 0.4% تا 0.1%
3.    کلرورها » تسریع در زنگ زدگی آرماتور و کابل های پیش تنیدگی.بیش از 0.06% در بتن پیش تنیده و 0.1% در بتن آرمه خطرناک است.
4.    سولفاتها » اثر نامطلوب روی بتن.به ازای هر 1% سولفات در آب،10% کاهش مقاومت بوجود می آید.
5.    فسفاتها،آرسنات ها و براتها » افزایش زمان گیرش.حداکثر غلظت 0.05%
6.    نمک های مس،روی،سرب،منگنز،قلع » افزایش زمان گیرش.حداکثر غلظت 0.05%
7.    آبهای اسیدی » در صورت وجود اسید کلریدریک و اسید سولفوریک و سایر اسیدهای غیرآلی،حداکثر تا 0.1% بلامانع است و آبهای با 4.5 مجاز نیست.
8.    آبهای قلیایی » در صورت وجود بیش از 0.5% هیدروکسید سدیم و 1.2% هیدروکسید پتاسیم ( نسبت به وزن سیمان ) باشد،مقاومت بتن تقلیل می یابد.
9.    آبهای گل آلود » قبل از مصرف از حوضچه های ته نشینی عبور داده و یا به روش دیگر تصفیه کرد.

مزایای این سیستم در مقایسه با دال بتنی

مزایای این سیستم در مقایسه با دال بتنی
1-صرفه جویی در مصالح مصرفی در سقف ( سیمان ، سنگدانه ، آب و فولاد ...) – هر یک کیلو گرم پلاستیک ، جایگزین صد کیلوگرم بتن می شود – اگر یک دال بتنی را با یک دال بتنی مجوف بادکنکی ، با ضخامت یکسان در نظر بگیریم ، مصالح مصرفی در سقف بادکنکی حدودا 34 درصد کمتر می باشد.
2-مقاومت در برابر زمین لرزه (به علت کاهش وزن )
3-کاهش وزن سقف باعث ایجاد آزادی عمل در طرح معماری – انتخاب شکل مناسب سازه ای - ساخت طره های بزرگتر – ایجاد دهانه های بزرگ با تکیه گاه های کمتر می گردد. با اجرای این سیستم به علت در دست داشتن فضای قابل ملاحظه بدون ستون میانی در طراحی و معماری داخلی می توان با سهولت بیشتری عمل نمود. برای میزان معادل فولاد و بتن با این نوع دال می توان دهانه های تا 40 درصد بزرگتر را پوشاند و در عین حال 15 درصد اقتصادی تر عملیات ساخت را انجام داد.
4-با در نظر گرفتن جرم یکسان در مقایسه این دو سقف ، صلبیت سقف بادکنکی سه برابر دال بتنی توپر می باشد. فاصله محل اعمال نیرو تا تکیه گاه وdضخامت دال می باشد.
11- خزش
گزارشات به دست آمده از آزمایشات متعدد هیچگونه تفاوت قابل توجهی را در مقایسه این نوع دال ها با دال های توپر در خزش نشان نمی دهد.
12- کاهش هزینه های حمل و نقل
13- زمان کوتاهتر ساخت ( 20% - 40%(
14- عمر مفید و طولانی تر ساختمان
الحاقات سازه های یکپارچه در سیستم سنتی موجب افزایش نسبی هزینه ها در قیاس با الحاقات غیر یکپارچه و قابل تعویض در این سیستم می گردد. بنابراین طول عمر سازه با به کار گیری این سیستم در حدود 10 برابر بیشتر شده و می توان در صورت لزوم قطعات مستهلک و قدیمی را با قطعات جدید تعویض نمود.
15- در مقایسه به عمل آمده بین این نوع دال و دال توپر ، این نتیجه حاصل شده است که قابلیت عایق صوتی بودن این نوع دال ، دست کم به میزان dB 1 بیشتر از دال توپر می باشد. (مهم ترین علت این امر وجود فضای مجوف در المانهای میانی این نوع دال می باشد

سقف کاذب

سقف کاذب
سقف های کاذب اولیه به صورت قطعات پلاستیکی در سالهای 1365 به بعد در اولین سقف های کامپوزیت کُرمیت به کار رفت. اما گران بودن مصالح ، نچسبیدن به گچ و خاک و خزش (Creep) باعث گردید که استفاده از آن مقید گردد. از سوی دیگر انواع تولیدات ورق گالوانیزه به صورت رابیتس در شکلها و فرمهای مختلف و تولید مواد اولیه آن (ورق گالوانیزه) در ایران ، ما را به سمت استفاده از این محصول سوق داد.

سقف پلیمری کُرمیت ، سقف ضربی کُرمیت

سقف پلیمری کُرمیت
در راستای سبک سازی ساختمان، این شرکت هم زمان با ستفاده از قالب کامپوزیت و بلوک های پوکه ای اقدام به استفاده از مصالح پلیمری در ساختمان کرده است.
استفاده از بلوک های پلی استایرن نسوز در سقف باعث کاهش مصرف تیرچه تا حدود 20% و کاهش فولاد مصرفی سازه تا حدود 7% می شود.
 
سهولت اجرای این نوع سقف، باعث افزایش سرعت اجرا و درنیتجه کاهش هزینه های اجرایی می گردد. در عین حال در هزینه های حمل و نقل نیز صرفه جویی قابل ملاحظه ای صورت می گیرد. شیارهای مناسب ایجاد شده در زیر این بلوک ها باعث پیوستگی گچ و خاک در زیر سقف می گردد.
در جهت بهبود استفاده از مصالح پلیمری، بخش تحقیق و توسعه این شرکت مشغول مطالعات و بررسی های بیشتر می باشد.

سقف ضربی کُرمیت
به علت اجبار در استفاده ار مصالح فشاری از زمان های قدیم استفاده از طاق قوسی متداول بوده و به همین جهت استفاده از سیستم طاق ضربی نیز به عنوان نوعی طاق قوسی رواج داشته است. وجود اشکالات عمده در عملکرد سقف های ضربی با تیرآهن مانند عدم ایجاد یک دیافراگم مناسب بین ستون ها و مصرف زیاد فولاد در مقایسه با مقدار باربری ، باعث شد تا در سال 1356 با ارائه طرحی بهینه « سقف ضربی کُرمیت » نسبت به اصلاح این سیستم اقدام گردد.
در سیستم طاق ضربی کُرمیت وجود بتن روی سقف می تواند یک دیافراگم مناسب بین ستون ها ایجاد کند و همچنین به علت بازبودن جان تیرچه ها مقدار زیادی در مصرف فولاد صرفه جویی می شود.

 

اگر چه از این سیستم در انبوه سازی استفاده نمی شود ، اما برای پروژه های كوچك و یا دور افتاده ، هنوز هم كاربرد دارد.

سقف تیرچه و بلوک کُرمیت

سقف تیرچه و بلوک کُرمیت
ا متداول شدن سقف های تیرچه و بلوک سنتی برخی از مشکلات سیستم طاق ضربی مرتفع شد. اما این سقف ها مشکلات دیگری را به همراه خود پدید آوردند که عمده ترین آنها ضرورت استفاده از شمع بندی در زیر سقف است.
 
شمع بندی علاوه بر دست و پاگیر بودن هزینه زیادی را نیز بر ساختمان تحمیل می کند. در سال 1363 با استفاده از بلوك کُرمیت به جای طاق ضربی كه قبلا" در این سیستم بعنوان قالب ثابت بكار می رفت عملا" سقف تیرچه وبلوک کُرمیت وارد بازارشد.
 

این سقف به علت خود ایستا بودن تیرچه ها نیازی به شمع بندی ندارند و به همین علت از سرعت اجرای بسیار بالایی برخوردار می باشد. اجرای این سقف بر روی اسكلت های فولادی بتنی و دیوارهای باربر امکان پذیر می باشد.

سقف تیرچه کرمیت

سقف تیرچه کرمیت
سیستم سقف کُرمیت از تیرچه های فولادی با جان باز در ترکیب با بتن استفاده می شود. در ساخت تیرچه های مذکور از یک تسمه، در بال تحتانی و نیز یک میلگرد خم شده در جان استفاده می شود. برای پرکردن فضای خالی بین تیرچه ها از قالب های ثابت مانند بلوک های سیمانی، پلی استایرن، طاق ضربی ، قالب های موقت فولادی (کامپوزیت ) و یا هر پرکننده سبک استفاده می شود. فواصل تیرچه ها بسته به نوع قالب از 73 سانتی تا 100 سانتی متر متغیراست ، روی سقف نیز با 4 الی 10 سانتی متر بتن پوشانده می شود.
تیرچه ها از نوع خود ایستا بوده و به همین علت هیچ نوع شمع بندی در زیر سقف مورد نیاز نمی باشدو تیرچه ها به نحوی طراحی می شوند که بتوانند وزن بتن خیس، قالب ها و عوامل اجرایی سقف را به تنهایی تحمل کنند.
پس ازاین که بتن به 75% مقاومت مشخصه خود می رسد ، تیرچه های فولادی با بتن به صورت یک مقطع مختلط وارد عمل شده و بارهای مرده و زنده سقف را تحمل می کنند.

سقف کامپوزیت کُرمیت

سقف کامپوزیت کُرمیت
سیستمهای معمول کامپوزیت در امریکا عینا" با تیرچه های با جان باز انجام می شود و معمولا" همراه با گذاشتن یک ورق فولادی موجودار به عنوان عرشه و آرماتور بندی روی آن بتن ریخته می شود . در این سیستم قالب ماندگار است و قطعات جان نیز با بتن احاطه نمی شود. در طراحی سیستم قالب کامپوزیت کُرمیت، نظر بر آن بوده که علاوه بر سرعت و تطبیق با آیین نامه ها ، هر چه ممکن اقتصادی تر باشد. از این رو اولا" قالب باید قابل استفاده مداوم باشد، ثانیا" جان تیرچه با بتن پر شود که بتوان قطعات جان را اقتصادی تر طراحی نمود و از لرزش سقف نیز کاسته شود. سیستمهای کامپوزیت رایج در ایران که با تیرآهن ساده یا لانه زنبوری با تیر ورق استفاده می شوند، دارای جان باز نیستند.
 

در وهله اول قالب های سقف كرمیت سه قطعه بوده و برای باز كردن ، قطعات آن باید از یكدیگر جدا می شد ، با تحقیق بخش R&D این شركت این قالب با بهینه سازی و استفاده از خاصیت تغییر شکل ارتجاعی فولاد به قالبی یکچارچه تبدیل شد.
این قالب در بین ها قرار گرفته و بعد از گیرش اولیه بتن قالب از زیر سقف در آورده می شود . این قالب محاسن بسیار زیادی دارد و با سرعت چیده و جمع آوری می گردد و با دقت مختصری , بارها قابل استفاده است. این قالب هم اکنون در پروژه های مختلف این شرکت مورد استفاده است.
آخرین بررسی ها و دستاوردها نشان داد که بهتر است جهت تطبیق سیستم با سیستم تیرچه بلوک و استفاده از آرماتور حرارتی یک جهته و حذف آرماتور خمشی در دال فوقانی و در نتیجه صرفه جویی اقتصادی، فاصله لب با لب تیرچه ها حداکثر 75 سانتی متر باشد. مزیت این قالب در آن است که با رعایت دیگر شرایط آیین نامه می توان آرماتور دو جهته را حذف و فقط آرماتور عمود بر تیرچه را منظور نمود.
هم اکنون این شرکت قالبهای جدید خود را به انتخاب مصرف کننده در فواصل و ارتفاع مختلف آماده عرضه نموده است. فاصله محور به محور تیرچه ها حدود 85 سانتی متر تا 95 سانتی متر و با ارتفاع 20 تا 25 سانتی متر، بسته به انتخاب خریدار و با مشاوره دفتر فنی شرکت و نوع تیرآهن های مصرفی در سازه و طول دهانه است.

سقف کامپوزیت

سقف کامپوزیت
سقف های کمپوزیت سقفهایی هستند که ترکیبی از فولاد و بتن برای اینکه یکپارچگی این سقف رعایت شوند شود از برشگیر (نبشی)استفاده می شود که این نبشی با بتن درگیری ایجاد کرده و یکپارچگی درست می کند و چون تیرهای فرعی کمپوزیت به علت گیردار بودن تیرهای اصلی و با توجه به لنگر پوش (لنگر زلزله) بتن روی تیرهای اصلی نمی تواند به مقاومتش کمک کند .
میلگردهایی که روی سقف کامپوزیت قرار دارند میلگردهایی حرارتی هستند که در جهت مخالف با تیرهایی فرعی باعث یکپارچه شدن بتن و درگیری با سقف کامپوزیت می شود وبا جوش دادن به تیرهای فرعی مانع ترک خوردن بتن می شود
قالب بندی این سقفها معمولا از تخته کوبی استفاده می شود و بعد از اتمام بتن ریزی نایلون باعث راحت جدا شدن تخته ها می شود و در برخی موارد از یونولیت استفاده می شود که به علت محکم نبودن باید شمع کوبی کنند و مشکلات اجرایی بیشتری دارد و دلیل دیگر اینکه یونولیت زیر سقف می ماند و ما نمی توانیم از فضای زیر سقف کامپوزیت که تیر های فرعی آنها معمولا زنبوری هستند برای عبور لوله تاسیساتی استفاده کنیم در ضمن عایق خوبی برای حرارت بالا نیست.
در قالب بندی تخته کوبی مهمترین مزیت آنها این است که در زیر سقف کامپوزیت خلائی وجود دارد و از این خلا برای لوله های تاسیساتی استفاده می شود.
یکی از مزیت های سقف کامپوزیت قدرتمندی آن نسبت به سقفهای تیرچه بلوک است چون یکی از راههای یکپارچه کردن رفتار ستون ها در هنگام زلزله از طریق سقف می باشد و سقف کامپوزیت به دلیل برش گیر های نصب شده روی تیرهای فرعی یکپارچگی بین فولاد و بتن ایجاد شده و در اطراف ستونها هم همین طور در نتیجه ستون ها در هنگام زلزله رفتار یکپارچه دارند ولی در سقف تیرچه بلوک این گونه نیست.
کلا در باره سیستم های خمشی باید گفت در این سیستم تمام تیرهای اصلی گیردار عمل می کنند و معمولا از پروفیل های سالم استفاده می کنند (لانه زنبوری نباشد)چون اصلا دارای لنگر می باشند و در نتیجه باید آنجا ورق بزنیم و ثانیا لنگرماکزیمم برش در یک سوم تکیه گاهها وجود دارد. ما باید در صورت استفاده از زنبوری آنجا را پر کنیم و ما هم وسط را پر کرده و هم گوشه را پر می کنیم و این تنها وقتی است که ما پروفیل نداریم مگرنه بهتر است از پروفیل استفاده شود.

تیرچه بتنی با بلوک سفال 31 سانتی

کد سقف : R5
نوع سقف : تیرچه بتنی با بلوکه سفال
ارتفاع کل سقف : 31 سانتیمتر - مرکز تا مرکز تیرچه‌ها 70 سانتیمتر
محاسن :
1 - این سقف لرزش کمتری نسبت به سقفهای کرومیت و کامپوزیت دارد و به لحاظ عایق صوت و حرارت از آنها بهتر عمل میکند.
2 - سطح نسبتا صافی در زیر سقف می‌دهد و به کاذب کاری نیازی ندارد.
3 - در مقایسه با سقف R3 علاوه بر اینکه وزن کمتری دارد معمولا در دهانه‌های کوتاهتر به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه‌تر است.
نقاط ضعف احتمالی :
1 - این سقف جزو سقفهای نسبتا سنگین‌ محسوب می‌گردد.

تیرچه بتنی با بلوک سیمانی 30 سانتی

کد سقف : R4
نوع سقف : تیرچه بتنی با بلوک سیمانی
ارتفاع کل سقف : 30 سانتیمتر - مرکز تا مرکز تیرچه‌ها 50 سانتیمتر
 
محاسن :
1 - این سقف نیز لرزش کمتری نسبت به تمام سقفهای معرفی شده و سقفهای کامپوزیت دارد و به لحاظ عایق صوت و حرارت از سقفهای کرومیت و کامپوزیت بهتر عمل می‌کند.
2 - سطح نسبتا صافی در زیر سقف می دهد و به کاذب کاری نیازی ندارد.
نقاط ضعف احتمالی :
1 - این سقف جزو سقفهای سنگین‌ محسوب می‌گردد.
2 - معمولا اجرای این سقف با توجه به وزن آن توجیه اقتصادی ندارد.

تیرچه بتنی و بلوک سفال

کد سقف : R3
نوع سقف : تیرچه بتنی با بلوک سفال
ارتفاع کل سقف : 30 سانتیمتر - مرکز تا مرکز تیرچه‌ها 50 سانتیمتر

 
محاسن :
1 - این سقف لرزش کمتری نسبت به تمام سقفهای معرفی شده و سقفهای کامپوزیت دارد و به لحاظ عایق صوت و حرارت از سقفهای کرومیت و کامپوزیت بهتر عمل می‌کند.
2 - سطح نسبتا صافی در زیر سقف می‌دهد و به کاذب کاری نیازی ندارد.
3 - از آنجا که وزن این سقف با سقف R2 تقریبا برابر است در دهانه‌های بلندتر معمولا اجریی این سقف در مقایسه با سقف R2 مقرون به صرفه و اصولی‌تر خواهد بود.
نقاط ضعف احتمالی :
این سقف جزو سقفهای نسبتا سنگین‌ محسوب می‌گردد.

تیرچه بتنی با بلوکه سیمانی

کد سقف : R2
نوع سقف : تیرچه بتنی با بلوکه سیمانی
ارتفاع کل سقف : 25 سانتیمتر - مرکز تا مرکز تیرچه‌ها 50 سانتیمتر
 
محاسن :
1 - قیمت تمام شده این سقف نیز نسبت به سایر سقفها معمولا پایین است.
2 - بدلیل شمع بندی در حین اجرا این سقف لرزش کمتری نسبت به سقفهای کرومیت و کامپوزیت دارد و به لحاظ عایق صوت و حرارت از سقفهای کرومیت و کامپوزیت بهتر عمل می‌کند.
3 - سطح نسبتا صافی در زیر سقف می‌دهد و به کاذب کاری نیازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :
1 - این سقف در مقایسه با سقف R1 سنگین‌تر است و جزو سقفهای نسبتا سنگین محسوب می‌گردد. معمولا تنها زمانی از این سقف استفاده می‌شود که امکان اجرای سقف R1 نباشد (مثلا زمانی که بلوک  سفال سقف R1 موجود نباشد)
2- از آنجا که وزن این سقف با سقف R3 تقریباً برابر است در دهانه های بلند تر معمولاً اجرای این سقف در مقایسه با سقف R3 مقرون به صرفه نخواهد بود.

تیرچه بتنی با بلوکه سفال

کد سقف : R1
نوع سقف : تیرچه بتنی با بلوکه سفال
ارتفاع کل سقف : 25 سانتیمتر - مرکز تا مرکز تیرچه‌ها 50 سانتیمتر

             
محاسن :
1 - این سقف دارای وزنی متعادل در محدوده وزن سقفهای کرومیت می‌باشد.
2 - قیمت تمام شده این سقف معمولا پایین است خصوصا در دهانه‌های کوچکتر این اختلاف قیمت کاملا تأثیر گذار است.
3 - بدلیل شمع بندی در حین اجرا این سقف لرزش کمتری نسبت به سقفهای کرومیت و کامپوزیت دارد و به لحاظ عایق صوت و حرارت از سقف های کرومیت و کامپوزیت بهتر عمل می‌کند.
4 - سطح نسبتا صافی در زیر سقف می‌دهد و به کاذب کاری نیازی ندارد.

نقاط ضعف احتمالی :
نقطه ضعف مشهودی را نمی توان برای این سقف برشمرد.

سقفهای دارای تیرچه بتنی

سقفهای دارای تیرچه بتنی
1 - مشخصات این نوع سقف بر اساس نشریه شماره 94 سازمان برنامه و بودجه تعیین می‌شود.
2 - در تمامی سقفهای معرفی شده ، میلگرد افت و حرارت با قطر 6 میلیمتر کفایت می کند. چنانچه فاصله آکس تا آکس تیرچه‌ها تا 50 سانتیمتر باشد، در جهت تیرچه‌ها بین هر دو تیرچه یک عدد و چنانچه فاصله آکس تا آکس تیرچه‌ها بیش از 50 سانتیمتر باشد، در جهت تیرچه‌ها بین هر دو تیرچه دو عدد میلگرد حرارتی مورد نیاز است. میلگردهای حرارتی در خلاف جهت تیرچه‌ها هر 25 سانتیمتر یک عدد می‌بایستی اجرا گردد.
3 - میلگرد تقویت ممان منفی تیرچه‌ها حداقل می‌بایستی سطح مقطعی برابر 15% سطح مقطع میلگردهای کششی همان تیرچه را دارا باشد و طول آنها از هر طرف یک پنجم طول تیرچه باشد. باید توجه نمود که این میلگردها را با میلگردهای تقویت برشی (اتکای سر تیرچه) اشتباه نکنیم. این میلگردها درون جان تیرچه خم نمی‌خورد بلکه بصورت صاف به میلگرد فوقانی تیرچه‌ها بسته می‌شود.
4 - در سقفهایی که بار زنده کمتر از 350 کیلوگرم بر متر مربع باشد ، در دهانه‌های زیر 4 متر نیازی به کلاف میانی (Tie Beam) نمی‌باشد و در دهانه‌های بین 4 تا 5.30 متر یک کلاف میانی و در دهانه‌های بیش از 5.30 متر دو کلاف میانی مورد نیاز است. در تمام این حالات حداقل سطح مقطع کل میلگردهای طولی کلافهای میانی بایستی برابر نصف سطح مقطع میلگرد کششی تیرچه‌ها باشد.
5 - در سقفهایی که بار زنده بیشتر از 350 کیلوگرم بر متر مربع باشد ، در دهانه‌های زیر 4 متر یک کلاف میانی (Tie Beam) و در دهانه‌های بین 4 تا 7 متر دو کلاف میانی و در دهانه‌های بیش از 7 متر سه کلاف میانی مورد نیاز است. در تمام این حالات حداقل سطح مقطع کل میلگردهای طولی کلافهای میانی بایستی برابر کل سطح مقطع میلگرد کششی تیرچه‌ها باشد.
6 - میلگرد زیگزاگ تیرچه‌ها برای هر طول تیرچه بصورت جداگانه بایستی طراحی گردد.
7 - در سقفهایی که خیز مطرح نباشد می‌توان تا دهانه‌ای معادل 32 برابر ضخامت سقف ، از این سقفها استفاده نمود. اما اگر خیز مطرح بوده و تیرهای اسکلت دارای تکیه‌گاه گیردار باشند حداکثر دهانه مجاز 26 برابر ضخامت سقف و در صورتیکه تیرهای اسکلت دارای تکیه‌گاه ساده باشند حداکثر دهانه مجاز 20 برابر ضخامت سقف می‌باشد.
8 - در این سقفها چنانچه میلگرد زیگزاگ برای برش انتهایی محاسبه شود، نیازی به تقویت برشگیر (اتکای سر تیرچه) نمی‌باشد. ولی در صورتیکه میلگردهای زیگزاگ برش انتهایی را جوابگو نباشند باید از تقویت برشی (اتکا) طبق محاسبه استفاده نمود.
نکتة مهم : دانستن این نکته مهم است که محدودیت و تعدد انواع سقفهای تیرچه و بلوک قابل اجرا دقیقاً بستگی به وجود انواع بلوکه‌های سقفی موجود در بازار دارد و از آنجا که بدلیل حجم و وزن زیاد بلوکه‌های سقفی عملاً حمل و نقل آن از یک نقطه کشور به نقطه‌ای دیگر مقرون به صرفه نمی‌باشد، بنابراین ممکن است در بعضی نقاط کشور عملاً امکان اجرای برخی از سقفهای معرفی شده زیر بدلیل نبودن بلوکه متناسب با آن وجود نداشته باشد و یا احیاناً در بعضی مناطق علاوه بر سقفهای معرفی شده زیر بتوان سقفهای دیگری نیز اجرا نمود. درضمن لازم به ذکر است که با استفاده توأم انواع بلوکه‌های سقفی با مواد دیگر (مانند یونولیت) گاه بنا به ضرورت می‌توان سقف هایی با ارتفاع بیشتر نیز اجرا نمود.

بهبود دوام بتن در سازه هاي بتنی

بهبود دوام بتن در سازه هاي بتنی


«از بدو ابداع سيمان پرتلند درسال 1756 توسط Smeaton تا اواخر قرن بيستم عمده تحقيقات در بخش بتن معطوف به افزايش مقاومت و كاهش مصرف انرژي لازمه بوده، و دوام بتن كمتر مورد توجه قرار داشته است. فرض اوليه بر اين بوده استكه مخلوط سنگدانه و سيمان و آب بعنوان بتن، هر گونه شرايط محيطي و جغرافيايي را بدون نياز به تعمير و نگهداري تحمل مي نمايد، اما هزينه سنگين تعمير و بازسازي سازه هاي بتني خلاف اين امر را مسجل نمود، مثلاً در سال 1990 در بررسي پلهاي برزگراه هاي امريكا خسارت وارده بيش از 20 ميليارد دلار بوده است. اين معنا مسئله تدوام بتن را به طور جدي مورد توجه قرار داد.

خوردگي ميلگردهاي فولادي، چرخه هاي يخ زدن و آب شدن، واكنشهاي قليايي سنگدانه ها و حمله سولفاتها از عمده دلايل از هم پاشيدن سازه هاي بتني مسلح مي باشند.
Mehta در بررسي تجارب كارگاهي نشان داد كه در كليه موارد فوق نفوذپذيري و اشباع شدن با آب از پيش نيازهاي عمده براي مكانيزم مسئول در انبساط و ترك خوردن بتن مي باشد، بنابراين آب بند نمودن بتن، خط مقاوم دفاع در برابر محيط هاي مهاجم خواهد بود.
Burrows نيز دو عامل عمده ترك خوردگي بتن يعني انقباض حرارتي و جمع شدگي ناشي از خشك شدن را كه سبب ايجاد خسارات مي گردند عنوان نمود كه كمتر مورد توجه قرار مي گيرند.
امروزه سرعت ساخت و ساز موجب شده كه مخلوط هاي بتني اغلب حاوي مقادير زيادي سيمان پرتلند معمولي يا سيمان با مقاومت اوليه زياد باشند. مقاومت در برابر ترك خوردن اين بتن ها بدليل افزايش ناشي از جمع شدگي و خشك شدن، جمع شدگي حرارتي و مدول الاستيسيته از يك طرف و كاهش ضريب خزش آنها از طرف ديگر كم مي شود. معمولاً ترك خوردگي سازه اي بوسيله مصرف مقادير كافي ميلگرد فولادي كنترل مي شود اما تجربه نشان داده است كه جايگزين نمودن تعداد كمي ترك با عرض زياد با تعداد زيادي ريز ترك هاي نامريي و غير قابل سنجش راه حل مناسبي براي دوام بتن نمي باشد. تجربه ديگر نشان داده است وقتي كه ترك خوردگي و دوام از ملاحظات اساسي سازه در نظر گرفته شوند، ضمن رعايت الزامات گيرش و مقاومت در هر كار بتني مورد نظر، اقتصادي ترين راه حل جايگزيني بخشي از سيمان پرتلند در مخلوط بتن، با سرباره كوره آهن گدازي، خاكستر بادي يا ساير مواد پوزولاني، مانند پوزولانهاي طبيعي مي باشند. بتن هاي حاوي اين مواد، فصل مشترك قوي تري در منطقة تماس بين خمير سيمان و سنگدانه هاي درشت دارند. نيز استعداد كمتري براي ايجاد ريزتركها داشته و بدليل آنكه در مرحلة بهره برداري مدت طولاني آب بند باقي مي مانند دوام آنها بهبود مي يابد.» (دكتر فاميلي، ارديبهشت 1384 ص 12)

آشنایی با کامپوزیتها

آشنایی با کامپوزیتها

در کاربردهای مهندسی، اغلب به تلفیق خواص مواد نیاز است. به عنوان مثال در صنایع هوافضا، کاربردهای زیر آبی، حمل و نقل و امثال آنها، امکان استفاده از یک نوع ماده که همه خواص مورد نظر را فراهم نماید، وجود ندارد. به عنوان مثال در صنایع هوافضا به موادی نیاز است که ضمن داشتن استحکام بالا، سبک باشند، مقاومت سایشی و uv خوبی داشته باشند و .... از آنجا که نمی توان مادهای یافت که همه خواص مورد نظر را دارا باشد، باید به دنبال چارهای دیگر بود. کلید این مشکل، استفاده از کامپوزیتهاست. کامپوزیتها موادی چند جزئی هستند که خواص آنها در مجموع از هرکدام از اجزاء بهتر است.ضمن آنکه اجزای مختلف، کارایی یکدیگر را بهبود میبخشند. اگرچه کامپوزیتهای طبیعی، فلزی و سرامیکی نیز در این بحث میگنجند، ولی در اینجا ما تنها به کامپوزیتهای پلیمری میپردازیم.

در کامپوزیتهای پلیمری حداقل دو جزء مشاهده میشود:

1. فاز تقویت کننده که درون ماتریس پخش شده است.

2. فاز ماتریس که فاز دیگر را در بر میگیرد و یک پلیمر گرماسخت یا گرمانرم میباشد که گاهی قبل از سخت شدن آنرا رزین مینامند.

خواص کامپوزیتها به عوامل مختلفی از قبیل نوع مواد تشکیل دهنده و ترکیب درصد آنها، شکل و آرایش تقویت کننده و اتصال دو جزء به یکدیگر بستگی دارد.از نظر فنی، کامپوزیتهای لیفی، مهمترین نوع کامپوزیتها می باشند که خود به دو دستة الیاف کوتاه و بلند تقسیم میشوند. الیاف میبایست استحکام کششی بسیار بالایی داشته، خواص لیف آن (در قطر کم) از خواص توده ماده بالاتر باشد. در واقع قسمت اعظم نیرو توسط الیاف تحمل میشود و ماتریس پلیمری در واقع ضمن حفاظت الیاف از صدمات فیزیکی و شیمیایی، کار انتقال نیرو به الیاف را انجام میدهد. ضمناَ ماتریس الیاف را به مانند یک چسب کنار هم نگه میدارد و البته گسترش ترک را محدود میکند. مدول ماتریس پلیمری باید از الیاف پایینتر باشد و اتصال قوی بین الیاف و ماتریس بوجود بیاورد. خواص کامپوزیت بستگی زیادی به خواص الیاف و پلیمر و نیز جهت و طول الیاف و کیفیت اتصال رزین و الیاف دارد. اگر الیاف از یک حدی که طول بحرانی نامیده میشود، کوتاهتر باشند، نمیتوانند حداکثر نقش تقویت کنندگی خود را ایفا نمایند.

الیافی که در صنعت کامپوزیت استفاده میشوند به دو دسته تقسیم میشوند:


الف)الیاف مصنوعی ب)الیاف طبیعی.

کارایی کامپوزیتهای پلیمری مهندسی توسط خواص اجزاء آنها تعیین میشود. اغلب آنها دارای الیاف با مدول بالا هستند که در ماتریسهای پلیمری قرار داده شدهاند و فصل مشترک خوبی نیز بین این دو جزء وجود دارد.ماتریس پلیمری دومین جزء عمده کامپوزیتهای پلیمری است. این بخش عملکردهای بسیار مهمی در کامپوزیت دارد. اول اینکه به عنوان یک بایندر یا چسب الیاف تقویت کننده را نگه میدارد. دوم، ماتریس تحت بار اعمالی تغییر شکل میدهد و تنش را به الیاف محکم و سفت منتقل میکند.
سوم، رفتار پلاستیک ماتریس پلیمری، انرژی را جذب کرده، موجب کاهش تمرکز تنش میشود که در نتیجه، رفتار چقرمگی در شکست را بهبود میبخشد.تقویت کنندهها معمولا شکننده هستند و رفتار پلاستیک ماتریس میتواند موجب تغییر مسیر ترکهای موازی با الیاف شود و موجب جلوگیری از شکست الیاف واقع دریک صفحه شود.بحث در مورد مصادیق ماتریسهای پلیمری مورد استفاده درکامپوزیتها به معنای بحث در مورد تمام پلاستیکهای تجاری موجود میباشد. در تئوری تمام گرماسختها و گرمانرمها میتوانند به عنوان ماتریس پلیمری استفاده شوند. در عمل، گروههای مشخصی از پلیمرها به لحاظ فنی و اقتصادی دارای اهمیت هستند.در میان پلیمرهای گرماسخت پلیاستر غیر اشباع، وینیل استر، فنل فرمآلدهید(فنولیک) اپوکسی و رزینهای پلی ایمید بیشترین کاربرد را دارند. در مورد گرمانرمها، اگرچه گرمانرمهای متعددی استفاده میشوند، peek ، پلی پروپیلن و نایلون بیشترین زمینه و اهمیت را دارا هستند. همچنین به دلیل اهمیت زیست محیطی، دراین بخش به رزینهای دارای منشا طبیعی و تجدیدپذیر نیز، پرداخته شده است. از الیاف متداول در کامپوزیتها میتوان به شیشه، کربن و آرامید اشاره نمود. در میان رزینها نیز، پلی استر، وینیل استر، اپوکسی و فنولیک از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.


منبع : http://kapitanmohamadabdi.blogfa.com

ساندويچ پانل صنعتي ، کانکس و سردخانه

ساندويچ پانل صنعتي ، کانکس و سردخانه


ساختار
ورق گالوانیزه رنگی به ضخامت 0.5 میلیمتر
فوم از جنس پلی پورتال با دانسیته معادل 40 کیلوگرم بر مترمکعب
ورق گالوانیزه رنگی به ضخامت 0.5 میلیمتر

خصوصیات

-تحمل بار
-عایق در برابر صدا
-سبکی وزن و مقاوم در برابر زلزله
-عایق در برابر رطوبت
-عایق در برابر سرما و گرما ( جلوگیری از پرت حرارت و برودت )
-غیر قابل اشتعال ( دیرسوز )
-نصب سریع و آسان
-قابل شستشو و بهداشتی

کاربرد
با توجه به ویژگیهای ساندویچ پانلهای صنعتی مانند سبک بودن ، مقاومت در برابر زلزله ، عایق بودن در برابر سرما و گرما و صوت و گرد و غبار و ... به بهترین نحو قابلیت استفاده در موارد ذیل را داراست :
-دیوار و سقف کارخانجات و ساختمانهای صنعتی
-ساخت سوله های صنعتی
-ساخت انواع سردخانه ها
-کانکسهای ثابت و متحرک
-ساخت انبار و سیلو
-ساخت کانتینرهای حمل و نقل
-سقف آلاچیق

منبع : http://kapitanmohamadabdi.blogfa.com

ساندويچ پانل دكوراتيو و خانه های پیش ساخته

ساندويچ پانل دكوراتيو و خانه های پیش ساخته


خصوصیات
-سبکی وزن بالا 5 کیلوگرم برمترمربع ( ایمنی در برابر زلزله و کاهش بار مرده ساختمان
-عایق حرارتی و صوتی مناسب
-سرعت بالا در اجراء
-تنوع و زیبایی در طرح و رنگ
-دوام و عمر طولانی

کاربرد
ساندویچ پانلهای دکوراتیو به دلیل طرحهای متنوع و مقاومت بالا در رنگ انتخاب مناسبی برای پوشش موارد ذیل می باشد :
-نمای ساختمان
-خانه های پیش ساخته و کانکس
-دکوراسیون داخلی ( دیوار – پارتیشن – سقف کاذب )
-بازسازی ساختمانهای قدیمی


منبع : http://kapitanmohamadabdi.blogfa.com

پانل کامپوزیت آلومینیومی

پانل کامپوزیت آلومینیومی

پانل کامپوزیت آلومینیومی :
پانل کامپوزیت آلومینیومی متشکل از لایه هایی از ورق آلومینیومی در بالا و پائین و مواد پلی اتیلنی غیر سمی در مرکز می باشد که ترکیبی از LDPE و L- LDPE دارای کیفیت شکل پذیری بالاست این ماده دارای قابلیت پردازش بسیار آسان ، پایداری شیمیایی و عملکرد مکانیکی فوق العاده می باشد و نقطه ضعفی ندارد . بنابراین پانلها چنانچه در معرض گرما و یا سرمای شدید قرار گیرند مسطح باقی می مانند . هردو سطح با درجات پخت متفاوت توسط روش Coil Coating پوشش داده می شوند .
پانل کامپوزیت آلومینیومی مقاوم در برابر آتش :
پانل مقاوم در برابر آتش متشکل از لایه هایی از ورق آلومینیومی در پائین و بالا و ماده مرکب غیر ارگانیک کندکننده سرعت سرایت شعله به سایر نقاط و مواد ضد حریق در اندازه نانومتری در مرکز پانل می باشد . عیار این ماده که متشکل از مواد ریز غیر طبیعی و انواع زیادی از مواد با تراکم بالا و اکسیژن است بسیار بالا می باشد . این ماده دارای خاصیت پایداری در برابر شرایط آب و هوایی متغییر و عملکرد فوق العاده است و نه تنها مشکل ضد حریق نبودن پانل کامپوزیت آلومینیومی را برطرف میکند بلکه بطور چشمگیری عملکرد دینامیکی قسمتهای خم و یا تا شده پانل که ضعیف ترین بخش یک پانل مرکب آلومینیومی می باشد بهبود می بخشد.

پانل کامپوزیت فلزی :
پانل کامپوزیت فلزی زمانی ایجاد می گردد که تعداد زیادی از رولهای آلومینیومی در ابعاد باریکتر به یکدیگر بپیوندند و تشکیل یک پانل آلومینیومی با ضخامت مورد نیاز را بدهند .

موارد مصرف :
1-نمای بیرونی ساختمانها
2-بازسازی نمای ساختمانهای قدیمی و تغییر دکوراسیون
3-دکوراسیون دیوارهای داخلی ، سقفها ، حمامها ، آشپزخانه ها و تراسها
4-دکوراسیون داخی فروشگاهها
5-تابلوهای تبلیغاتی ، سکوهای نمایش و لوح های اطلاعاتی
6-مواد صنعتی و مواد مورد مصرف در ماشینها و قایقها
7-دیوارکوب ها و سقف کوب های تونل ها

ویژگی ها :
Øپایداری فوق العاده در برابر شرایط گوناگون آب و هوائی
Øپایداری بالا در برابر پوسته شدن رنگ و مسطح بودن پوشش
Øسبکی و پردازش ساده
Øخصوصیات ضد حریق ممتاز
Øپایداری در برابر جدانشدن لایه ها از یکدیگر
Øسادگی نگهداری
Øپایداری در برابر ضربه

منبع : http://kapitanmohamadabdi.blogfa.com

چگونه نقشه های توپوگرافی را بخوانیم

چگونه نقشه های توپوگرافی را بخوانیم


خواندن نقشه های توپوگرافی بسیار آسان است مشروط بر آن که قواعد زبان مربوط به آن را به درستی آموخته باشیم.یک نقشه توپو گرافی مقابل خو بگذارید وبه این ترتیب گام به گام همراه ما باشید.



1- نام نقشه که معمولا مهم ترین نقطه جغرافیای روی نقشه است ، در قسمت بالای نقشه نوشته شده است 2- در سمت راست و بالای نقشه شماره برگ و شماره سری نقشه نوشته شده است . این شماره ها اندکس راهنمای استفاده و یافتن نقشه مورد نظر در آرشیو نقشه هاست . در نقشه های 1:250000 و 1:500000 در سه طرف از نقشه این شماره را درج کرده اند .و از آنجا که نقشه های توپوگرافی معمولا در فایل های بایگانی نقشه به صورت ورقه هایی روی هم قرار می گیرد با نگاه کردن به هر گوشه از آن می توان نقشه مورد نظر را یافت و از خارج کردن تمام نقشه خوداری کرد. در مکاتبات مربوط به نقشه ها نیز از این شماره ها استفاده می شود تانقشه مورد نظر را بشناسانند. در سمت راست و پایین نقشه نیز همان شماره ها با استفاده از شبکه اتصال نقشه ها نمایش داده شده است.که قسمت های مجاور مقشه مورد نظر را معرفی می کند.



3- مقیاس در قسمت پایین نقشه در بخش میانی به شکل عددی و خطی بر مبنای واحد متریک ، واحد انگلیسی ، بر حسب مایل خشکی و مایل دریایی نوشته شده است . 4- در زیر مقیاس ؛ فواصل منحنی میزان ها ی عادی و فرعی نوشته شده است. در مناطقی که فاصله منحنی میزان های اصلی کم باشد عدد ارتفاعی یک در میان روی منحنی های اصلی نوشته شده است.فاصله منحنی های میزان 100 متر است. 5- در زیر مقیاس ؛ سیستم تصویری که براساس آن نقشه را تهیه کرده اند نوشته شده است. اغلب نقشه های توپوگرافی ایران در سیستم تصویری یونیورس ترانس مرکاتور یا(u.t.m) تهیه شده است.

6- در قسمت پایین نقشه های 1:50000 و یا در قسمت سمت چپ نقشه های 1:250000 علائم راهنما ی نقشه ثبت شده است. در نقشه های 1:250000 علاوه بر این اطلاعات ، مختصات بلندترین نقطه ارتفاعی نیز مشخص شده است.در همین قسمت میزان انحراف مغناطیسی این نقشه در سال معینی ذکر شده است. عدم سندیت مرز های موجود در نقشه ، وجود یا عدم وجود موانع ارتفاعی مصنوعی نظیر دکل های رادیویی یا آنتهای مخابراتی ، سال تهیه نقشه ، و منبع پایه در تهیه نقشه که معمولا عکسهای هوایی در سال معینی هستند نوشته شده است.

7- در نقشه های 1:250000 و1:500000 یک روش ساده تعیین مختصات نقطه ای با تقریب 1000 متر روی نقشه آموزش داده شده است ( در انتهای این بخش به این مساله خواهیم پرداخت). و در هر دوی این نقشه ها ، خطوط شبکه ای 10 کیلو متری در سیستم (u.t.m) وجود دارد که در نقشه های 1:250000 آبی رنگ و در نقشه های 1:500000 به رنگ بنفش دیده می شود.از این شبکه برای تخمین سریع فاصله ها استفاده می شود. ضمن آنکه شبکه بندی 100 کیلو متری را با حروف لاتین مشخص کرده اند که کار یافتن نقاط را بر روی نقشه سرعت می بخشد.

8- در زیر قسمت مقیاس خطی و در جایی که فواصل منحنی های میزان مشخص شده است، مبنای ارتفاعی نقشه نوشته شده است . منظور از مبنای ارتفاعی سطحی است که صفر مسطحاتی از آن محل در نظر گرفته می شود . محاسبات ارتفاعی از مبدا آن نقطه به حساب می آید. در نقشه های توپوگرافی ایران صفر ارتفاعی دماغه فاو در خلیج فارس است.به این ترتیب نقطه فاو در نقشه های ایران صفر متر ارتفاع دارد و قله دماوند 5671 متر ؛نسبت به نقطه فاو اختلاف ارتفاع دارد.

9- در همه نقشه های توپوگرافی از استفاده کنندگان خواسته شده است که اشتباهات و نظرات اصلاحی خود را به اداره جغرافیایی ارتش که تولید کنند این نقشه ها هستند ، اطلاع دهند. در بسیاری از مورد محققان جغرافیا در حین مطالعه به مواردی بر خورده اند که بین اطلاعات نقشه و زمین اختلاف وجود دارد . هر استفاده کننده از نقشه وظیفه دارد موارد اختلاف را به سازمان تولید کننده نقشه اطلاع دهد.

10- مختصات جغرافیایی : در حاشیه نقشه اصلی ، مختصات جغرافیایی سطحی که در نقشه دیده می شود ، درج شده است. در هر نقشه 1:50000 ؛ 15 دقیقه عرض و 15 دقیقه طول جغرافیایی نشان داده شده است.که هر کدام به 3 بخش 5 دقیقه ای تقسیم می شوند.در نقشه های 1:250000 این مقدار به 5/1 درجهطول جغرافیایی و 1درجه عرض جغرافیایی می رسد که در هر دو بعد به بخشهای 15 دقیقه ای تقسیم بندی دارند.محل تلاقی طول و عرض جغرافیایی در نقشه های 1:250000 یک علامت+ بزرگ وچود دارد.در هر دو ی این نقشه ها یک راهنمای اصالت نقشه وجود دارد که میزان دقت مسطحاتی و دقت منحنی های میزان را مشخص کرده است که به ترتیب برای نقشه های ایران 125 و 50 متر است.
منبع: http://kapitanmohamadabdi.blogfa.com/

پروژه و پايان نامه دانشجويی

پروژه و پايان نامه دانشجويی
بيش از 40 گيگابايت و 100.000 تحقيق و مقاله در 9 DVD به همراه بهترين طرح هاي توجيهي تاييد شده بدون نياز به جستجو در اينترنت مقاله خود را آماده كنيد. مقالات اين مجموعه از رفرنسهاي ايراني و خارجي تهيه شده است. تمام مقالات خارجي اين مجموعه ترجمه شده و به زبان فارسي مي باشد


دانلود پروژه معماری


بخشي از محتويات اين پكيج علمي استثنايي عبارتند از :

 بيش از ۳۰۰۰۰ مقاله و پايان نامه و پروژه فارسي در زمينه هاي مختلف

بيش از ۳۰۰۰ فايل هاي آموزشي پاورپوينت فارسي در زمينه هاي مختلف

بيش از هزار طرح كارفريني باجزئيات كامل در زمينه هاي مختلف

تمامي فايل ها بصورت فايل ورد (doc) مي باشد و قابل ويرايش به دلخواه ميباشد

در زمينه هاي مختلف علمي همچون :

معماری ، ادبيات ، آموزشي ، برق ، كامپيوتر ، دام و طيور ، فيزيك ، حسابداري ، حقوق ، هنر ، جغرافيا ، جهانگردي ، كشاورزي ، معارف ، مشاهير ، مكانيك
مديريت و علوم تجربي ، عمران ، پزشكي ، رواشناسي ، صنايع ، شيمي ، تاريخ ، ورزش ، حقوق بشر ،حقوق بيمه ، پزشكي ، تجارت ، حقوق تطبيقي ، حقوق جزايي و …

تمام مطالب به صورت فارسي نام گذاري و دسته بندي شده است

جهت کسب اطلاعات بیشتر و خرید کلیک فرمایید 

دانلود پایان نامه معماری


منبع : http://4-engineer.blogfa.com/post/1419/


آموزش مکانیک خاک در 30 دقیقه به صورت انیمیشین

آموزش مکانیک خاک در 30 دقیقه به صورت انیمیشین
 
مخصوص مهندسانی که به خاک علاقه دارند

در این فایل با تمامی مبحث های مکانیک خاک به صورت انیمیشین و خلاصه آشنا خواهید شد و از آن می توانید برای دوره کردن سریع مطالب مکانیک خاک استفاده نمایید.

این فایل کم حجم ( 295KB ) یکی از جالبترین نرم افزارهای آموزشی می باشد که توصیه می کنم حتما آن را دانلود نمایید و از مطالب آن لذت ببرید.
بعضی از مطالب این نرم افزار مکانیک خاک به صورت انیمیشین و بعضی به صورت رابطه و توضیحات مفید و کاربردی می باشد.


آموزش مکانیک خاک در 30 دقیقه به صورت انیمیشین تمام آزمایشات مکانیک خاک را به صورت تصویری برای درک بهتر نشان می دهد.


امید وارم از فایل آموزش مکانیک خاک بهترین استفاده را ببرید.

 

جهت دانلود در گروه CityGroup عضو شده و از صفحه اول گروه یا Messages دانلود فرمایید. و برای پیدا کردن مطلب مورد نظر می توانید عنوان مطلب را در قسمت search مطالب گروه ، سرچ نمایید. ( صفحه اول گروه - زیر عکس گروه - ابزار جستجوی یاهو )

شما با عضویت در این گروه می توانید به تمامی مقالات مهندسی عمران، معماری و ساختمان این گروه در قسمت Messages دسترسی داشته باشید.
CityGroup مساوی است با کتابخانه مهندسین عمران ،  معماری و ساختمان

آدرس عضویت در گروه : http://www.join.4civil.ir/

نکته مهم : قبل از عضویت در گروه  وارد ایمیل خود شوید بعد اقدام به عضویت نمایید.

10 مزیت سقف تیرچه بلوک

10 مزیت سقف تیرچه بلوک
در زیر مهمترین ویژگیهاای این نوع سقف در مقایسه با سقف تیرآهن – طاق ضربی و دال بتنی یکپارچه آمده است:
1)      به علت مصرف بلوک تو خالی و حذف بتن ناحیه کششی در مصرف بتن صرفه جویی می شود.
2)      به علت تولید تیرچه و بلوک در کارخانه نیروی انسانی کمتری مورد نیاز است .
3)      وزن تیرچه ها کم است به طوریکه توسط کارگران قابل نصب است و در طبقات کم نیاز به جرثقیل نیست .
4)      به علت پیش ساخته بودن تیرچه و بلوک نصب سقف بسیار آسان و سریع خواهد بود .
5)      قالب بندی زیر سقف فقط به شمع بندی و نصب چهار تراش در فاصله های معین جهت تامین تکیه گاههای موقت تیرچه ها محدود میشود .
6)      به طور یکپارچه بتن ریزی می شود و بتن کمتری نسبت به سقفهای بتن آرمه معمولی مورد نیاز است .
7)      مقاومت سقف اجرا شده با تیرچه بلوک در برابر نیروهای افقی ( باد – زلزله ) بسیار خوب است .
8)      به علت تو خالی بودن بلوک سقف عایق حرارتی و صوتی خوبی است .
9)      به علت مسطح بودن زیر سقف در مقایسه با طاق ضربی ضخامت نازک کاری به حداقل می رسد   و بار مرده سقف کمتر می شود .
10)     با توجه به مصرف کم فولاد از نظر اقتصادی مناسب است .

محاسبه وزن سقف‌

محاسبه وزن سقف‌ ها :
توجه : وزن سقفها طبق وزن واحد حجم‌های ارائه شده توسط آیین‌نامه 519 و مبحث ششم سازمان مدیریت و برنامه ریزی كشور می‌باشد. اگر چه ممكن است ، بعلّت اجرای نادرست سقفها ، عملاً  به وزنهای بالاتر از آنچه محاسبه شده است برسیم ، ولی در هر صورت ، ارقام فوق جهت مقایسه نسبی وزن سقف‌ ها صحیح و قابل استناد می‌باشد.
*در صورت عدم استفاده از سقف كاذب سیاك و استفاده از سقف كاذب گچی (طبق آیین‌نامه 519 ،سقف كاذب گچی =    ) وزن سقف‌های سیاك می‌باشد.
 

بتن پاشنه در تیرچه

بتن پاشنه در تیرچه
حداقل عرض بتن پاشنه 10 سانتیمتر است و نباید از  ( 3.5/1 ) برابر ضخامت سقف کمتر باشد. ارتفاع بتن پاشنه باید به میزانی باشد که قابل بتن ریزی بوده و پوشش بتن روی میلگرد را جهت ایجاد مقاومت در برابر آتش سوزی تأمین نماید و همچنین پس از قرار گرفتن بلوک با سطح زیری تیرچه همسطح گردد. معمولا ضخامت بتن پاشنه 4.5 تا 5.5 سانتیمتر و عرض آن 10 تا 16 سانتیمتر است.
پاشنه پس از جاگذاری خرپا در قالب فلزی یا در قالب دایمی سفالی ( کفشک ) بتن ریزی می گردد. بتن پاشنه نقش بسیار مهمی در نحوه اجرای سقف دارد. چنانچه سطوح افقی و عمودی تیرچه ، در امتداد طولی انحنا داشته باشند ، جاگذاری بلوکها با مشکلاتی مواجه خواهد گشت. نشمینگاه بلوک باید صاف و یکنواخت باشد تا بلوکها به طور یکنواخت در محل خود قرار گیرند و سطح زیرین سقف برای نازک کاری بعدی مناسب گردد.
حداقل تاب فشاری بتن پاشنه ، 250 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع است. مواد تشکیل دهنده مخلوط بتن برای یک متر مکعب بتن پاشنه تیرچه به شرح زیر توصیه می شود :

شن و ماسه تا 12 ( تا 12 میلیمتر ) 1200 لیتر
سیمان 300- 400 کیلوگرم
پس از بتن ریزی پاشنه ، باید مراقبت های لازم جهت نگهداری و مرطوب نگهداشتن بتن معمول گردد. نوع بتن و ضخامت پوشش بتنی روی میلگردهای کششی ، تأثیر زیادی در مقاومت سقف در مقابل آتش سوزی دارد. در صورتی که بتن پاشنه تیرچه معیوب و شکسته باشد، باید آن تیرچه را از محل عیب به دو تیرچه کوتاهتر تقسیم نمود، و یا نسبت به خرد کردن کامل بتن پاشنه و بتن ریزی مجدد آن اقدام کرد.
در صورت استفاده از قالب فلزی و عدم استفاده از کفشک، تیرچه بتن ریزی شده را می توان، بسته به شرایط حرارت محیط پس از 24 تا 48 ساعت از قالب خود جدا کرد. هنگام بتن ریزی پاشنه تیرچه باید به دقت خرپا داخل قالب فلزی یا کفشک قرار گیرد و  میلگرد کششی در تمام طول تیرچه به طور یکسان و طبق ویژگیهای یاد شده رعایت شود. معمولا بتن تیرچه در مدت 10 روز پس از بتن ریزی به مقاومت عملی (working strength) خود می رسد.
مشخصات مواد افزودنی جهت زود گیر کردن و ایجاد کارائی بیشتر باید مطابق آئین نامه های معتبر داخلی یا بین المللی باشد

میلگرد بالائی

میلگرد بالائی
از میلگرد بالائی ( میلگرد ساده یا آجدار ) به منظور تحمل نیروی فشاری خرپا در مرحله اول باربری تیرچه استفاده می شود و قطر آن با توجه به نوع میلگرد و طول دهانه ، فاصله تیرچه ها ، ارتفاع خرپای تیرچه و ضخامت بتن پوششی ، همچنین فاصله های جوشکاری عرضی ، از 6 تا 12 میلیمتر متفاوت است
در بعضی از انواع تیرچه ها ، از تسمه یا ورق به جای میلگرد بالایی استفاده می شود. جدول زیر به عنوان راهنمای تعیین میلگرد بالائی تیرچه های غیر ماشینی توصیه می شود:


تا دهانه 3 متر    6 میلیمتر
دهانه 3 متر تا 4 متر     8 میلیمتر
دهانه 4 متر تا 5.5 متر     10 میلیمتر
دهانه 5.5 متر تا 7 متر     12 میلیمتر

میلگرد کمکی اتصال : این میلگرد ، به منظور مهار کردن میلگردهای کششی و امکان استقرار بیش از دو میلگرد کششی در ناحیه پاشنه تیرچه ، به کار برده می شود.
قطر میلگردهای کمکی اتصال ، 6 میلیمتر و طول آنها در حدود فاصله میلگردهای کششی است. میلگردهای کمکی اتصال در فواصل 40 تا 100 سانتیمتری از یکدیگر نصب می گردند. در بعضی از کارخانه های تولید تیرچه که جهت قالب بتن پاشنه از ناودانی استفاده می شود ، معمولا بتن پاشنه تا انتهای میلگرد کششی ادامه می یابند. در این موارد ، بهتر است میلگرد کمکی در فاصله 12 سانتیمتری از دو انتهای میلگرد کششی نصب شود تا هنگام اجرای سقف ، و در صورت شکستن دو سر تیرچه جهت نمایان شدن میلگردهای کششی ، خرپا صدمه نبیند.

جوشکاری : اتصال میلگردهای عرضی و اعضای بالایی و زیرین خرپای تیرچه ، معمولا توسط نقطه جوش تامین می گردد. البته می توان از هر نوع عمل جوشکاری مناسب ، جهت اتصال اعضای خرپا استفاده کرد ، مشروط بر آنکه در مرحله جوشکاری ، از سطح مقطع اعضای خرپای تیرچه کاسته نشود ، مشخصات مربوط به جوشکاری باید مطابق آئین نامه های معتبر داخلی یا خارجی باشد.

میلگردهای عرضی

میلگردهای عرضی
این میلگردها جهت منظورهای زیر در تیرچه منظور می شوند:
1.    تامین اینرسی (=لختی ) لازم جهت مقاومت تیرچه در هنگام حکل و نقل.
2.    تامین مقاومت لازم جهت تحمل بار بلوک و بتن پوششی در بین تکیه گاه های موقت ، پیش از به مقاومت رسیدن بتن.
3.    جهت تامین پیوستگی لازم بین تیرچه و بتن پوششی ( درجا )
4.    تامین مقاومت برشی مورد نیاز تیرچه.

برای میلگردهای عرضی از نوع فولاد نرم و نیم سخت استفاده می شود که بصورت مضاعف یا منفرد تولید می شوند.
سطح مقطع میلگردهای عرضی نباید از 0.0015bw.t کمتر اختیار شود که bw عرض جان مقطع و t فاصله دو میلگرد عرضی متوالی است.قطر میلگردهای عرضی از 5 میلیمتر تا 10 میلیمتر تغییر می کند ، و در هر حال ، حداقل قطر برای خرپای با میلگرد های عرضی مضاعف 5 میلیمتر ، و برای خرپای با میلگرد عرضی منفرد، 6 میلیمتر است. در مورد خرپای ماشینی ، میلگردهای عرضی به طور مضاعف و از نوع نیم سخت می باشند. قطر میلگردهای عرضی این نوع خرپاها بین 4 الی 6 میلیمتر تغییر می کند.
حداقل زاویه میلگرد عرضی نسبت به خط افق ، 30 درجه است و معمولا از 45 درجه کمتر نیست. ارتفاع خرپای تیرچه معمولا با توجه به ضخامت سقف ، که خود تابعی از دهانه مورد پوشش است ، تعیین می شود. فاصله میلگردهای عرضی متوالی در تیرچه ها ، حداکثر 20 سانتیمتر است.
در بعضی از انواع تیرچه ها ، به جای میلگرد عرضی ، از ورق خم کاری شده با تسمه استفاده می شود.

عضو کششی

عضو کششی
حداقل تعداد میلگرد کششی دو عدد بوده و سطح مقطع میلگردهای کششی از طریق محاسبه تعیین می شود . در هر صورت ، سطح مقطع میلگرد کششی برای فولاد نرم ، از 0.0025 ، و برای فولاد نیم سخت و سخت ، از 0.0015 برابر سطح مقطع جان تیر نباید کمتر باشد . توصیه می شود قطر میلگرد کششی از 8 میلیمتر کمتر و از 16 میلیمتر بیشتر نباشد. در مورد تیرچه هایی که ضخامت بتن پاشنه آنها 5.5 سانتیمتر یا بیشتر باشد ، می توان حداکثر قطر میلگرد کششی را به 20 میلیمتر افزایش داد. برای صرفه جویی در مصرف فولاد و پیوستگی بهتر آن با بتن ، معمولا از میلگرد آجدار ، به عنوان عضو کششی استفاده می شود. حداکثر سطح مقطع میلگردهای کششی ، بستگی به نوع فولاد و بتن مصرفی دارد و نباید از مقادیر مندرج در جدول زیر بیشتر باشد.


حد جاری شدن فولا بر حسب
کیلوگرم بر سانتیمتر مربع    200    3600    4200  
تاب فشاری بتن 250 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع    3.4%    2.98%    2.1%
تاب فشاری بتن 300 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع    4.2%    3.7%    2.6%
تاب فشاری بتن 350 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع    4.85%    4.24%    3%

مقادیر بالا بر حسب درصد سطح مقطع جان تیر است.
نکته بسیار حائز اهمیت اینست که در عمل باید از تطبیق مقاومت میلگردهای مورد استفاده با مقاومت قید شده در جدولها و محاسبات اطمینان حاصل کرد.
در صورت استفاده از میلگردهای کششی به تعداد بیش از دو عدد ، دو میلگرد طولی باید در سرتاسر طول تیرچه ادامه یابند ، ولی طول مورد نیاز بقیه میلگردها را می توان با توجه به نمودار لنگر خمشی محاسبه و در مقطعی که مورد نیاز نیست ، قطع نمود.
فاصله آزاد بین میلگردهای کششی نباید از قطر بزرگترین دانه شن بتن مورد مصرف در پاشنه تیرچه به اضافه 5 میلیمتر کمتر باشد.
فاصله میلگرد کششی از لبه جانبی بتن پاشنه تیرچه ، به شرط وجود بلوک ، نباید از 10 میلیمتر کمتر باشد و فاصله آزاد میلگرد کششی از سطح پائین تیرچه ( پوشش بتنی روی میلگرد ) نباید از 15 میلیمتر کمتر باشد . در صورتی که از کفشک ( قالب سفالی ) استفاده شود ، فاصله آزاد میلگرد کششی از قسمت بالائی کفشک نباید از 10 میلیمتر کمتر باشد.
پوشش روی میلگردها که در بالا شرح داده شد ، مربوط به تیرچه های مورد استفاده برای فضاهای داخلی ساختمانهاست. در صورتی که این تیرچه ها در محیط های باز ، مانند بالکن یا در فضاهایی که دارای مواد زیان آور برای بتن می باشند ، ادامه یابند ، اجرای یک لایه اندود ماسه سیمان پر مایه به ضخامت حداقل 15 میلیمتر در زیر پوشش ، ضروری است. در ساختمانهائی که خورندگی فراگیر است یا در اقلیمهای خورنده باید حداقل ضخامت پوشش بتنی روی میلگردها رابه 30 میلیمتر افزایش داد.

نكات مربوط به تیرچه ها

نكات مربوط به تیرچه ها
نكته 1: اندازة عرض تیرچه ها 8تا 12 سانتیمتر است.
نكته 2: ضخامت تیرچه ها معمولا 4 سانتیمتر است.
نكته 3: پس ازبتن ریزی تیرچه ها آن را بوسیله ویبراتور خوب ویبره كنیم.
نكته 4: بتن داخل قالب فلزی یا سفالی جهت ساخت تیرچه با عیار 400تا500كیلوگرم سیمان در متر مكعب بتن ریز با مصالح سنگی ریزدانه تهیه شود.
نكته 5:فاصله محوروسط تا محوروسط تیرچه دیگر معمولا 50سانتیمتر شود.


سقف تیرچه و بلوک
پاره ای از محدودیت ها و ویژگیهای فنی سقف تیرچه و بلوک شامل تیرچه پیش ساخته نیز می شود. در زیر ویژگیهای مهم اجزای تشکیل دهنده خود تیرچه ، مورد بحث قرار می گیرد. تیرچه پیش ساخته از قسمت های زیر تشکیل می یابد :
1-1  عضو کششی
1-2  میلگردهای عرضی
1-3  میلگرد بالائی
1-4  بتن پاشنه

سقف تیرچه و بلوك

سقف تیرچه و بلوك
سقف تیرچه و بلوك جزء دال های یك طرفه به حساب می آید كه در این نوع سقف برای كاهش بار مرده از بلوك های توخالی بسیار سبك ( مجوف) بتنی یا سفالی برای پر كردن سقف استفاده می شود0

كاربرد تیرچه و بلوك در ساختمان
 : تیرچه و بلوك برای پوشش سقف ساختمان های اسكلت آجری و اسكلت فلزی و اسكلت بتن ارمه استفاده می شود.

اما چرا جزء بهترین ها است ؟
1: باعث سبكی سقف می گردد
2: دوام خوب در مقابل آ تش سوزی دارد
3: مقاومت خوبی در مقابل نیروهای افقی مانند باد و زلزله دارد
4: عایق صوتی خوبی است
5: عایق حرارتی در مقابل سرما وگرماست
6: عایق رطوبتی است
7: صاف و هموار بودن سطح زیر و روی سقف پس از اجرا از دیگر محاسن این نوع سقف محسوب می گردد
اما همانند دیگر سقفها این نوع سقف نیز دارای معایبی نیز هست كه عمده عیب آن:
1: اجرای آن نسبت به سقف های مشابه زمان زیادی نیاز دارد
2:اجرای سقف تیرچه و بلوك نیاز به نیروی ماهر و متخصص دارد كه متاسفانه به این موضوع اهمیت چندانی داده نمی شود
3: و بزرگترین عیب این سقف این است كه در دهانه های بزرگ نمی توان استفاده گردد

جدول ارتفاع بلوك و ضخامت سقف

ضخامت سقف       ارتفاع بلوك
   ۲۵                  ۱۸
   ۳۰                          ۲۲
    ۳۵                         ۲۶

انواع سقف‌هاي بتني

انواع سقف‌های بتنی
یكی از اجزای اصلی تشكیل‌دهندة انواع ساختمان‌ها، سقفهای بتنی هستند كه نقش اساسی آنها انتقال نیـروهای قائم و افقی ناشی از وزن مـردة سقف، سربارها و نیروهای با دو زلزله به تیرها و ستونها و دیوارهای بابر است. در ضمن، اتصال كلیه اجزای بابر قائم (ستونها و دیوارها) به یكدیگر، موجب تقویت آنها شده و به این ترتیب، كل ساختمان در مقابل نیروهای وارده، به طور واحد واكنش نشان می‌دهد.
نظر به اینكه سقفها سهم نسبتاً زیادی از قیمت تمام شده ساختمان را به خود اختصاص می‌دهند. طراحان ساختمان، سیستم‌های متنوعی را به منظور هرچه اقتصادی‌تر كردن آنها، ابداع و اجرا كرده‌اند كه صرفه‌جویی در مصرف بتن و فولاد، كاهش یا حذف قالب‌بندی، بهبود روشهای ساخت و ارتقای كیفیت اجرای محورهای اساسی، كوششهای انجام شده را تشكیل می‌دهند. در زیر، روند اساسی این مراحل پیشرفت به طور مختصر شرح داده می‌شود.
برای صرفه‌جویی در مصرف بتن و سبكتر كردن وزن سقف، قسمتی از مقطع سقف كه در منطقة كششی قرار می‌گیرد، حذف و فقط آن مقدار از سطح مقطع بتن كه برای جاگذاری آرماتورهای عرضی و كششی لازم است، باقی گذاشته می‌شود. این كار به ویژه برای كاهش وزن مردة سقف و ساختمان، دارای اهمیت خاصی است. فاصله محلهای باقی‌مانده به حد كافی نزدیك به هم انتخاب می‌شوند، تا مناطق فشاری و كششی مقطع بتنی سقف به طور یكپارچه عمل كنند و سقف حالت اولیة خود را از دست ندهد. این روش منجر به طرح دالهای مجوف، با پشت‌بند، لانه زنبوری مانند آنها گردیده است. مصرف بتن در این نوع سقفها، به حدود   مقدار اولیه، و وزن سقف نیز تقریباً به همین میزان كاهش می‌یابد. از طرف دیگر، به علت سبك‌تر شدن وزن سقفها، در مصرف میلگرد و هزینة اجرای بقیة قسمتهای باربر ساختمان، صرفه‌جویی قابل ملاحظه‌ای شود.
قالب‌بندی برای ایجاد فضاهای مجوف در دال، معمولاً به روشهای زیر انجام می‌شود:
در روش نخست، برای اجتناب از قالب‌بندی محلهای خالی و پر كردن آن محلها، از بلوك‌های مجوف و سبك وزن استفاده می‌شود. به این منظور، مصالح پركننده را به فواصل معین روی قالب كف قرار داده و میلگردها را نصب می‌كنند و سپس بتن‌ریزی انجام می‌شود.
در روش دیگر، از قالبهای فلزی و یا پشم‌ شیشه كه به راحتی قابل نصب و جمع‌آوری هستند، استفاده می‌گردد

انواع سقف

انواع سقف

هر سقفی از لحاظ نوع ساخت و عملکرد سازه ای با توجه به شرایط می تواند به طرق مختلفی طراحی و اجرا گردد،که از آن جمله اند :

الف ) سقف طاق ضربی
 ب )سقف چوبی
 ج ) دال ها ( یکطرفه ،
 دوطرفه و تیرچه بلوک
 د ) سقف های کمپوزیت
 ه ) سقف های خرپایی یا فضایی
لازم به ذکر است که سقف های تیرچه بلوک که خود نوعی دال یکطرفه می باشد ، از سه عنصر دال ، تیرچه و بلوک تشکیل یافته که تیرچه ها و بلوک ها خود انواع مختلفی دارند .
بلوک ها که نقش باربری ندارند و فقط خاصیت پرکنندگی دارند انواع مختلفی دارد ازجمله :
بلوک های بتنی
بلوک های سفالی
بلوک های پلاستوفوم
تیرچه ها نیز چند نوع مختلف دارند :
 تیرچه های پیش کشیده
 تیرچه های پس کشیده
 تیرچه های پیش تنیده

آشنایی با سقفها و عملکرد آنها

آشنایی با سقفها و عملکرد آنها
دیوار ها می توانند هر فضایی را محصور نمایند ، اما سقف هر فضایی را امن می نماید . سقف ها به فضا آسایش می بخشند و آنها را از هجوم عوامل طبیعی مانند آفتاب و برف و باران حفظ می نمایند . به کمک سقف ها همانطور که در یک قفسه کتابخانه دیده می شود می توانیم ساختمان را به طبقات متعدد تقسیم نماییم در حقیقت ، دیوارها محیط اطراف خود را در جهت افقی تقسیم می کنند و سقف ها محیط را در جهت قایم تقسیم می نمایند.
مهم ترین ویژگی های یک سقف را می توان به ترتیب زیر برشمرد :
مقاومت و پایداری آن در برابر نیروهای وزن خود و بارهایی که قرار است سقف تحمل نماید که عمده ترین آن در بام بار برف می باشد .
مقاومت در برابر آب و هوا : سقف باید به وسیله مصالح عایق مانع از عبور رطوبت به داخل فضا شود .
دوام قطعات و اجزای مختلف تشکیل دهنده سقف در برابر فرسودگی. همچنین مقاومت در برابر گرما و سرما و آتش سوزی از جمله ویژگیهای یک سقف مناسب است .

اﻧﻮاع ﺳﻨﮓﻫﺎی آﻫکی

اﻧﻮاع ﺳﻨﮓﻫﺎی آﻫکی

•    ‫ﺳﻨﮓ آﻫﻚ دوﻟﻮﻣﻴﺘﻲ :  ‬اﻳﻦ ﺳﻨﮓ از ﻛﺮﺑﻨﺎت‬ ﻣﻀﺎﻋﻒ ﻛﻠﺴﻴﻢ و ﻣﻨﻴﺰﻳﻢ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ. دوﻟﻮﻣﻴﺖ ﺳﻨﮓ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﻣﻘﺎوﻣﻲ‬ اﺳﺖ وﻟﻲ ﻧﺒﺎﻳﺪ از آن در ﻣﺤﻞﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻫﻮاي آﻟﻮده ﻗﺮار دارﻧﺪ،‬ ‫اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮد زﻳﺮا در ﺑﺮاﺑﺮ ﻫﻮاي آﻟﻮده ﻣﻘﺎوﻣﺖ ﭼﻨﺪاﻧﻲ ﻧﺪارد.‬

•    ﺳﻨﮓ آﻫﻚ ﻣﺘﺒﻠﻮر ( ﺗﺮاورﺗﻦ - ‪ : Travertine‬) وﻗﺘﻲ آب ﺣﺎوي ﺑﻲ ﻛﺮﺑﻨﺎت‬ ﻛﻠﺴﻴﻢ ﺗﺒﺨﻴﺮ ﺷﻮد از ﺧﻮد ﻛﺮﺑﻨﺎت ﻛﻠﺴﻴﻢ ﺑﻪ ﺟﺎي ﻣﻲﮔﺬارد. اﮔﺮ اﻳﻦ اﺗﻔﺎق‬ در ﭼﺸﻤﻪﻫﺎي آب ﮔﺮم رخ دﻫﺪ، ﺳﻨﮓ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻳﺎﻓﺘﻪ از آن ﺗﺮاورﺗﻦ ( اﻳﻦ ﻧﺎم‬ از ﺷﻬﺮ ﺗﺮﻳﻮﻣﻲ واﻗﻊ در اﻳﺘﺎﻟﻴﺎ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه ) ﻧﺎﻣﻴﺪه ﻣﻲﺷﻮد و اﮔﺮ در ﻏﺎرﻫﺎ رخ‬ ‫دﻫﺪ، اﺳﺘﺎﻻﻛﺘﻴﺖ و اﺳﺘﺎﻻﻛﻤﻴﺖ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲﺷﻮد.‬ ﺗﺮاورﺗﻦ ﺳﻨﮕﻲ ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ ( داراي ﺑﺎﻓﺖ ﺣﻔﺮه اي ) و ﺑﻠﻮرﻳﻦ اﺳﺖ و‬ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ ﻻﻳﻪاي دارد. اﻳﻦ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺎﻓﺖ ﺧﻮﺷﺎﻳﻨﺪ آن و ﻧﻴﺰ ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﻪ‬ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺣﻔﺮهﻫﺎي ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻛﻮﭼﻚ روي ﺳﻄﺢ ﺑﺮﻳﺪه ﺷﺪه اش، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻨﮓ‬ ﺗﺰﺋﻴﻨﻲ در داﺧﻞ و ﺧﺎرج ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲرود. ﺗﺮاورﺗﻦ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻗﻠﻮه‬ ﺳﻨﮓ ﻧﻴﺰ ﺟﻬﺖ ﻛﺎرﻫﺎي ﺗﺰﺋﻴﻨﻲ ﻳﺎ دﻳﻮار ﭼﻴﻨﻲﻫﺎي ﺗﺰﺋﻴﻨﻲ ﻣﻮرد ﻣﺼﺮف ﻗﺮار‬ ﻣﻲﮔﻴﺮد. ﺳﻨﮓ ﺗﺮاورﺗﻦ در رﻧﮓﻫﺎي ﺳﻔﻴﺪ، ﻛﺮم، ﺧﺎﻛﺴﺘﺮي، ﺧﺮﻣﺎﻳﻲ روﺷﻦ‬ و ﺗﻴﺮه ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﺷﻮد.‬
•    ‫ﺳﻨﮓ آﻫﻚ اﺳﺘﺨﻮاﻧﻲ: اﻳﻦ ﺳﻨﮓ از ﺗﺮاﻛﻢ ﻓﺴﻴﻞﻫﺎ و اﺳﺘﺨﻮانﻫﺎي ﺑﺎﻗﻲ‬ ﻣﺎﻧﺪه از اﻧﻮاع آﺑﺰﻳﺎن و ﻣﺮﺟﺎنﻫﺎ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲﺷﻮد. اﻛﺜﺮاً ﺧﺎك رﻳﺰ ﻧﻴﺰ در‬ تشکیل سنگ آهک استخوانی شرکت می کند به همین دلیل سنگ بریده شده حالت صیقلی ندارد.
•    سنگ آهک ریز بلورین: این سنگ از بلورهایی چنان کوچک تشکیل شده که فقط با بزرگنمایی قابل تشخیص اند. سنگ آهک بلورین و تراورتن صیقل پذیرند به همین دلیل گاه به عنوان مرمر نیز شناخته می شوند.

ﺳﻨﮓﻫﺎی آﻫکی

ﺳﻨﮓﻫﺎی آﻫکی


‫ﺳﻨﮓﻫﺎي آﻫﻜﻲ، ﺳﻨﮓﻫﺎﻳﻲ ﺑﺎ ﻣﻨﺸﺄ رﺳﻮﺑﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ اﺳﺎﺳﺎً ﻣﺘﺸﻜﻞ از ﻛﺮﺑﻨﺎت ﻛﻠﺴﻴﻢ‬ ( ﻛﻠﺴﻴﺖ ) ﻳﺎ ﻛﺮﺑﻨﺎت ﻣﻀﺎﻋﻒ ﻛﻠﺴﻴﻢ و ﻣﻨﻴﺰﻳﻢ ( دوﻟﻮﻣﻴﺖ ) ﻳﺎ ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ از اﻳﻦ دو ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ.‬ اﻳﻦ ﺳﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ رﻧﮓﻫﺎي ﺳﻔﻴﺪ، ﺧﺎﻛﺴﺘﺮي، ﻧﺨﻮدي، ﻗﺮﻣﺰ و آﺑﻲ و در ﮔﺴﺘﺮه وﺳﻴﻌﻲ از‬ ﻧﻈﺮ اﻧﺪازه، ﻗﻮاره و ﺷﻜﻞ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﺳﻄﺢ ﻧﻬﺎﻳﻲ آنﻫﺎ را ﻣﻲﺗﻮان ﺑﻪ ﺻﻮرت‬ ‫ﺻﻴﻘﻠﻲ، ﻛﻠﻨﮕﻲ و ﺗﻴﺸﻪاي ﭘﺮداﺧﺖ ﻛﺮد.‬ ﺳﻨﮓﻫﺎي آﻫﻜﻲ را ﺑﺮاي ﺗﺰﺋﻴﻨﺎت داﺧﻞ و ﺧﺎرج ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن، دﻳﻮار، ﺗﺰﺋﻴﻨﺎت ﻛﻒ،‬ ﻧﻤﺎ ﺳﺎزي، ﺳﺘﻮن ﺳﺎزي و ﻣﺠﺴﻤﻪ ﺳﺎزي ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ. وﻟﻲ در ﺧﺎرج از ﺑﻨﺎ ﻧﺒﺎﻳﺪ از‬ ﺳﻨﮓﻫﺎي آﻫﻜﻲ در ﻛﻨﺎر ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ ﻳﺎ روي آنﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮد زﻳﺮا ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺨﺮﻳﺐ‬ ﻓﻮري ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ.


ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ

ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ

‫ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ، ﺳﻨﮓﻫﺎي رﺳﻮﺑﻲ ﻣﺘﺸﻜﻞ از داﻧﻪﻫﺎي ﺳﻴﻠﻴﺴﻲ ﺑﻪ ﻫﻢ ﭼﺴﺒﻴﺪه ﻫﺴﺘﻨﺪ.‬ ﺳﺨﺘﻲ و دوام ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﻮع ﻣﺎده ﭼﺴﺒﺎﻧﻨﺪه آنﻫﺎ ﺑﺴﺘﮕﻲ دارد. اﻳﻦ ﻣﺎده ﻣﻤﻜﻦ‬ اﺳﺖ ﺳﻴﻠﻴﺲ، اﻛﺴﻴﺪ آﻫﻦ ﻳﺎ رس ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻮادي ﻧﻈﻴﺮ آﻫﻚ، ﻓﻠﺪﺳﭙﺎر و ﻣﻴﻜﺎ ﻧﻴﺰ در ﺑﺮﺧﻲ‬ از ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ دﻳﺪه ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻐﻴﻴﺮ رﻧﮓ و ﺑﺎﻓﺖ آنﻫﺎ ﻣﻲﮔﺮدﻧﺪ. اﻳﻦ‬ ﺳﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ رﻧﮓﻫﺎي ﺧﺎﻛﺴﺘﺮي، ﺧﺮﻣﺎﻳﻲ، ﻗﻬﻮهاي روﺷﻦ، ﺣﻨﺎﻳﻲ، ﻗﺮﻣﺰ، ﻣﺴﻲ و ارﻏﻮاﻧﻲ‬ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ.‬ ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ ﻣﺘﺨﻠﺨﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ و درﺻﺪ ﺟﺬب آب آنﻫﺎ 6 -  5/1% وزن آنﻫﺎﺳﺖ.‬ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ اﻳﻦﻛﻪ ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻳﺨﺒﻨﺪان ﻣﻘﺎوﻣﻨﺪ، از آنﻫﺎ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺳﻨﮓ ﻻﺷﻪ،‬ ﺑﺎدﺑﺮ و... ﺑﺮاي ﻣﺼﺎرف ﺧﺎرﺟﻲ ﻧﻈﻴﺮ دﻳﻮار ﺳﺎزي، ﺟﺪول ﺳﺎزي و... اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻧﺼﺐ آنﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ اﺑﺰار ﻏﻴﺮ آﻫﻨﻲ ﺻﻮرت ﻣﻲﮔﻴﺮد.


ﺳﻨﮓﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنی

ﺳﻨﮓﻫﺎی ﺳﺎﺧﺘﻤﺎنی


‫ﺳﻨﮓﻫﺎي ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﺑﻪ ﺻﻮرتﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻧﺎم ﮔﺬاري ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﮔﺎﻫﻲ‬ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺷﻜﻞ ﻫﻨﺪﺳﻲ آنﻫﺎ ، ﮔﺎﻫﻲ‬ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻣﺤﻠﻲ ﻛﻪ از آنﺟﺎ اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ : ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻨﮓ ﺧﺮم آﺑﺎد، ﺳﻨﻨﺪج و... و ﻳﺎ ﺑﺮ‬ ‫ﺣﺴﺐ ﻣﺎده ﻋﻤﺪه ﺗﺸﻜﻴﻞ دﻫﻨﺪه آنﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻨﮓ آﻫﻚ و... .‬راﻳﺞﺗﺮﻳﻦ ﺳﻨﮓﻫﺎي ﻣﺼﺮﻓﻲ در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن عبارت اند از :.


ﻣﺎﺳﻪ ﺳﻨﮓﻫﺎ
ﺳﻨﮓﻫﺎي آﻫﻜﻲ ‪
ﺳﻨﮓﻫﺎي رﺳﻲ
ﺳﻨﮓ ﮔﺮاﻧﻴﺖ - ‪Granite‬‬
ﻣﺮﻣﺮ - ‪Marble‬‬
ﻣﺮﻣﺮﻳﺖ‬
ﺗﻮف ( ﺳﻨﮓ ﺳﺒﺰ )

ﺳﻨﮓ ﭘﻼك‬

ﺳﻨﮓ ﭘﻼك‬


ﺳﻨﮓ ﭘﻼك ﭘﺮﻣﺼﺮفﺗﺮﻳﻦ ﺳﻨﮓ در ﺻﻨﻌﺖ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺑﺮﻳﺪن ﺳﻨﮓ ﻗﻠﻪ ﺑﻪ‬ ﺻﻮرت ﭼﻬﺎر ﺿﻠﻌﻲ، ﺑﺎ ﺿﺨﺎﻣﺖ ﻛﻢ و در اﺑﻌﺎد ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻲآﻳﺪ. ﺳﻄﺢ ﻧﻤﺎي‬ ﺳﻨﮓ ﭘﻼك را ﺑﻪ ﺻﻮرتﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ ﻧﻈﻴﺮ ﺗﻴﺸﻪاي، ﻛﻠﻨﮕﻲ، ﭼﻜﺸﻲ، ﺳﺎب ﺧﻮرده و...‬ ‫ﭘﺮداﺧﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.‬ ﺿﺨﺎﻣﺖ ﺳﻨﮓﻫﺎي ﭘﻼك ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﻧﻮع و ﻛﺎرﺑﺮد آنﻫﺎ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻲﺷﻮد. ﺳﻨﮓﻫﺎي‬ ﺑﺎ ﺿﺨﺎﻣﺖ 1 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ ﺑﺮاي ﻗﺮﻧﻴﺰ اﺗﺎقﻫﺎ، 2 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ ﺑﺮاي ﻛﻒ ﺳﺎزي داﺧﻞ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن‬ و ﻧﻤﺎ ﺳﺎزي، 3 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮي ﺑﺮاي ﻛﻒ ﺳﺎزي ﻣﺤﻮﻃﻪ )ﻣﻌﻤﻮﻻً ﺳﻄﺢ ﺳﻨﮓ ﻛﻒ ﻣﺤﻮﻃﻪ را‬ ﺟﻬﺖ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮي از ﺳﺮ ﺧﻮردن، ﺗﻴﺸﻪاي ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ( و 4 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮي ﺑﺮاي ﺳﻄﺢ ﭘﻠﻪ ﺑﻪ ﻛﺎر‬ ﻣﻲروﻧﺪ. ﮔﺎﻫﻲ ﺳﻨﮓﻫﺎي ﭘﻼك ﺑﺎ ﺿﺨﺎﻣﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ از 4 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ ﻧﻴﺰ ﺟﻬﺖ ﻣﺼﺎرف‬ ﺧﺎص ﻳﺎ در ﺗﺰﺋﻴﻨﺎت ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ.‬ ﭘﺲ از ﺑﺮش ﺳﻨﮓ ﭘﻼك، ﺗﻜﻪﻫﺎي اﺿﺎﻓﻲ ﺳﻨﮓ را ﺧﺮد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و در ﺳﺎﺧﺖ‬ ﻣﻮزاﺋﻴﻚ و ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺮ ﻛﻨﻨﺪه در ﻣﺼﺎﻟﺢ دﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻲرﺳﺎﻧﻨﺪ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ از ﺳﻨﮓ‬ ﭘﻮدر ﺷﺪه ﻧﻴﺰ ﻣﻲﺗﻮان در ﺳﺎﺧﺖ ﻣﻼت ﺟﻬﺖ ﺑﻨﺪﻛﺸﻲ ﻳﺎ دوﻏﺎب رﻳﺰي ﺑﻴﻦ درز ﺳﻨﮓ‬ ‫ﻓﺮشﻫﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﻛﺮد.‬


سنگ بادبر ( رگه ای یا مالون ) - ﺳﻨﮓ ﺑﺎدﻛﻮﺑﻪای

سنگ بادبر ( رگه ای یا مالون ) - ﺳﻨﮓ ﺑﺎدﻛﻮﺑﻪاي‪

سنگ بادبر ( رگه ای یا مالون )

‫ﺳﻨﮓ ﺑﺎدﺑﺮ ﺑﻪ دو ﻃﺮﻳﻖ آﻣﺎده ﻣﻲﺷﻮد: اﮔﺮ ﭼﻬﺎر ﻃﺮف ﻧﻤﺎي آن ( ﺳﻄﻮح ﻣﻼت ﺧﻮر ) ﺗﺮاﺷﻴﺪه ﺷﻮﻧﺪ وﻟﻲ ﭘﺸﺖ آن ﺑﺪون ﺗﺮاش ﺑﺎﻗﻲ ﺑﻤﺎﻧﺪ، ﺑﻪ آن ﺳﻨﮓ ﺳﺮ ﺗﺮاش ﻳﺎ ﻧﻴﻢﺗﺮاش‬ ﮔﻮﻳﻨﺪ. وﻟﻲ اﮔﺮ ﭘﺸﺖ آن ﻧﻴﺰ ﺗﺮاﺷﻴﺪه ﺷﻮد، ﺑﻪ آن ﺳﻨﮓ ﺗﻤﺎم ﺗﺮاش ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ. در ﻫﺮ دو‬ ﺣﺎﻟﺖ، ﻧﻤﺎي ﺳﻨﮓ را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺗﻴﺸﻪاي ﻳﺎ ﻛﻠﻨﮕﻲ در ﻣﻲآورﻧﺪ. ﺳﻨﮓ ﺗﻤﺎم ﺗﺮاﺷﻲ ﻛﻪ‬ ‫ﻃﺒﻖ اﻧﺪازه ﻣﻌﻴﻨﻲ ﺑﺮﻳﺪه ﺷﻮد، ﺳﻨﮓ اﻧﺪازه ﻧﺎﻣﻴﺪه ﻣﻲﺷﻮد.‬ ﺳﻨﮓ ﺑﺎدﺑﺮ را در دﻳﻮارﻫﺎي ﺑﺎرﺑﺮ و ﻏﻴﺮ ﺑﺎرﺑﺮ، ﺗﻮﻧﻞ ﺳﺎزي، ﭘﻞ ﺳﺎزي، ﺟﺪول‬ ﺳﺎزي، ﺳﻨﮓ ﻓﺮش و ﭘﻠﻪ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ. ﻳﻜﻲ از ﻋﻤﺪهﺗﺮﻳﻦ ﻛﺎرﺑﺮدﻫﺎي ﺳﻨﮓ ﻻﺷﻪ و‬ ‫ﺑﺎدﺑﺮ ﺑﻪ وﻳﮋه در ﻧﻘﺎط ﻛﻮﻫﺴﺘﺎﻧﻲ، اﺟﺮاي ﻗﻮسﻫﺎي ﺳﻨﮕﻲ در ﭘﻞﻫﺎ و درﮔﺎهﻫﺎﺳﺖ.‬

ﺳﻨﮓ ﺑﺎدﻛﻮﺑﻪاي‪

‫ﺳﻨﮓ ﺑﺎدﻛﻮﺑﻪاي، ﺳﻨﮓ ﺳﺮ ﺗﺮاﺷﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ دور ﺗﺎ دور وﺟﻪ ﻧﻤﺎي آن را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻳﻚ‬ ‫ﻧﻮار ﺑﺎرﻳﻚ ﺑﺎ ﻗﻠﻢ ﻣﻲﺗﺮاﺷﻨﺪ و ﺑﻘﻴﻪ ﺳﻄﺢ ﻧﻤﺎ را ﺗﻴﺸﻪداري ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.‬

ﺳﻨﮓﻫﺎی ﻻﺷﻪ و ﺳﻨﮓ ﻗﻮاره‬

ﺳﻨﮓﻫﺎی ﻻﺷﻪ و ﺳﻨﮓ ﻗﻮاره‬


ﺳﻨﮓﻫﺎي ﻻﺷﻪ

‫ﺳﻨﮓ ﻻﺷﻪ در روش اﻧﻔﺠﺎري اﺳﺘﺨﺮاج ﺳﻨﮓ ﻳﺎ در اﺛﺮ ﺧﺮد ﻛﺮدن ﻗﻄﻌﺎت ﺑﺰرگﺗﺮ‬ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻲآﻳﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﺷﻜﻞ ﻫﻨﺪﺳﻲ ﺧﺎﺻﻲ ﻧﺪارد و اﮔﺮ ﻟﺒﻪﻫﺎي ﺗﻴﺰ و ﺑﺮﻧﺪه‬ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﺪون ﻋﻤﻠﻴﺎت آﻣﺎده ﺳﺎزي ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد. از اﻳﻦ ﺳﻨﮓ ﺑﺮاي‬ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﭘﻲ و دﻳﻮار ﭼﻴﻨﻲ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً دﻳﻮار ﺣﺎﻳﻞ ﻧﮕﻬﺪارﻧﺪه ﺧﺎك اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.‬

ﺳﻨﮓ ﻗﻮاره‬

‫اﻳﻦ ﺳﻨﮓ از ﺳﻨﮓ ﻻﺷﻪ ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻲآﻳﺪ و در ﻛﺎرﮔﺎه ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﻛﻤﻲ ﺗﻴﺸﻪ ﻛﺎري اﺑﻌﺎد‬ ﻣﻨﻈﻤﻲ ﻳﺎﻓﺘﻪ و داراي ﮔﻮﺷﻪﻫﺎي ﻣﻌﻴﻦ ﻣﻲﮔﺮدد. از ﺳﻨﮓ ﻗﻮاره ﺑﺮاي دﻳﻮارﻫﺎي ﺑﺎرﺑﺮ،‬ ﺟﺪول ﺳﺎزي و ﻛﻒ ﺳﺎزي اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ.

ﺳﻨﮓﻫﺎی ﻗﻠﻮه رودﺧﺎﻧﻪای

ﺳﻨﮓﻫﺎی ﻗﻠﻮه رودﺧﺎﻧﻪای

‫اﻳﻦ ﺳﻨﮓﻫﺎ در ﻣﺴﻴﺮ رودﺧﺎﻧﻪ، در اﺛﺮ ﺳﺎﻳﻴﺪه ﺷﺪن ﺑﺮ روي ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ داراي ﻟﺒﻪﻫﺎي ﮔﺮد‬ و ﺳﻄﺤﻲ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﺻﺎف و ﺻﻴﻘﻠﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺳﻨﮓ ﻗﻠﻮه رودﺧﺎﻧﻪاي ﺣﺪاﻗﻞ ﻗﻄﺮي ﺑﺮاﺑﺮ 5‬ ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ دارد. از اﻳﻦ ﺳﻨﮓﻫﺎ در اﺑﻌﺎد ﻛﻮﭼﻚ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﭘﺮ ﻛﻨﻨﺪه در ﻣﺼﺎﻟﺢ دﻳﮕﺮ و در‬ اﺑﻌﺎد ﺑﺰرگ ﺑﺮاي دﻳﻮار ﺳﺎزي اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ. ﻛﻮﭼﻚﺗﺮﻳﻦ ﺳﻨﮓ ﻗﻠﻮهاي ﻛﻪ در دﻳﻮار‬ ‫ﺳﺎزي ﺳﻨﮕﻲ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲرود، ﻗﻄﺮي در ﺣﺪود 15 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ دارد.‬


آﻣﺎده ﻛﺮدن ﺳﻨﮓ‬

آﻣﺎده ﻛﺮدن ﺳﻨﮓ‬


‫ﺳﻨﮕﻲ ﻛﻪ از ﻣﻌﺪن اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﻲﺷﻮد ﺑﺎﻳﺪ ﺟﻬﺖ ﻣﺼﺮف در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن آﻣﺎده ﮔﺮدد. آﻣﺎده‬ ﻛﺮدن ﺳﻨﮓ را اﺻﻄﻼﺣﺎً ﻗﻮاره ﻛﺮدن ﻣﻲﮔﻮﻳﻨﺪ. ﺳﻨﮓﻫﺎ را ﺑﻪ دو ﺻﻮرت آﻣﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ:‬ ﻛﺎر ﺷﺪه )ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺿﺨﻴﻢ و ﻟﻮﺣﻪ( و ﺧﺮد ﺷﺪه. ﻛﻮﭼﻚﺗﺮﻳﻦ اﺑﻌﺎد ﺳﻨﮓﻫﺎي ﻛﺎر ﺷﺪه‬ ﻣﻌﻤﻮﻻً ﻧﺒﺎﻳﺪ از 15 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﭼﻨﻴﻦ ﺿﺨﺎﻣﺖ ﺳﻨﮓﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻻﻳﻪ‬ ﻻﻳﻪ ﻣﻲﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻪ ﻋﻠﺖ اﻳﻦﻛﻪ اﺳﺘﺤﻜﺎم ﭼﻨﺪاﻧﻲ ﻧﺪارﻧﺪ، ﻧﺒﺎﻳﺪ از 8 ﺳﺎﻧﺘﻴﻤﺘﺮ ﻛﻤﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ.‬ ﺑﺮﺧﻲ از ﺳﻨﮓﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻨﮓ ﻗﻠﻮه رودﺧﺎﻧﻪاي و ﺳﻨﮓ ﻻﺷﻪ، ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﺎً ﭘﺲ از‬ ‫اﺳﺘﺨﺮاج و ﺑﺪون ﻋﻤﻠﻴﺎت آﻣﺎده ﺳﺎزي ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮﻧﺪ.‬